خانه  > slide, زندانیان  >  نامه آرش صادقی؛ قلمش را شکستند، بر دهانش قفل زدند، با دهانی بسته یکپارچه فریاد شد

نامه آرش صادقی؛ قلمش را شکستند، بر دهانش قفل زدند، با دهانی بسته یکپارچه فریاد شد

خبرگزاری هرانا –  آرش صادقی، فعال حقوق بشر محبوس در زندان رجایی شهر کرج با نگارش نامه‌ای سرگشاده خواستار حمایت از همسرش گلرخ ایرایی (کنشگر مدنی زندانی) که پس از گذشت ۷۳ روز همچنان در اعتصاب غذاست، شده است. آقای صادقی در بخشی از این نامه می‌گوید “همسرم ناگزیر با در دست گرفتن جان خود بلندترین اعتراض ممکن را به این ظلم بیان می‌کند و دادخواهی خود را نزد هیئت منصفه‌ای به بزرگی ملت ایران و همه انسان‌های عدالت‌خواه دنیا می‌برد. سر تعظیم فرود می‌آورم و از همه  وجدان‌های بیدار می‌خواهم صدای گلرخ باشند”.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، گلرخ ایرایی، کنشگر مدنی زندانی در بهمن ماه سال گذشته به طور غیرقانونی به همراه آتنا دائمی به زندان قرچک ورامین تبعید شد. این زندانی که در اعتراض به این انتقال دست به اعتصاب زده بود، در پی وخامت حال جسمی در شصتمین روز اعتصاب غذا، به بیمارستان امام خمینی تهران منتقل شده بود. خانم ایرایی پس از گذشت ۷۳ روز همچنان در اعتصاب غذا به سر می‌برد. گزارش شده که وی از آغاز اعتصاب غذا دست‌کم ۲۰ کیلو کاهش وزن داشته و پس از انتقال به بیمارستان دیگر توان بلند شدن از روی تخت و راه رفتن نیز ندارد.

در پی وخامت حال و تداوم اعتصاب غذای این زندانی تاکنون تعداد از زندانیان سیاسی و کنشگران حقوق بشر از جمله، سعید شیرزاد، مجید اسدی و مریم اکبری منفرد، با نگارش نامه‌هایی از این زندانی خواسته‌اند به اعتصاب غذای خود پایان دهد.

آرش صادقی پیش‌تر نیز در نامه‌ای خواستار حمایت وجدان‌های بیدار از همسرش شده بود.

پیش از این در تاریخ ۲۱ فروردین ماه سال جاری، سازمان دیده‌بان حقوق بشر با انتشار بیانیه‌ای خواستار آزادی وی شده بود.

سازمان عفو بین‌الملل نیز در تاریخ ۱۹ بهمن ماه سال گذشته، طی بیانیه‌ای از مقامات ایران خواستار آزادی آتنا دائمی،‌ گلرخ ابراهیمی ایرایی و آرش صادقی از زندان شده بود.

لازم به یادآوری است که رئیس کمیته‌ی حقوق بشر پارلمان اروپا با نگرانی از حبس دو مدافع حقوق بشر زن پیشتر در اطلاعیه‌ای اعلام کرد که “من به‌شدت از حبس آتنا دائمی و گلرخ ابراهیمی ایرایی در زندان شهر ری و رفتار ظالمانه، غیرانسانی و تحقیرآمیز با آنها نگران هستم، بنابراین، از دولت‌مردان ایران می‌خواهم فوری و بدون قید و شرط آنها را آزاد کنند”.

گلرخ ابراهیمی ایرایی، مدافع حقوق بشر، در تاریخ ۱۵ شهریور ۱۳۹۳ همراه با همسرش (آرش صادقی) بازداشت شد. سپس در اردیبهشت ماه ۹۴ به اتهام توهین به مقدسات و تبلیغ علیه نظام در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شد که این حکم در در شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر بدون حضور وی تایید شد.

خانم ابراهیمی ایرایی، ۳ آبان ماه ۱۳۹۵ بدون دریافت احضاریه کتبی توسط ماموران امنیتی جهت اجرای حکم ۶ سال حبس تعزیری بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.

او در حال حاضر مشغول گذراندن محکومیت خود در زندان است و با احتساب کاهش حبس به مناسبت عید نوروز سال گذشته، حکم او از ۶۰ ماه به ۳۰ ماه کاهش یافته بود.

آقای صادقی، که چندی پیش خود در اعتراض به تبعید آتنا دائمی و گلرخ ایرایی به زندان قرچک ورامین به مدت ۱۱ روز دست به اعتصاب غذا زده بود، در تاریخ ۲۲ فروردین ماه با نگارش نامه ای به طور کوتاه به زندگی نامه همسرش پرداخته و در آخر از وجدان‌های بیدار خواستار حمایت از این زندانی شده است.

هرانا پیش از این طی گزارشی از تداوم اعتصاب غذای گلرخ ایرایی در بیمارستان پس از گذشت ۷۲ روز خبر داده بود.

