خانه  > دگرباشان جنسی  >  بیانیه؛ تغییر هم‌جنس‌گرایان از راه درمان‌های بی‌رحمانه، غیرانسانی و تحقیرآمیز در ایران افزایش یافته

بیانیه؛ تغییر هم‌جنس‌گرایان از راه درمان‌های بی‌رحمانه، غیرانسانی و تحقیرآمیز در ایران افزایش یافته

خبرگزاری هرانا – شبکه لزبین‌ها و ترنس‌جندرهای ایرانی (شش‌رنگ) همزمان با فرا رسیدن ۱۷ ماه مه، روز جهانی مقابله با هم‌جنس‌گرا- و ترنس‌ستیزی با انتشار بیانیه ای اعلام کرد “تغییر هم‌جنس‌گرایان از راه درمان‌های بی‌رحمانه، غیرانسانی و تحقیرآمیز در ایران افزایش یافته است”

متن کامل بیانیه سازمان شش‌رنگ را در ادامه بخوانید:

تعداد موسسات و کلینیک‌های خصوصی و نیمه‌دولتی روانشناسی و روانپزشکی که در زمینه درمان هم‌جنس‌گرایان فعالیت می‌کنند به شکل چشمگیری در یک سال گذشته افزایش یافته است. این در حالی است که در فرودین ماه سال گذشته و در یک نشست سازمان ملل، مقامات جمهوری اسلامی رواج استفاده از روش‌های پزشکی و روانپزشکی برای تغییر گرایش یا هویت جنسی افراد را تکذیب کرده بودند.

یافته‌های به دست آمده توسط شش‌رنگ (شبکه لزبین‌ها و ترنس‌جندرهای ایرانی) که همزمان با ۱۷ ماه مه، روز جهانی مقابله با هم‌جنس‌گرا- و ترنس‌ستیزی منتشر می شود، نشان می‌دهد در ایران به طور فزاینده‌ای از روش‌هایی مانند استفاده از شوک الکتریکی در دست‌ها یا اندام تناسلی، تجویز داروهای روان‌گردان، هیپنوتیزم، خودارضایی با تصویر جنس مخالف و… در مورد مراجعان هم‌جنس‌گرا استفاده می‌کنند. بر اساس موازین حقوق بین‌الملل، استفاده از روش‌های دارویی یا درمان‌های پزشکی برای تغییر گرایش جنسی یا هویت جنسیتی افراد، مصداق شکنجه است.

مطالعه میدانی شش‌رنگ بر روی کلینیک‌ها، موسسات و مطب‌های خصوصی که مشاوره دادن به اقلیت‌های جنسی را به عنوان یکی از تخصص‌های خود ذکر کرده‌اند نشان می‌دهد اکثر این مراکز، هم‌جنس‌گرایی را یک بیماری یا انحراف جنسی می‌دانند و با تبلیغ اینکه قادر به درمان این بیماری هستند، کسب درآمد می‌کنند. برخی از آن‌ها نیز هم‌جنس‌گرایی را یک اعتیاد می‌دانند و با روش‌هایی مشابه روش‌های ترک اعتیاد با مراجعان هم‌جنس‌گرای خود برخورد می‌کنند. این مطالعه، ۱۱ مرکز درمانی، کلینیک مشاوره و مطب خصوصی را در بر می‌گیرد که ۵ تا از آن‌ها در تهران و ۶ مرکز در شهرستان‌ها قرار دارند.

موسسه‌ای با نام انجمن معتادان جنسی گمنام ایران نیز که در ۱۸ استان نمایندگی دارد، یکی از برنامه‌هایش، درمان هم‌جنس‌گرایی است. براساس آنچه در وب‌سایت این انجمن آمده، احساس جنسی نسبت به همجنس می‌تواند با شرکت در جلسات این انجمن تبدیل به احساس برادرانه به همجنس شود.

به دلیل عدم شفافیت درباره اطلاعات مربوط به بودجه‌های دولتی در این خصوص، شش‌رنگ نتوانست از اینکه آیا نهادها و کلینیک‌هایی که در زمینه درمان هم‌جنس‌گرایان فعالیت می‌کنند از کمک‌های دولتی بهره‌مند می‌شوند یا خیر، اطمینان حاصل کند.

