ماهنامه خط صلح – غیر از انسان که در دین اسلام از آن به عنوان «اشرف مخلوقات» یاد میشود و منطقیون بر اساس خرد و اندیشه او را «حیوان ناطق» نامیدند، جانداران دیگری نیز در کرهی زمین زندگی میکنند که تکتک آنها نقش بسیار مهمی در چرخهی طبیعی و محیط زیست دارند و علم ثابت کرده که غیبت هرکدام از آنها حتی ریزترین موجودات هم میتواند تهدیدی خطرناک برای اکوسیستم باشد.
رعایت حقوق حیوانات همچون حقوق بشردر دوران مدرن کمکم به «قانون» تبدیل شد زیرا متاسفانه برخی از بهظاهر همنوعان ما گمان میکردند و میکنند که برای ادامهی زندگی میتوانند حقوق سایر انسانها و جانداران را زیر پا بگذارند و به زبان سادهتر هرکاری دلشان میخواهد با حیوانات، گیاهان و محیطزیست بکنند. چنین طرز تفکر خطرناکی باعث شد تا بسیاری از حیوانات و گیاهان منقرض شوند و دیگر نمونهی زندهای از آنها در جهان دیده نشود. در دنیای امروز یکی از شاخصههای داشتن «فرهنگ و شعور اجتماعی» طرز برخورد با حیوانات و گیاهان است که متاسفانه در برخی جوامع از جمله ایران، هنوز این فرهنگ همهگیر نشده است.
محترمشمردن و رعایت حقوق حیوانات در ایران در وضعیتی اسفبار قرار دارد؛ از شکار و عدم ایمنسازی زیستبوم گونههای در حال انقراض گرفته تا آزار حیوانات خیابانی از معضلات بزرگ فرهنگی در جامعه است. اثبات این مدعا کلیپهای گاه و بیگاهی است که در فضای مجازی دست به دست میگردد و موجب تاسف و تالم افکار همگانی جامعه میشود تا دریابیم که در جامعه نهتنها افرادی وجود دارند که حقوق حیوانات را لگدمال میکنند بلکه بدتر، افرادی وجود دارند که از آزار و اذیت این موجودات لذت هم میبرند.
همین امروز اگر با یک دوربین و میکروفون در خیابانها با مردم مصاحبه کنیم بیتردید هیچیک از شهروندان، زیرپا گذاشتن حقوق حیوانات و بدرفتاری با آنها را تایید نمیکنند اما در عمل متاسفانه هنوز شمار قابل توجهی وجود دارند که این حقوق را رعایت نمیکنند و دست به آزار و اذیت حیوانات میزنند.
رعایت حقوق حیوانات نیاز به «آگاهیرسانی عمومی» دارد و در کنار آن، این آموزش باید از دوران کودکی و از دبستان آغاز شود و البته «قانونگذاری» مدرن، بازدارنده و ضمانت اجرایی برای رعایت سفت و سخت این قوانین. آنچه باید برای رعایت حقوق حیوانات نهادینه شود «نقش آموزش همگانی» و «فرهنگسازی در جامعه» است که باید از کودکان و در مدارس آغاز و به یک «ترم» تبدیل شود زیرا همین کودکان که نسل آیندهی سرزمین ما هستند تاثیری مستقیم بر والدین خود نیز دارند و در مواقع لزوم، رعایت حقوق حیوانات را به آنان یادآوری و گوشزد میکنند.
اما متاسفانه در کشوری که جان انسانها و رعایت حقوق شهروندان با مخاطرات و تهدیدهای بسیار جدی روبهروست، طبیعی است که رعایت حقوق و حق حیات و زندگی حیوانات محلی از اعراب نداشته باشد. در کشوری که سالانه میلیاردها میلیارد صرف تشویق به «فرزندآوری» از طریق رسانهها، بیلبوردهای خیابانی و ساخت برنامههای گاه غیرضروری و حتی «ضد فرهنگی» میشود فرهنگسازی برای رعایت حقوق حیوانات که یکی از الزامات یک جامعهی متمدن است نباید مغفول بماند.
اما شاید مهمترین بخش، تدوین قوانین بازدارنده در برابر ناقضان حقوق حیوانات باشد، قوانینی متمدنانه، انسانی و البته محکم برای کسانی که حیوانات را مورد آزار و اذیت قرار میدهند؛ قوانینی که بازدارنده باشند و باعث شود افرادی که به سادیسم مبتلا هستند و برای مثال –آنچنان که در کلیپهای منتشر شده در فضای مجازی مشاهده کردیم— سگی را با طناب به خودرو میبندند و حیوان زبان بسته را بهدنبال خود، بر روی زمین میکشند و یا چهار روباه بیگناه را بیرحمانه کشته و برای «عبرت سایر روباهها» آنان را در ایوان خانهی خود آویزان میکند، دست به چنین اعمالی نزنند.
خوشبختانه چندی است که بخش فرهیخته و متمدن جامعه نسبت به حقوق حیوانات واکنشهای منطقی و بسیار محکم نشان میدهند و این نشان از ارتقائ سطح فرهنگ و شعور جمعی در جامعه دارد. همچنین مدتهاست که نهادهای مردمی و مستقل از حاکمیت نیز دست بهکار شده و ضمن رسیدگی به وضع حیوانات و رعایت حقوق این موجودات زیبا، دست به آگاهیبخشی و اطلاعرسانی نیز میزنند که جای تقدیر بسیار دارد. با این همه، همانطور که اشاره شد برای «فرهنگسازی» در هر موضوعی، نقش دولت/حاکمیت آنهم در شرایط کنونی بسیار تعیینکننده است زیرا دولت در بسیاری از زمینهها وظایف خود را تفویض و برونسپاری نمیکند و دست نهادهای مدنی را در چنین حوزههایی باز نمیگذارد، برای همین سطح مطالبه را از خود بالا برده و در نتیجه موظف به پاسخگویی است.
با توجه به چنین شرایطی این دولت/حاکمیت است که بهدلیل «فربه» بودن، موظف به تدوین قوانین حمایتی از حیوانات است و در ادامه همچنین موظف به نظارت و اجرای این قوانین در کنار فرهنگسازی است تا سطح شعور جامعه نسبت به همزیستی با حیوانات ارتقا یابد و در این راه شهروندانی مسئول، متمدن و با فرهنگ حضور دارند تا دولت را همراهی کنند.
این عملکرد صحیح دولت است که باعث میشود چنین شهروندانی را در کنار خود به عنوان همراه و همکار ببیند و یا در برابر خود به عنوان یک «همیشه منتقد و همیشه معترض» انتخاب با مسئولان، دولتیان و حاکمان است. اما نباید فراموش کنند که حامیان حقوق حیوانات بهدقت در حال پایش عملکرد آنان هستند و تا رسیدن به نقطهی امن برای حیوانات، این مطالبهی انسانی و ملی را رها نخواهند کرد.
بدون نظر
نظر بگذارید