خبرگزاری هرانا – محمود بهشتی لنگرودی و اسماعیل عبدی، دو تن از معلمان محبوس در زندان اوین در واکنش به حادثه آتشسوزی دبستان دخترانه «اسوه حسنه» در زاهدان که منجر به فوت چهار دانش آموز و زخمیشدن شماری دیگر از دانشآموزان شد، با نوشتن یادداشتی نسبت به خیزشهای مردمی و “تونس شدن” ایران هشدار دادهاند. این دو فعال صنفی معلمان در بخشی از یادداشت خود ضمن مرور چندین حادثه آتشسوزی با دهها قربانی از سال ۱۳۷۶ تاکنون در شماری از مدارس کشور گفتهاند که “راستی چرا مشکل وسایل گرمایشی مدارس حل نمیشود؟ مسئولان آموزش و پرورش مشکل اصلی را عدم اختصاص بودجهی مناسب برای استانداردسازی وسایل گرمایشی عنوان میکنند؛ وزیر آموزش و پرورش مدعی است که هنوز حدود ۱۰۵ هزار کلاس درس در سطح کشور فاقد وسایل استاندارد گرمایشی هستند و از تمام مردم میخواهد که برای رفع این مشکل همکاری کنند”.
به گزارش خبرگزاری هرانا، به نقل از انصاف نیوز، محمود بهشتی لنگرودی و اسماعیل عبدی، دو معلم محبوس در زندان اوین، در یادداشتی به آتشسوزی در مدرسهی غیردولتی «اسوه حسنه» در زاهدان واکنش نشان دادند.
متن کامل این یادداشت که توسط محمود بهشتی لنگرودی از زندان اوین در تماسی با انصاف نیوز قرائت شد در پی میآید:
“بهنام خداوند جان و خرد
و ما
در سیطرهی نشانههای جهل
مرگ سیاوشان را به سوگ نشستیم
آتش فتاده در تن مرغان عشق را
در سکوتی به وسعت بردگی به نظاره ایستادیم
واژگونی بخاری نفتی در کلاس مدرسهی غیردولتی «اسوه حسنه» در زاهدان که منجر به سوختگی شدید چهار دانشآموز دختر و در نهایت مرگ آنها شد دلهای بسیاری را بهدرد آورد. رسانهها همچون گذشته، چند روزی اخبار مربوط به این حادثه را پوشش میدهند و پس از آن همه چیز به فراموشی سپرده میشود و تنها چیزی که باقی میماند رنج و دردی است که تا پایان عمر به همراه آسیبدیدگان یا بازماندگانشان خواهد بود.
از سال ۷۶ تاکنون ۷ حادثهی دردناک آتشسوزی در مدارس مختلف کشور به ثبت رسیده است که در ذیل به آنها اشاره میشود:
بهمن ۷۶: بخاری کلاس دوم یکی از مدارس شفت گیلان آتش میگیرد، معلم فداکار دانشآموزان را نجات میدهد، اما خودش گرفتار میشود و بر اثر سوختگی شدید بعد از ۱۵ سال رنج و درد جان به جانآفرین تسلیم میکند.
آبان ۸۳: بخاری نفتی ۱۳ دانشآموز را در روستای سفیلان لردگان دچار سوختگی شدید میکند.
آذر ۸۵: بخاری علاءالدین در درودزن فارس باعث سوختگی ۸ دانشآموز میشود.
آبان ۸۹: آتشسوزی در خوابگاه دانشآموزان منطقهی چاه رحمان زاهدان باعث مرگ یک دانشآموز میشود.
آبان ۹۰: آتشسوزی در دبیرستان شبانهروزی چابهار منجر به مرگ ۲ دانشآموز و سوختگی ۳ تن دیگر میشود.
آذر ۹۱: بخاری غیر استاندارد باعث مرگ یک دانشآموز و سوختگی شدید ۲۸ تن دیگر در شینآباد آذربایجان غربی میشود.
۲۷ آذر ۹۷: واژگونی بخاری نفتی در مدرسهی غیردولتی دخترانه باعث مرگ ۴ دانشآموز دختر میشود.