شادی امین هماهنگ‌کننده شش‌رنگ می‌گوید: “سال‌هاست جامعه جهانی نگاه پزشکینه و رویکرد درمانی را برای گرایش جنسی و هویت جنسیتی افراد مورد سوال جدی قرار داده و در بسیاری از کشورها ممنوع شده است. اما یافته‌های این تحقیق به ما نشان می‌دهد که در نبود آگاهی‌رسانی در مورد گرایش جنسی و هویت جنسیتی افراد، چگونه نگاه درمانی به این موضوعات، جای تفاهم و پذیرش اجتماعی را می‌گیرد و زندگی جوانان و نوجوانان بسیاری را به خطر می‌اندازد.”

برای جمع‌آوری اطلاعات مربوط به تحقیق یاد شده، علاوه بر مطالعه دقیق مطالب، بروشورها و ویدئوهای منتشر شده در وب‌سایت این مراکز، داوطلبان شش‌رنگ به عنوان مراجع به این مراکز رفتند و نحوه برخورد آن‌ها را در مواجهه با یک مراجع که خود را متمایل به همجنس معرفی می‌کند ثبت و ضبط کردند. برای این تحقیق هم‌چنین از اطلاعات دو روانشناس که در حوزه اقلیت‌های جنسی در ایران تخصص دارند استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان می‌دهد تعداد زیادی از مراکز تخصصی روانشناسی و روانپزشکی از یکی از چهار روش زیر و یا ترکیبی از آنها، به عنوان درمان، در تلاش برای تغییر گرایش جنسی مراجعان هم‌جنس‌گرای خود هستند.

اولین دسته، مراکز و مطب‌هایی هستند که گرایش به همجنس یا میل به تغییر جنسیت در فرد را نشانه‌ی اختلال روانپزشکی دیگری تلقی می‌کنند و بر این اساس با نسبت دادن تمایلات جنسی متفاوت فرد به یک تشخیص روانپزشکی، به درمان آن تشخیص  مبادرت می‌ورزند. به طور مثال میل به همجنس را نشانگر اختلال خلقی تلقی می‌کنند و بر این اساس از داروهای تثبیت‌کننده خلق یا آنتی سایکوتیک‌ها استفاده می‌کنند. یا گرایشات همجنس‌خواهانه را نوعی وسواس فکری در نظر می‌گیرند و سعی می‌کنند که از درمان‌های رایج برای درمان وسواس (شامل دارو درمانی و رفتاردرمانی شناختی) استفاده کنند. این گروه معمولا افراد تغییرجنس‌خواه (ترنس‌سکشوال) را به عنوان گروهی در نظر می‌گیرند که دچار این هذیان هستند که باید در جسم متعلق به جنس دیگر زندگی کنند و به این ترتیب از درمان‌هایی مانند داروهای ضد جنون یا شوک‌تراپی برای حذف علامتی این «هذیان» بهره می‌گیرند.

دومین دسته مراکز درمانی که تغییر هم‌جنس‌گرایان را تخصص خود می‌دانند، گرایش جنسی به همجنس را را به منزله یک ضعف یا کمبود در مهارت‌هایی مانند ارتباط بین فردی یا اعتماد به نفس به حساب می‌آورند و فرض‌شان بر این است که فرد به دلایل محیطی تا کنون موفق به تجربه ارتباط مثبت با جنس مخالف نشده است. این مراکز سعی می‌کنند با تشویق فرد به ارتباط گرفتن با جنس مخالف (درمان رفتاری) کارکردن روی باورهای به اصطلاح غیرمنطقی فرد مثل این‌که همجنس از نظر جنسی جذاب است (درمان شناختی)، افراد را به سمت تغییر گرایش سوق دهند. این گروه رفتار جنسی را کنترل می‌کنند و معمولا به فرد فشار می‌آورند که اگر نتوانسته گرایشش را عوض کند به این دلیل هست که اراده لازم را به خرج نداده و نخواسته که درمان شود. به این ترتیب بار مسوولیت درمان نشدن را بر روی دوش خود مراجع می‌گذارند و خودشان را آسوده می‌کنند. موارد متعددی که به شش‌رنگ گزارش شده نشان می‌دهد در این دسته از مراکز درمانی، از روش‌های انزجاری مانند  استفاده از شوک الکتریکی در  دست‌ها و  یا اندام تناسلی، ایجاد تهوع به وسیله دارو همزمان با ارائه محرک همجنس‌خواهانه، خود ارضایی بازشرطی شده که در آن فرد را وادار می‌کنند با تصور جنس مخالف خودارضایی کند و … نیز استفاده شده است.

