خانه  > slide, اقلیت های دینی  >  نامه اعتراضی پیام ولی، شهروند بهائی از زندان قزلحصار کرج

نامه اعتراضی پیام ولی، شهروند بهائی از زندان قزلحصار کرج

خبرگزاری هرانا – پیام ولی، شهروند بهائی محبوس در زندان قزلحصار کرج در نامه ای سرگشاده خطاب به ریاست شعبه ۱ دادگاه انقلاب کرج، نسبت به بازداشت غیرقانونی و اتهامات انتسابی خود اعتراض کرد. وی پیشتر در تاریخ ۲ مهرماه، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، پیام ولی، شهروند بهائی محبوس در زندان قزلحصار کرج، با نگارش نامه ای خطاب به ریاست دادگاه انقلاب کرج، نسبت به بازداشت و اتهامات انتسابی خود اعتراض کرد.

آقای ولی در بخشی از این نامه ضمن اعلام زمان رسیدگی به اتهامش که در تاریخ ۱۴۰۱/۱۰/۷ و در شعبه ۱ دادگاه انقلاب برگزار میشود، خطاب به ریاست این شعبه در رابطه اتهامات انتسابی خود نوشت: “بازپرس مربوطه بدون توجه به دفاعیات بنده کیفرخواست را صادر و به دادگاه ارسال نموده است.”

متن کامل این نامه در پی می‌آید:

“به نام خدا

مورخ:۱۴۰۱/۸/۲۶

موضوع: آیا مقام رهبری و سران قوا از آنچه در روند دادرسی بهائیان بازداشت شده در کرج می گذرد آگاه هستند؟ آیا افراد یا نهادی هست که آن را به استماع آن حضرات برساند؟

خدمت ریاست محترم شعبه ۱ دادگاه انقلاب کرج

اینجانب پیام ولی، شهروند بهائی بازداشتی در کرج که از زمان بازداشتم حدود ۲ ماه می گذرد و زمان رسیدگی به اتهاماتم در آن شعبه به تاریخ ۱۴۰۱/۱۰/۷ تعیین شده در دومین دفاعیه ام به سه موضوع مهم می پردازم.

 اول: در ۳۸ روز بازداشتم در بازداشتگاه اطلاعات کرج، بازجو اصلیم در اطلاعات در یکی از جلسات تهدید نمود به این مفهوم که در پاسخ سوالتش آنچه او میل دارد بگویم و بنویسم ولا آنچه حقیقت است و در بیشتر موارد از سوالت القایی تقطیع شده از مطالبم می پرسید تا حقیقت به طور وارونه جلوه کند و من را در نزد نهاد های قضایی مجرم جلوه دهد تا آنجا که در برخی از حدود ده جلسه بازجویی برگه های بازجویی که باب میل ایشان نبود را پاره می کرد و گفت اگر همکاری نکنم پرونده ام را در دادگستری جوری پیش می برد که در دوران روند دادرسی در دادسرا با وثیقه آزاد نشوم و پرونده را به دادگاه و در نهایت به تجدید نظر می برد تا به این صورت در روند دادرسی تا انتهایش آزاد نشوم و حکم حبس سنگین در دادگاه برایم صادر شود و همینطور در جلسه ای دیگر بازجو ای دیگر که یک بازجوی متفاوت بود و فقط یکبار از من بازجویی کرد گفت قوه قضاییه و مجلس در نهاد های ذیربط آن تحت اختیار ما هستند و آنچه ما بخواهیم آنها را انجام می دهند که در واقع این گفته بازجو جدید اطلاعات تایید تهدید و گفته بازجو اصلی ام در وزارت اطلاعات بود و با توجه به اینکه از دوران بازداشتم نزدیک به دو ماه می گذرد و بازپرس مربوطه نیز بدون توجه به دفاعیات بنده کیفر خواست را صادر و به دادگاه ارسال نموده است، گفته و تهدید کارشناس اطلاعات یا بازجویان اطلاعات که می توانند نظرشان را در نهاد های قضایی اعمال کرده و به حقیقت نزدیک تر تایید می شود.

هنوز در خاطرمان نرفته که در سال ۱۳۸۹ وقتی بازپرس دهقان در دادسرای نظرآباد وقتی قرار منع تعقیب علیه من را صادر کرد با فشار اطلاعات و دادستان آن وقت از کار تعلیق شد. وقتی خبر این اتفاق به سمع مرحوم آیت الله شاهرودی ریاست سابق قوه قضاییه رسید ایشان فرمودند که ضابطین حتی حق نظر دادن به قضاوت را ندارند چه برسد که بخواهند قاضی مستقل را تحت فشار قرار دهند و اینکه طبق اخبار رسیده، حضرت عالی از ورود وکیل پرونده های بهائیان در آن شعبه خودداری نموده اید و گفته اید که وکلا در خصوص بهائیان می توانند بعد از دادگاه اصلی و در دادگاه تجدید نظر از آنان دفاع کنند. متاسفانه وقتی حاکم دادگاه این اجازه دفاع از متهم را به وکیل نمی دهد و می گوید در دادگاه تجدید نظر دفاع کند آیا رای خود را قبل از روز دادگاه نداده است؟ آیا این روند غیر عادلانه دادرسی در ادامه تبعیض و تهدیدات ضابطین نیست؟

متاسفانه طی ۴ ماه اخیر تعدادی از هموطنان بهائی در کرج از جمله بنده در روندی غیر عادلانه بازداشت بازجویی و تحت اتهامات واهی قرار گرفته ایم یکی به جرم اعاده حیثیت و دادخواهی، یکی به جرم تدریس موسیقی به کودکان و یکی به جرم تدریس فارسی و ریاضی و فضائل انسانی به کودکان.