راستی چرا مشکل وسایل گرمایشی مدارس حل نمیشود؟ مسوولان آموزش و پرورش مشکل اصلی را عدم اختصاص بودجهی مناسب برای استانداردسازی وسایل گرمایشی عنوان میکنند؛ وزیر آموزش و پرورش مدعی است که هنوز حدود ۱۰۵ هزار کلاس درس در سطح کشور فاقد وسایل استاندارد گرمایشی هستند و از تمام مردم میخواهد که برای رفع این مشکل همکاری کنند.(۱)
بودجهی آموزش و پرورش کجا هزینه میشود؟
مسوولان آموزش و پرورش مدعی هستند که نزدیک به ۹۸ درصد از بودجهی آموزش و پرورش صرف مسایل جاری بویژه حقوق پرسنل میشود و در واقع با رقم باقی مانده نمیتوان نیازهای دیگر مدارس را مرتفع نمود و تازه همین بودجهی سالانه هم همواره با کسری مواجه است و بعضا در پرداخت حقوق حداقلی معلمان نیز دچار مشکل میشوند.
وضعیت حقوقی معلمان در مقایسه با سایر کشورها چگونه است؟
از آنجا که تورم کشور بهشدت متاثر از افزایش نرخ ارز بویژه دلار است، با افزایش نرخ ارز قدرت خرید کارمندان، کارگران، معلمان و دیگر اقشار مزدبگیر روند نزولی داشته است و با توجه به اینکه در حال حاضر میانگین حقوق معلمان کمتر از ماهی ۲ میلیون تومان در ماه است و با محاسبهی دلار ۱۰ هزارتومانی حدود ۲۰۰ دلار میشود جدول زیر نشان میدهد که افغانستان تنها کشوری است که حقوق معلماناش از حقوق معلمان ایران کمتر میباشد.
کشورها |
میزان حقوق معلمان |
حقوق معلمان ایران | حدود ۲۰۰ دلار در ماه |
حقوق معلمان لوکزامبورگ | ۷ تا ۱۴ هزار دلار در ماه |
حقوق معلمان کره جنوبی | ۲ تا ۳ هزار و ۵۰۰ دلار در ماه |
حقوق معلمان اسلواکی | ۱۲۰۰ دلار در ماه |
حقوق معلمان چین | ۳۰۰ تا ۱۰۰۰ دلار در ماه |
حقوق معلمان امارات | ۲۵۰۰ تا ۶۰۰۰ دلار در ماه |
«جدول حقوق معلمان (۲)»
در قطر، عمان، کویت و بحرین نیز دریافتی معلمان تا ۴ برابر معلمان ایران است و افغانستان تنها کشوری بود که تا پیش از گرانیهای اخیر دریافتی معلماناش از دریافتی معلمان ایران کمتر بوده است.
به راستی بودجهی کشور کجا هزینه میشود؟
۱٫ نگاهی به حقوق و مزایای نمایندگان مجلس در سال ۹۵:
حقوق کل نمایندگان | ۱۲ میلیارد تومان در سال |
کمک بلاعوض به نمایندگان | ۷۴ میلیارد تومان در سال |
اضافهکاری و فوقالعاده و مزایا | ۶۲ میلیارد تومان درسال |
هزینهی مسکن | ۱۷ میلیارد تومان در سال |
هزینهی همراهان | ۱۹ میلیارد تومان در سال |
هزینهی دفاتر نمایندگان | ۲۴ میلیارد تومان در سال |
هدایا | ۱۵ میلیارد تومان درسال |
بلیط سفرهای داخلی و خارجی | ۱۵ میلیارد تومان در سال |
هزینهی رفاهی کارکنان و محافظان | ۴۲ میلیارد تومان در سال |
«حقوق و مزایای نمایندگان مجلس در سال ۹۵ (۳)»
۲٫ نگاهی به بودجهی برخی نهادهای مذهبی مطابق آنچه که در سال ۹۷ منظور شد:
حمایت معیشتی از طلاب و روحانیون | ۶۰۰ میلیارد تومان |
جامعه المصطفی | ۳۰۳ میلیارد تومان |
حق بیمهی طلاب غیر شاغل حوزه علمیه | ۲۹۶ میلیارد تومان |
دانشگاههای شاهد، امام خمینی و ولایت | ۲۱۰ میلیارد تومان |
پردیس فارابی و دانشگاه قم و موسسهی آموزشی امام | ۵۸ میلیارد تومان |
«بودجهی برخی نهادهای مذهبی (۴)»
۳٫ نگاهی به مسایل پشت پردهی اقتصاد ایران:
پشت پرده در فرهنگ ما یعنی جایی برای کارهای خلاف قانون یا شرع یا عرف یا هرسه. نتیجهی مشترک همهی اخبار رسمی و موثقی که از زبان آقایان وزیر و دیگر مدیران ارشد کشور و نمایندگان مجلس و مقامات قضایی در ارتباط با عوامل بحران اقتصادی کشور میشنویم این است که اقتصاد ایران یک پشت پرده دارد.
