خانه  > زندانیان  >  نامه سیامک نمازی از زندان اوین به معاون رئیس جمهور: وجدان داشته باش و حقیقت را بگو

نامه سیامک نمازی از زندان اوین به معاون رئیس جمهور: وجدان داشته باش و حقیقت را بگو

خبرگزاری هرانا – سیامک نمازی شهروند ایرانی – آمریکایی محبوس در زندان اوین با انتشار نامه ای خطاب به سورنا ستاری، معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، ضمن اعتراض به اشتباه فاحش نهاد امنیتی در خصوص اتهامات مطروحه علیه این زندانی، نوشته است “به حکم انسانیت هم اگر نه، بخاطر اعتبار خودتان در جایگاه فردی که ماموریت دارد نخبگان ایرانی خارج از کشور را دعوت به همکاری کند، لااقل می بایستی در شهادتی علنی اعلام می کردید که ارزیابی ضابط محترم نسبت به ماهیت این برنامه ها و نقش بنده در ان ها نادرست و ناصحیح می باشد”. آقای نمازی در بخشی از این نامه با اشاره به اینکه طی بیش از ۵ سال حبس، از حق داشتن هرگونه مرخصی محروم بوده، نوشته است “برای سفر نخبگان جوان جهانی به ایران که از برنامه های معاونت علمی و فناوری بود، صادقانه تلاش کردم و به واسطه درخواست مکرر مجری برنامه شما، از ارتباطاتم بعنوان یکی از نخبگان منتخب مجمع اقتصاد جهانی تمام و کمال و بی مزد و منت برای موفقیت برنامه تان استفاده کردم. اگرچه این برنامه بخاطر مخالفت نهاد امنیتی موازی جامه عمل نپوشید، ولی در سفر بعدی ام به ایران برای دیدن پدر و مادرم مزد خدمتم را ناباورانه با ممنوع الخروجی، بازجویی، سلول انفرادی، حکم حبس سنگین و گرفتار شدن خانواده و پدرم گرفتم”.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از قانون، سیامک نمازی شهروند ایرانی – آمریکایی زندانی در اوین با انتشار نامه ای خطاب به سورنا ستاری، معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری ضمن اعتراض به اشتباه فاحش نهاد امنیتی مخالف با برنامه های این مقام در خصوص نقش این زندانی در این برنامه ها، خواهان شکستن سکوت از جانب این مسئول در خصوص ماهیت فعالیت هایش در زمان آزادی شد.

متن کامل این نامه در ادامه می‌آید:

“جناب آقای دکتر سورنا ستاری، معاونت محترم علم و فناوری ریاست جمهوری اسلامی ایران

سلام علیکم،

اینجانب سیامک نمازی را اگرچه تابحال ندیده اید، اما میشناسید و از کم و کیف ظلمی که بر من و خانواده ام رفته به بخوبی آگاهید. همان کسی که بخاطر برنامه های معاونت علمی و فناوری دچار مصائب غیر قابل تصوری شد. همان کسی که بیش از نیم دهه است که صرفا از شما می خواهد حقیقت را اعلام کنید و شما جوابش را با سکوت و سکوت و سکوت داده اید و از زیر بار مسئولیتتان در قبالش شانه خالی کرده اید.

اگر به وجدان خود رجوع کنید، تصدیق می فرمایید که برای سفر نخبگان جوان جهانی (YGL ها) به ایران که از برنامه های معاونت علمی و فناوری بود، صادقانه تلاش کردم و به واسطه درخواست مکرر مجری برنامه شما، از ارتباطاتم بعنوان یکی از نخبگان منتخب مجمع اقتصاد جهانی (WEF) تمام و کمال و بی مزد و منت برای موفقیت برنامه تان استفاده کردم. اگرچه این برنامه بخاطر مخالفت نهاد امنیتی موازی جامه عمل نپوشید، ولی در سفر بعدی ام به ایران برای دیدن پدر و مادرم مزد خدمتم را ناباورانه با ممنوع الخروجی، بازجویی، سلول انفرادی، حکم حبس سنگین و گرفتار شدن خانواده و پدرم گرفتم.

نهاد امنیتی مخالف برنامه های شما در ارزیابی اهداف این برنامه و همینطور همایش «ای – بریج ۲۰۱۵ آلمان» و نقش بنده در آن دچار اشتباه فاحش شد و ادعا کرد که آن ها «در راستای شبکه سازی جنبش اجتماعی و براندازی نظام» با هماهنگی دولت آمریکا برنامه ریزی شده بودند و اینکه بنده طراح و «پشت پرده» این برنامه ها بوده ام و به این وسیله اهتمام به «تقرب» و «نفوذ» به معاونت علمی کرده ام.