سومین دسته مراکزی که تغییر هم‌جنس‌گرایان را دنبال می‌کنند، میل به همجنس را نشانگر یک تعارض در ناخودآگاه یا تروما در گذشته اقلیت‌های جنسی در نظر می‌گیرند و سعی می‌کنند با روشهایی مثل هیپنوتیزم کردن و سپس القای میل به جنس مخالف یا به زعم خودشان روانکاوی و جست‌وجو در تاریخچه روابط فرد با مردان و زنان مهم زندگی‌اش مثلا پدر و مادرش به این نتیجه برسند که چرا او دچار این” مشکل” شده است. این افراد معمولا جلسات طولانی، وقت و پول مراجع را هدر می‌دهند و در نهایت با عبارات کلی و تفسیرهای ساده‌انگارانه تنها اقلیت‌های جنسی را سردرگم می‌کنند و تصور آنها را از خودشان به عنوان بیمار شدت می‌بخشند. آنها معمولا شکست‌شان را در تغییر گرایش این افراد پشت عباراتی چنین پنهان می‌کنند:

“باید روابطت را با مادرت بازسازی کنی تا به زن‌ها علاقمند شوی.” (خطاب به مراجع گی)

“تو یک تعارض در رابطه با پدرت داری که باعث شده که به مردها میلی نداشته باشی.” (خطاب به مراجع لزبین)

مراجعانی که نارضایتی شدید از گرایش‌شان دارند معمولا تحت تاثیر این تلقین‌ها رفتار جنسی معطوف به همجنس را برای مدتی کنار می‌گذارند اما غالبا میل و گرایش باقی می‌ماند. گاها مراجع که از ادامه درمان خسته شده برای نجات خود یا در اثر تلقین ابراز بهبودی می‌کند که از سوی درمانگر به عنوان موفقیت در درمان تعبیر می‌شود.

در آخرین دسته معالجات، مراکز درمانی با استفاده از نارضایتی فرد درباره گرایش و هویت خود، تمایلات مذهبی او و احساس گناهش، همچنین با  تحت فشار قرار دادن مراجع از طریق ترساندن او از عواقب خطرناک جسمی و روانی هم‌جنس‌گرایی، ننگ اجتماعی و نارضایتی خانواده، فرد را به سوی انتخاب معقولانه دگرجنس‌خواهی هل می‌دهند. در این روش که به “معنوی درمانی” معروف است، تاکید بر نماز و عبادت و غلبه بر وسوسه شیطان و تقوا است.

شادی امین، هماهنگ کننده شش‌رنگ درباره عواقب این نوع از درمان‌ها می‌گوید: “مصاحبه‌های ما با قربانیان نشان می‌دهد که در موارد بسیاری، داروهای روان‌گردان و سایر انواع درمان‌های اصلاحی باعث بی‌تفاوتی، از دست دادن تمرکز و حافظه تا حد اجبار به ترک تحصیل، افسردگی‌های حاد و افزایش میل به خودکشی شده است. به عبارت دیگر، کسانی که می‌توانند عشق بورزند و زندگی عادی‌ای داشته باشند، به‌دلیل این نوع درمان‌ها و سایر فشارهای اجتماعی به نابودی سوق داده می‌شوند”.