پشت پردهی واردات خودرو | بین ۷ تا ۱۰ هزار میلیارد تومان |
پشت پردهی تخصیص ارز به نرخ رسمی | ۵ میلیارد یورو |
پشت پردهی توزیع سکه و ارز | ۱۸ میلیارد دلار |
پشت پردهی قاچاق کالا | ۱۰ تا ۱۵ میلیارد دلار |
پشت پردهی موسسات مالی | دهها هزار میلیارد تومان |
پشت پردهی معوقات بانکی | ۲۱۴ هزار میلیارد تومان |
«هزینهی پشت پردهها (۵)»
پشت پرده یعنی فساد؛ فساد گستردهای که در همهی ارکان اقتصاد کشور نفوذ نموده و چون موریانه تمامی پایهها و ستونها را متلاشی و نابود میکند و کشور را بسوی نابودی سوق میدهد.
موارد فوق بعلاوهی حقوقها و املاک نجومی، اختلاسهای چند ده هزار میلیارد تومانی، ریخت و پاشهای داخلی و خارجی، کمکهای بلاعوض به همسایگان و … همه و همه باعث شده که کشور با مشکل اختصاص بودجه برای اموری مانند تهیهی وسایل گرمایشی استاندارد برای دانشآموزان این سرزمین مواجه شود و دقیقا در دورههایی که مسوولان به برخورد با منتقدان و دگراندیشان و اقشاری همچون کارگران، معلمان، وکلا، دانشجویان، روزنامهنگاران و… مشغول بودند، مفسدان اقتصادی با خاطری آسوده تار و پود اقتصاد کشور را به نابودی میکشاندند و حاصل آن وضعیت امروز کشور است.
لطفا به جملات زیر دقت فرمایید:
«… روحانیت میبیندکه پایههای اقتصادی این مملکت در شرف فروریختن است و بازار این کشور در حکم سقوط است، چنانکه در پروندههای مربوط به سفتههای بیمحل که هرروز بر قطرش افزوده میشود این مطلب واضح میشود. و همینطور امر زراعت این کشور در معرض سقوط است؛ به دلیل اینکه در این مملکت که باید هر استانش زراعت مورد احتیاج تمام مملکت را بدهد، هر چندوقت به عنوان احتمال خشکسالی یا به عنوان دیگر تصویبنامهی وارد کردن گندم صادر میکند…» (۶)
سخنان فوق که مربوط به آیت الله خمینی [امام] است و در سال ۴۱ ایراد گردید، آنقدر با وضعیت امروز ما سازگار است که گویی برای همین دوران گفته شده باشد؛ ایشان همچنین در بیانهای مشترک با سایر علما میگویند:
«… اگر ملت ایران تسلیم احکام اسلام شوند و از دولتها بخواهند برنامهی مالی اسلام را با نظر علمای اسلام اجرا کنند، تمام ملت در رفاه و آسایش زندگی خواهند کرد.» (۷)
براستی چرا پس از گذشت ۴۰ سال از پیروزی انقلاب نه تنها وعدهی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران محقق نگردید، بلکه فساد، فقر، بیکاری، تبعیض و فاصلهی تبعاتی به قدری گسترش یافته که کافی است وضع زندگی مرد شمال شهر تهران نه با وضع مردم زاهدان و مناطق محروم کشور، بلکه با همین جنوب شهر تهران مقایسه شود تا آشکار گردد که چه بهروز مردم آمده است و فساد تا کجاها نفوذ کرده است.