برخورد امنیتی سختی با بنده رقم خورد. طی مرحله تحقبقات، شامل بیش از یکسال بازجویی بدون رعایت حقوق قانونی ام، ده ها انگ و وصله ناجور و ناروای دیگر هم به پرونده اضافه می کنند؛ در حالی که مطبوعات تندرو و صداوسیما با مصونیت کامل مشغول تشویش اذهان عمومی علیه بنده می شوند و نامم را به گل می کشند. بالاخره دادگاه انقلاب در محاکمه ای پیشت درب های بسته این جانب را به واسطه این ادعای نادرست به ده سال حبس محکوم می کند. قانون کماکان زیر پا گذاشته می شود و بنده را با وجود صدور حکم بدوی و حتی بعد از دادگاه تجدید نظر در بازداشتگاه امنیتی نگه میدارند و به بازجویی ها ادامه می دهند. در واقع ۲۷ ماه طول می کشد که تنها بتوانم از حق حبس در رندان عمومی برخوردار شوم. آقای ستاری، آیا می توانید تصور کنید که بیش از دو سال حبس در شرایط قرنطینه شده در بازداشتگاه امنیتی با جسم و روان انسان چه می کند؟!

امروز بیش از پنج سال است که بی وقفه و بدون مرخصی در زندان بسر می‌برم و حتی برای معالجه و درمان ولو مواردی که به تائید پزشکی قانونی هم رسیده است اکثرا با اعزام تحت الحفظ به مطب پزشک نیز موافقت نمی شود.

مادری خسته و پدری بیمار و تنی رنجور و آینده ای مبهم نگاهم را به دنیا دگرگون کرده است. البته طنز تلخ این داستان از دستم در نرفته: معاونت علمی و فناوری عده ای نخبه جوان، با نفوذ و تصمیم ساز را از چهارسوی جهان دعوت می کند تا آنها را با واقعیات کشورمان آشنا کند. سفر کلا لغو می شود و در پایان این من هستم که به لطف برنامه شما چشمانم هر روز بیشتر از روز قبل نسبت به واقعیات این مرز و بوم باز می شود. به راستی که زندان بهترین دانشگاه است!

از دکتر سورنا ستاری که نامش یادآور دو اسطوره ایران باستان و معاصر و فرزند فردی است که تمام عشقش به ایران و وطن پرستی بود، انتظار شجاعت بسیار بیشتری داشتم. توقع می رفت به حکم انسانیت و وجدان، خود را مسئول برنامه های خود بدانید و جهت جلوگیری از ضایع شدن حق اینجانب تلاشی درخور نامتان داشته باشید!

به حکم انسانیت هم اگر نه، بخاطر اعتبار خودتان در جایگاه فردی که ماموریت دارد نخبگان ایرانی خارج از کشور را دعوت به همکاری کند، لااقل می بایستی در شهادتی علنی اعلام می کردید که ارزیابی ضابط محترم نسبت به ماهیت این برنامه ها و نقش بنده در ان ها نادرست و ناصحیح می باشد.

آقای ستاری! به راستی هنوز هم بار بیان واقعیت را بر دوشتان احساس نمی کنید؟ نه تنها از بابت ضرورت احقاق حقوق پایمال شده اینجانب و خانواده مظلومم، بلکه برای راحتی وجدان خودتان و رعایت حرمت نام و جایگاهتان، باید حقیقت را اعلام کنید، مگر نه اینکه نجات همه ما در صداقت است؟

با آرزوی سربلندی شما / سیامک نمازی / زندان اوین / آبان ۱۳۹۹″

گفتنی است که سیامک نمازی، در مهرماه ۱۳۹۴، در جریان سفری به ایران بازداشت شده بود. پدر او محمدباقر نمازی از مقامات سابق یونیسف و استاندار خوزستان در پیش از انقلاب سال ۱۳۵۷ ایران بود. او که برای پیگیری وضعیت فرزندش به تهران رفته بود نیز در اسفند ۱۳۹۴ بازداشت شد. هر دوی آنها سپس در دادگاه به اتهام “همکاری با دولت متخاصم آمریکا” به ۱۰ سال زندان محکوم شدند که در حال حاضر در حال طی کردن آن هستند.

تصاویر نامه سیامک نمازی از زندان اوین:

مطالب مرتـبط

بدون نظر

نظر بگذارید