زنان به تازگی در تمام کشورهای اسلامی قابل رویت شدهاند. در بیشتر کشورهای اسلامی در زمان کنونی، که حتا رفتارهای زناشویی غیر هم جنس گرا به شدت سانسور میشود، رابطهٔ جنسی زن-زن کاملن مخفی نگه داشته میشود. چیزی که در ادامه بیان میشود گردآوری شواهد دال بر وجود این نوع رابطه در کشورهای اسلامی است.
گمان میرود رابطهٔ جنسی بین زنان در حرمسراها بیشتر از آنچه قابل مشاهده است وجود داشته باشد.گزارشهای دراماتیک تصادفی در این باره وجود دارد، مثل نگرانی خلیفه موسی الهادی که دو دختر جوان زیبا را به حرمسرای خود آورده بود. این دو دختر را بعدا در حال ارتکاب اعمال وقیحانه دستگیر کرده، از هم جدا و سرشان را بریده بودند.
در مورد مشابه دیگر در یکی از داستانهای هزار و یک شب، مردی به سراغ معشوقهاش میرود و میبیند که کنیزش دارد او را میبوسد. ریچارد برتن ادعا کرده که حرمسراها «بسترهایی گرم [از نظر جنسی] برای هم جنس گرایی زنانه بوده است. هر زنی که دورهٔ جوانی را پشت سر میگذاشته دختری جوان در اختیار داشته که گل تفلونی نامیده میشده (در دمشق)» او اضافه میکند: در بین اعراب مردان بیشتر نسبت دوستان دختر معشوقهٔ خود حسادت داشتهاند تا رقبای مرد خود.
چابل نبودن هر نوع اشاره به عشق لزبینی در قرآن را دال بر نبودن آن در سنت اسلام اولیه (و در نتیجه در عربستان زمان محمد) میداند. روسون میگوید رابطهٔ جنسی بین زنان کاملا از واریانس جنسی در عربستان و ایران قرون وسطی مجزا بوده است.
ابوخلیلی گزارش میکند که کلمهٔ صوهاقیت اصطلاحی معزز در عربی برای «لزبینی است که خودش این را اعلام کرده باشد» و اشاره میکند که بسیاری از اشعار والده بنت الموستکفی، سافوی عرب، در ستایش عاشق شاعرهٔ خود موحجا گم شده است چرا که بیشتر مولفان از اشاره به آنها به خاطر زبان عریان جنسی امتناع کردهاند. او ادعا میکند:
قسمتهایی در تورات هست که مردان عشق لزبینی را تحمل میکنند. به مردی گفته شد که زنش هم جنس گرا است و او جواب داد: تا هر زمانی که او من را از هر تقید جنسی به خود آزاد میداند، بگذار هر چه میخواهد بکند. شاعرهای بیان کرده: من به عشق مغازله شراب خوردم/ و به سمت لزبینیسم چرخیدم چون از حاملگی میترسم.
شریف الادریسی رابطهٔ زن-زن را به فقدان یا بینظمی دسترسی به شریک جنسی مرد نسبت میدهد که هم جنس گرایی موقعیتی نامیده میشود:
هم چنین زنانی وجود دارند که از بقیه با هوش تراند. آنها راههای مردانهٔ بسیاری در اختیار دارند، حتا در حرکاتشان، شیوهٔ صحبت کردن و صدایشان. این زنان ممکن است بخواهند شریک جنسی فاعل باشند و میخواهند مافوق مردی که این را برایشان مقدور میکند قرار بگیرند. چنین زنی از اینکه کسی را که نسبت به او میل دارد اغوا کند، خجالت نمیکشد. اگر این زن تمایلی نداشته باشد مرد نمیتواند او را مجبور به عشق بازی کند. این گردن نهادن این زن را به خواستههای مرد دشوار میکند و او را به سمت عشق لزبینی سوق میدهد. بیشتر این زنان در بین زنان تحصیل کرده و با ذوق پیدا میشوند، کاتبان، قاریان قرآن و ادیبان زن.
نویسنده: استفن او. ماری
ترجمه و تلخیص: رها سپیدیان
منبع: ماهنامه خط صلح
برای دریافت ماهنامه خط صلح اینجا کلیک کنید
بدون نظر
نظر بگذارید