آیت الله ناصر مکارم شیرازی در همین رابطه میگویند: «… از همه بدتر این است که مفسدان اقتصادی دستشان در دست قدرتهای نفوذی است، چراکه اگر اینطور نبود آنها نمیتوانستند این کارها را بکنند و مثلا تعداد انبوهی ماشینهای خارجی وارد کنند یا ۳۵۰۰ میلیارد تومان به جیب بزنند و فرار کنند.» (۸)
کسانیکه مردم را از سوریهای شدن میترسانند، خود از تونس شدن کشور جلوگیری کنند
۲۷ آذر یعنی همان روزی که مدرسهی اسوهی حسنه زاهدان آتش گرفت و چهار دانشآموز بیگناه در آتش بیتدبیری و فقر سوختند و برخی مسوولان حتی زحمت یک عذرخواهی ساده را هم به خود ندادند، مصادف بود با هشتمین سالگرد واقعهای که منجر به بهار عربی گردید؛ محمد بوعزیزی، دستفروش تونسی که مورد ضرب و شتم ماموران شهرداری قرار گرفته بود، خود را مقابل شهرداری به آتش میکشد و پس از هفده روز بر اثر جراحات میمیرد. این اتفاق احساسات مردم تونس را به شدت جریحهدار میکند و در کمتر از ۱۰ روز پس از مرگ وی و بهواسطهی اعتراضات شدید مردم حکومت بن علی در تونس ساقط میشود.
پس از آن ۱۳ نفر در دیگر کشورهای عربی دست به خودسوزی میزنند و در نتیجه حکومتهای حسنی مبارک در مصر، محمد قذافی در لیبی و علی عبدالله صالح در یمن ساقط میشوند و حکومتهای الجزایر، اردن، بحرین، عربستان، سودان، کویت، موریتانی و مراکش مجبور میشوند تا به معترضان امتیاز داده و در شیوهی حکومتی خود اصلاحاتی ایجاد نمایند.
شاید مسئولان کشور ما از سکوت مردم خرسند و یا حتی متعجب باشند و وقتی که میبینند علیرغم همهی ناملایمات و دشواریها، بویژه تورم سرسامآور و افسارگسیخته و فقر و بیکاری و فساد هیچ اعتراض جدی صورت نمیگیرد دچار اشتباه محاسباتی شوند و تصور کنند که اوضاع همیشه بر همین منوال خواهد بود. اما سنتهای تاریخی و الهی گواه این واقعیت است که هیچگاه هیچ سیستمی با فساد و ظلم دوام نخواهد آورد و ایران نیز از این قاعده مستثنی نمیباشد و به تعبیر قرآن هنگامی که «اجل فرا رسد نه یک ساعت تاخیر میافتد و نه یک ساعت جلو خواهد افتاد».
حوادث دیماه سال گذشته هشداری بود برای شنیدن صدای مردم و تلاش برای اصلاح رویهها و اشتباهات و جبران کاستیها و رفع نارضایتیها؛ اما بعد از گذشت یکسال از حوادث مذکور و برخلاف برخی وعدهها تصمیم جدی برای اصلاح امور مشاهده نمیشود و هیچیک از جریانات اصلاح طلب، اعتدالگرا، اصولگرا، برنامهی مشخصی برای بازگرداندن اعتماد به مردم ارائه نکردهاند و ظاهرا نفوذ در قدرت و حفظ آن تنها استراتژی مشخص جریانات سیاسی حاکم بر دستگاهها است.
با این وصف چنانچه در فرصتهای اندک باقی مانده از حوادث و تجربههای دیگر کشورها درس و عبرت گرفته نشود وقوع اتفاقاتی که نه به صلاح ملت است و نه به صلاح کشور و مسوولان دور از انتظار نخواهد بود.
فاعتبروا یا اولی الابصار
پانویسها:
- خبر ۲۰:۳۰، ۲۸ آذرماه ۹۷
- روزنامه شرق، ۱ مردادماه ۹۷، صفحه جامعه
- روزنامه شهروند، ۲۲ شهریورماه ۹۷، صفحه ۶
- روزنامه ایران، ۲۸ آذرماه ۹۷، صفحه جامعه
- روزنامه شرق، ۱۰ مردادماه ۹۷، سرمقاله کامبیز نوروزی
- آیت الله خمینی، اطلاعیه مشترک با علما، اسفند ۴۱
- آیت الله خمینی، ۲ بهمنماه ۴۱
- آیت الله ناصر مکارم شیرازی، ۲۰ مردادماه ۹۷، روزنامه شرق
انتهای پیام”.
لازم به یادآوری است، روز سهشنبه ۲۷ آذرماه ۱۳۹۷، پیشدبستان و دبستان غیردولتی دخترانه اسوه حسنه دچار آتشسوزی شد.