در فروردین‌ماه سال گذشته، در جلسه کمیته حقوق معلولین سازمان ملل که به بررسی کارنامه جمهوری اسلامی در این زمینه اختصاص داشت، رییس جلسه از نماینده جمهوری اسلامی پرسید: “متخصصان بهداشت و درمان چه خدماتی برای افراد لزبین و گی که به دلیل استرس ناشی از در اقلیت بودن، از معلولیت روانی-اجتماعی (سایکوسوشیال) رنج می‌برند ارائه می‌دهند؟ ما اطلاعاتی دریافت کرده‌ایم که نشان می‌دهد در چنین شرایطی، به جای کمک به آن‌ها برای خودآگاهی و پذیرش خود، آن‌ها تحت درمان‌های آسیب‌رسان تبدیل گرایش جنسی (درمان اصلاحی) مانند شوک الکتریکی، تجویز داروهای غیرضروری (افسردگی و غیره) و هورمون‌درمانی قرار گرفته‌اند. آیا وقوع چنین مواردی را در کشورتان تایید می‌کنید؟ دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه [محمدجواد لاریجانی] شما گفته است: “همجنسبازی یک مرض است؛ یک مرض بسیار بدی است و… این یک مریضی است که باید معالجه شود. و این را باید تحت مراقبت‌های ویژه روانی، حتی گاهی جسمی و بیولوژیک قرار داد”. لطفا در این مورد با توجه به اینکه گزارشگر ویژه سازمان ملل درباره شکنجه، چنین برخوردهای درمانی را مصداق شکنجه می‌داند، توضیح دهید.”

در پاسخ به این سئوال، عضو هیات جمهوری اسلامی اعلام کرد: “افرادی که گرایش‌های جنسی دیگری دارند و هم‌جنس‌گرایان، نه تنها شوک‌تراپی و درمان‌های اجباری نمی‌شوند بلکه تحت حمایت سازمان بهزیستی نیز قرار می‌گیرند.” وی مشخص نکرد دقیقا چه نوع حمایت‌هایی از هم‌جنس‌گرایان در ایران به عمل می‌آید.

در سال ۲۰۰۱، گزارشگر ویژه سازمان ملل خاطر نشان کرد که سازمان بهداشت جهانی در سال ۱۹۹۲ هم‌جنس‌گرایی را از دسته‌بندی بین المللی خود از بیماری‌ها حذف کرده است و از درمان‌های اجباری هم‌جنس‌گرایان به عنوانی اقداماتی بی‌رحمانه، غیرانسانی و تحقیرکننده یاد کرد.

در سال ۲۰۱۳، گزارشگر ویژه شکنجه نگرانی خود را در مورد “بدرفتاری همجنس‌گراستیزانه از سوی متخصصان سلامت” تکرار کرد که به باور او این شامل گستره‌ای از روش‌های محتلفی می شود که “با تعریف رفتار خشونت‌آمیز، غیر انسانی و تحقیرکننده که در ماده ۱۶ کنوانسیون منع شکنجه بیان شده مطابقت دارند چرا که موجب رنج جسمی و روحی شدیدی می‌شوند که مطلقا توجیه‌ناپذیر است”.

ششرنگ، ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۷ ( ۱۷ مه ۲۰۱۸)

لازم به یادآوری است بیست و هشتم اردیبهشت مصادف با روز جهانی مبارزه با “هموفوبیا” (ترس از همجنسگرایان) است و در این حین نبود آگاهی کافی در مورد همجنسگرایی در ایران، غفلت خانواده‌ها، اقشار مختلف جامعه و حتی روانشناسان و روانپزشکان ایرانی را در قبال این پدیده‌ اجتماعی در پی‌ داشته است.

مهمترین نتیجه‌ نبود آگاهی و مهم‌ تر از همه، ترس از گفتگو و بحث درباره‌ هر پدیده‌ اجتماعی در جامعه موجب غفلت نادرست مردم و حتی متخصصین درمورد آن پدیده می‌شود و امروز در ایران تابوی بحث درباره‌ همجنسگرایی، چه در رد و چه در قبول آن به خصوص در رسانه‌های رسمی کشور، در مجامع علمی و همچنین خانواده‌ها موجب تقویت هموفوبیا در ایران شده و هرگونه نتیجه‌گیری و قضاوت درباره‌ این پدیده را به حدس و گمان واداشته است.

مطالب مرتـبط

بدون نظر

نظر بگذارید