 دوم: در خصوص اتهام تحریک به اغتشاشات در فضای مجازی که همانطور که در برگه های بازجویی نوشته ام که اگر بازجوی اطلاعات آنها هم پاره نشده باشد در خصوص مطلبی که در صفحه اینستاگرام نوشته ام که برخی از مامورین امنیتی و انتظامی با زدن مردم هنگام بازداشت مدعی هستند مرحومه مهسا امینی در زمان بازداشت ضرب و شتم نشده است اولا نوشته ام که آن نهاد ها مدعی هستند که مرحومه مهسا امینی را در مدت بازداشت نزده اند، دوما متاسفانه و لااقل در خصوص بنده در زمان بازداشت این ادعا باطل می باشد. زیرا در تاریخ ۱۴۰۱/۷/۲ در زمان بازداشتم وقتی در محل کارم مشغول بودم وقتی از مامورین وزارت اطلاعات کرج درخواست نشان دادن حکم بازداشتم از مراجع ذیصالح نمودم که اسم بنده در حکم باشد آنها حکمی که اسم بنده در آن باشد نداشتند و وقتی خواستم در برابر این عمل غیر قانونی با ۱۱۰ تماس بگیرم من را از این عمل منع کرده و با ضربات محکم بر سر و کمرم مرا بازداشت کردند به نحوی که بر اثر ضربات سختی که بر سرم خورده بود تا سه روز سرگیجه شدید و تعادل درست راه رفتن نداشتم و نگرانی اینکه دچار ضربه مغذی شده باشم بسیار بالا بود من در آن زمان نه متواری بوده ام و نه در خیابان ها بوده ام و طبق قانون می بایست حکم بازداشت با اسم و فامیل بنده ارائه میشد که نشد و فردای آن روز وقتی مرا برای تفهیم اتهام به دادسرا منتقل کردند از بازپرس متهم که به دلیل آسیب های جدی در سر و کمرم ایجاد شده بود درخواست پزشک قانونی نمودم که متاسفانه این درخواست هم به جایی نرسید تا بعد از یک هفته کلیه آثار ضرب و شتم در سرم خوب شد. با توجه به موارد فوق که ضرب و شتم در زمان بازداشت برای خودم اتفاق افتاده آیا نوشتن این متن در اینستاگرام کذب بود؟

و اینکه بنده مطلبی را نوشتم که عینا برای خودم نیز اتفاق افتاده بود و گفتن و نوشتن حقیقت در کجای قانون سبب تحریک برای ایجاد اغتشاشات شده و یا میشود و اینکه اکثر فالوور های من در اینستاگرام از هموطنان بهائی می باشند. کدامین از هموطنان بهائی بعد از نوشتن این مطلب تحریک شده اند و به اغتشاشات پیوسته اند؟ این موضوع نشان می دهد که هیچکدام از شهروندان بهائی در اعتراضات و اغتشاشات شرکت نکرده اند و این اتهام در این مورد صحت پیدا نمی کند.

 سوم: در خصوص اتهام دیگری که اخیرا به من اعلام شده با عنوان تبلیغ علیه شرع مقدس اسلام چه در طول ۴۰ روز در بازداشتگاه اطلاعات که حدود ۱۰ بار بازجویی شدم و چه در ۴ بار بازپرسی تا کنون سوالی از بنده نشده که بنده علیه شرع مقدس اسلام تبلیغ کرده باشم با توجه به اینکه بهائی هستم و بر کلیه ادیان الهی از جمله اسلام به عنوان دین آسمانی معتقد نیز می باشم دلیل وجود همچین اتهامی را متوجه نشدم.

لذا جهت تسریع امور شما در رسیدگی به این دفاعیه رونوشت آن به نهاد های محترم ذیل نیز ارسال گردید.

ریاست محترم دادگاه های انقلاب استان البرز،  مجلس محترم خبرگان، مجلس محترم تشخیص مصلحت نظام، مجلس محترم شورای اسلامی کشور، دادستان محترم کل کشور، وزارت محترم کشور، وزیر محترم دادگستری، دیوان عالی کشور، سازمان بازرسی کل کشور، دفتر حقوق بشر اسلامی واقع در تهران، ریاست کل دادگستری استان البرز جناب دکتر فاضلی،  استانداری البرز، نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی کرج

پیام ولی/ زندان قزلحصار کرج”

پیام ولی، شهروند بهائی ساکن کرج، روز شنبه ۲ مهر، ضمن تفتیش منزل توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. در زمان بازداشت ماموران آقای ولی و پسرش ادیب ولی را مورد ضرب و شتم قرار دادند. وی ابتدا به زندان رجایی شهر کرج و سپس به زندان قزلحصار کرج منتقل شده است.

پیشتر یک منبع مطلبه به هرانا گفته بود: “آقای ولی به تبلیغ علیه نظام از طریق تبلیغ آئین بهائی، تبلیغ علیه شرع مقدس اسلام، ارتباط و همکاری با رسانه های خارجی از طریق مصاحبه و ارسال اخبار نقض حقوق بشر و تحریک مردم برای ایجاد اعتراضات جاری از طریق فضای مجازی، متهم شده است. وی از حق دسترسی به وکیل محروم است.”

شهروندان بهائی در ایران از آزادی‌های مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.

بر اساس منابع غیررسمی در ایران بیش از سیصد هزار نفر بهائی وجود دارد اما قانون اساسی ایران فقط اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتی گری را به رسمیت شناخته و مذهب بهائیان را به رسمیت نمی‌شناسد. به همین دلیل طی سالیان گذشته همواره حقوق بهائیان در ایران به صورت سیستماتیک نقض شده است.

مطالب مرتـبط

بدون نظر

نظر بگذارید