پیشتر سید محمد هاشمی رئیس دانشگاه علوم پزشکی زاهدان گفته بود: “علت آتشسوزی، استفاده از چراغ نفتی برای گرم کردن یکی از کلاسهای درس بود. با وجود آنکه استفاده از این چراغها و بخاریهای چکهای ممنوع است اما مدرسه از آن استفاده میکرد و بر اثر آتشسوزی چراغ نفتی و سرایت آتش به کلاس درس ۴ دانشآموز دچار سوختگی شدند”.
گفتنی است که مونا خسروپرست، صبا عربی، یکتا میرشکار و مریم نوکندی چهار دانش آموز فوت شده در این حادثه بودهاند.
صبح روز شنبه ۱ دیماه نیز دادستان زاهدان از بازداشت ۴ نفر در رابطه با پرونده آتش سوزی مدرسه اسوه حسنه زاهدان خبر داد.
موحدی راد دادستان زاهدان گفت: “علاوه بر مدیر و معلم این مدرسه، دو کارشناس آموزش و پرورش که در ماه های اخیر از این مدرسه بازدید کرده اند نیز در بازداشت به سر می برند”.
وی مدعی شد: “این مدرسه بدون اطلاع آموزش و پرورش نسبت به جابجایی مکان اقدام کرده است”.
طی هفته گذشته عموی یکتا میرشکار یکی از دانش آموزان جان باخته زاهدانی خطاب به وزیر آموزش و پرورش که برای شرکت در مراسم سومین روز درگذشت کودکان جانباخته به زاهدان سفر کرده است، گفت: “جناب آقای وزیر از شما میخواهم یک لحظه چشمانتان را ببندید و فرض کنید این اتفاق برای فرزند خودتان رخ داده است آیا این دل جوییها برای شما که فرزندتان را از دست دادهاید التیام میشود. حضور در منزل، دیدار و دلجویی شما چه کمکی به ما میکند”.
وی خاطرنشان کرد: “از زمانی که وزیر وارد زاهدان شده همه در کوچه و خیابان بسیج شده اند، از ماشین ها خواسته شده بود که جابه جا شوند چراکه وزیر قرار است از این محل ها عبور کنند. فرق شما یا وزرای دیگر با یک بچه ۷ ساله چیست؟ آیا فقط به این دلیل فرق بین بچه هفت ساله با وزرا و نمایندگان مجلس است که او یک بچه است و جایگاه یک کودک را دارد”.
روز جمعه ۳۰ آذرماه ۱۳۹۷، نیز کمیسیون حقوق بشر کانون وکلای دادگستری مرکز با انتشار بیانیهای ضمن ابراز همدردی با خانوادههای داغدیده این دانشآموزان خواستار تحقق وعدههای متعدد نوسازی مدارس و تخصیص بودجه کافی و عدم تبعیض در بودجهبندی خصوصا با رعایت محرومیت مناطق خاص شده بود.
پیشتر نیز انجمن حمایت از حقوق کودکان با اشاره به حادثه آتش سوزی مدرسه «اسوه حسنه» زاهدان و فوت ۴ دانشآموز، نامهای خطاب به حسن روحانی رئیس جمهور ایران منتشر کرد. در بخشی از این نامه آمده بود “آنچه امروز کودکانمان را تهدید میکند، بیتوجهی مسئولین نسبت به حقوق آنان است”.
همچنین روابط عمومی آموزش و پرورش استان اعلام کرد؛ “مدیر آموزش و پرورش ناحیه ۲ زاهدان در پی حادثه پیش دبستانی و دبستان دخترانه اسوه حسنه و به منظور ابراز همدردی با خانواده های داغدیده و مصدوم از سمت خویش استعفا کرد”.
این نخستین بار نیست که استفاده از وسایل گرمایشی در داخل مدارس ایران موجب آتش سوزی و جان باختن دانش آموزان میشود.
در آذرماه سال ۱۳۹۱ یک دبستان دخترانه در روستای شینآباد در پیرانشهر، استان آذربایجان غربی ایران آتش گرفت. بیش از ۲۹ دختر دانش آموز در این سانحه دچار سوختگی شدند و دو نفر از آنها بر اثر شدت جراحات، جان خود را از دست دادند.
محمدعلی بطحایی، وزیر آموزش و پرورش سال گذشته اعلام کرد که ۴۲درصد مدارس ایران سیستم گرمایشی ایمن ندارند.
بدون نظر
نظر بگذارید