 متن این نامه که جهت نشر در اختیار هرانا قرار گرفته است را در ادامه بخوانید:

نامش گلرخ ایرایی است. زاده شهر زیبای آمل. به واسطه شغل پدر دوران کودکی‌اش در شهر دزفول می‌گذرد. شهر دزفول، دهه شصت، جنگ و بمباران و آوارگی شاید تنها خاطرات تلخ  او از دوران کودکی‌اش نباشد. هنوز چند سالی بیشتر ندارد که پدرش در یکی از عملیات‌ها از ناحیه سر مورد اصابت ترکش قرار می‌گیرد، ترکش به سرش اصابت می‌کند. یک سال و نیم در کما می‌ماند. بعد از خارج شدن از حالت کما تا سال‌ها توان حرکتی چندانی ندارد. مادر گلرخ به اجبار و به ‌واسطه شرایط پدر (همسرش) شغل معلمی را که عاشقانه دوستش داشت رها می‌کند و تا سال‌ها از همسرش پرستاری می‌کند.

دوران کودکی گلرخ در جنگ  محو می‌شود. دوران نوجوانی و جوانی‌اش فرا می‌رسد. به نوشتن روی می‌آورد. از نوشتن داستان‌های کوچک شروع می‌کند. قلمی جادویی، در جامعه‌ای که همواره درگیر جنگ و خشونت و مرگ و عذاب است از عشق می‌نویسد، از جهانی انسانی، جهانی به دور از خشونت و جنگ و سرشار از شور و زندگی.

آرمان‌شهر ذهنش جامعه‌ای‌ست فارغ از تبعیض و بی‌عدالتی. برای رفع همین تبعیض و بی‌عدالتی می‌کاود و تلاش می‌کند. آموزش و درس دادن به کودکان کار و فعالیت‌های حقوق بشری در حیطه مخالفت با اعدام و جنگ شاید بخش کوچکی از فعالیت‌های او در راستای رسیدن به آن جامعه آرمانی بود. او را به بند می‌کشند از باب داستانی تخیلی که شخصیت اول داستانش سنگسار شده.

او را با دستبند و چشم‌بند به بند بردند ولی او دربند هم بنده نشد.

قلم او در زندان هم محصور نشد. پس باید قلمش را می‌شکستند و بر دهانش قفل می‌زدند.

قلمش را شکستند و بر دهانش قفل زدند ولی او با دهانی بسته یکپارچه فریاد شد.

امروز چهارشنبه مورخ ۲۲ فروردین، گلرخ آریایی شصت و هفتمین روز اعتصاب غذایش را در حالی به پایان می‌رساند که علی‌رغم وخامت حالش همچنان بدون واکنش از جانب مسئولین در بیمارستانی تحت‌الحفظ سپاه پاسداران رها شده است.

گلرخ در اعتراض به سناریوسازی و انتقال غیرقانونی همراه با ضرب و شتم از تاریخ ۱۴ بهمن دست به اعتصاب غذا زده و در حالی به اعتصاب غذای خود ادامه می‌دهد که حتی توان راه رفتن ندارد.

کاهش بیش از بیست کیلوگرم از وزنش، ضعف تکلم و بینایی، مشکلات شدید کلیوی، بخشی از عوارض اعتصاب طولانی مدت این زن زندانی می‌باشد.

سناریو پرونده‌سازی و انتقال توسط قرارگاه ثارالله سپاه تنظیم می‌شود.

ماجرا همان داستان پرونده‌سازی است که این بار در زندان  به اجرا در می‌آید.

دو زن زندانی آماج توهین و ضرب و شتم قرار می‌گیرند و با پرونده‌سازی مضحک بدون هیچ‌گونه حکم قضایی به فرمان قرارگاه جهت اعمال فشار روحی و جسمی به زندان قرچک تبعید می‌شوند. برای حفظ حقوق و کرامت انسانی و در غیاب دستگاه قضایی مستقل مگر انتخابی جز اعتراض و مقاومت باقی می‌ماند.

گلرخ ایرایی از تاریخ ۱۴ بهمن در اعتراض به این سناریو ناگزیر با در دست گرفتن جان خود بلندترین اعتراض ممکن را به این ظلم بیان می‌کند و دادخواهی خود را نزد هیئت منصفه‌ای به بزرگی ملت ایران و همه انسان‌های عدالت‌خواه دنیا می‌برد.

سر تعظیم فرود می‌آورم در برابر شجاعت و پایداری او؛ نامه‌ام را با جمله‌ای از او به پایان می‌برم و از همه وجدان‌های بیدار درخواست می‌کنم صدای مظلومیت گلرخ و آتنا باشند.

آزادگان، سرفرازان تاریخ‌اند و آن چیزی که هرگز به بند کشیده نمی‌شود آزادگی‌ست.

آرش صادقی – زندان گوهردشت / سه‌شنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۷”

مطالب مرتـبط

بدون نظر

نظر بگذارید