خانه  > slide, زندانیان  >  نامه محمدصابر ملک رئیسی از زندان به بهانه روز حقوق بشر اسلامی؛ کاش جایگاه حقوق فقط در کتاب قانون نبود

نامه محمدصابر ملک رئیسی از زندان به بهانه روز حقوق بشر اسلامی؛ کاش جایگاه حقوق فقط در کتاب قانون نبود

خبرگزاری هرانا – محمدصابر ملک رئیسی، زندانی سیاسی تبعیدی در زندان اردبیل نامه‌ای به بهانه روز «حقوق بشر اسلامی و کرامت انسانی» نوشته و گفته است «کاش حداقل طبق خود قانون حاکم بر کشور محاکمه و مجازات می‌شدیم تا حقوقمان پایمال نمی‌شد و آزاد بودیم.» آقای ملک رئیسی در این نامه بار دیگر نسبت به بازداشت و صدور حکم علیه خود اعتراض کرده و آن را گروگانگیری وزارت اطلاعات برای دستگیری برادرش خوانده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، محمدصابر ملک رئیسی، زندانی سیاسی تبعیدی در زندان اردبیل نامه‌ای به بهانه روز «حقوق بشر اسلامی و کرامت انسانی» نوشته است.

آقای ملک رئیسی در بخشی از این نامه گفته است: «اما چرا صابر به من می‌خندد؟ می‌دانم با رسیدن این روز باید آزاد شوم. چون حقیقتی که در نوجوانی فقط خروج غیرمجاز از مرز کشور داشته قطعا بعد از ۱۱ سال زندان حداقلش آزادی است! اما چرا صابر به من می‌خندد؟ من می‌دانم در حقوق اسلامی دیگر گروگان گرفتن کسی بخاطر کس دیگر را جایز نمی‌دانند. حال گروگان گرفتن من تمام می‌شود. با رسیدن این روز که روز حقوق بشر اسلامی است نمی‌گذارند من همچنان گروگان باشم. اما چرا صابر به من می‌خندد؟ من که فقط امیدوارم! اما چرا صابر به من می‌خندد؟»

متن کامل این نامه که جهت انتشار در اختیار هرانا قرار گرفته است عینا در ادامه می‌آید:

من امیدوارم اما صابر به من می‌خندد!

امروز برای من روز فوق‌العاده‌ای است، چون دیدم مناسبت امروز تقویم، روز حقوق بشر اسلامی و کرامت انسانی نامگذاری شده. پس به این امر اهمیت داده می‌شود و من بی‌خبر بودم! اما اگر اهمیت داده نمی‌شد چه لزومی داشت این روز را به این مناسبت نامگذاری کنند. قطعا اینگونه نیست که فکر می‌کردم! پس با این حساب باید گفت: خداحافظ ای بدبختی! و سلام بر تو ای خوشبختی! خداحافظ ظلم و سلام بر تو ای عدالت! خداحافظ تبعیض و سلام بر تو ای برابری! خداحافظ اسارت و سلام بر تو ای آزادی! خداحافظ تبعید و سلام بر تو ای بلوچستان! خداحافظ زندان و سلام بر تو ای خانه! خداحافظ زندانبان و سلام بر تو ای خانواده!

اما چرا صابر به من می‌خندد؟ می‌دانم با رسیدن این روز باید آزاد شوم. چون حقیقتی که در نوجوانی فقط خروج غیرمجاز از مرز کشور داشته قطعا بعد از ۱۱ سال زندان حداقلش آزادی است! اما چرا صابر به من می‌خندد؟ من می‌دانم در حقوق اسلامی دیگر گروگان گرفتن کسی بخاطر کس دیگر را جایز نمی‌دانند. حال گروگان گرفتن من تمام می‌شود. با رسیدن این روز که روز حقوق بشر اسلامی است نمی‌گذارند من همچنان گروگان باشم.

اما چرا صابر به من می‌خندد؟ من که فقط امیدوارم! اما چرا صابر به من می‌خندد؟

کاش حداقل در همین یک روز حقوق بشر اسلامی و کرامت انسانی در کشور رعایت می‌شد و وضع بدین گونه نبود.

کاش حداقل طبق خود قانون حاکم بر کشور محاکمه و مجازات می‌شدیم تا حقوقمان پایمال نمی‌شد و آزاد بودیم.

کاش جایگاه حقوق فقط در کتاب قانون نبود و در بین قضات و دادگاه‌ها به آن نیز پرداخته می‌شد تا امثال من سال‌های عمر و جوانی‌شان را پشت میله‌های زندان نبودند.

کاش حداقل کسانی که مجریان و ضابطین قانون هستند به قانون احترام می‌گذاشتند و به آن عمل می‌کردند و استقلال داشتند.

کاش کسانی مثل من قربانی گروگانگیری وزارت اطلاعات نمی‌شدند.

ای کاش امروز من به خودم نمی‌خندیدم!

محمدصابر ملک رئیسی، زندان سیاسی تبعیدی/ مردادماه ۱۳۹۹/ بند ۷ زندان اردبیل”.

در خصوص نویسنده این نامه گفتنی است، محمد صابر ملک رئیسی در دوم مهر ماه ۱۳۸۸ در سن ۱۷ سالگی بازداشت و پس از تحمل بیش از یک سال در بازداشتگاه اداره اطلاعات زاهدان و زندان مرکزی این شهر، محاکمه و از سوی دادگاه انقلاب به ۱۵ سال حبس در تبعید محکوم شد. همچنین آقای ملک رئیسی در اسفندماه ۱۳۹۷ در پرونده جدیدی که در دوران زندان برای وی گشوده شد، توسط شعبه ۱۰۱ دادگاه کیفری دو اردبیل به ریاست قاضی عباس فیض الهی از بابت اتهام “نشر اکاذیب به قصد اضرار به غیر” به شش ماه حبس تعزیری محکوم شد. صابر ملک رئیسی هم اکنون ایام محکومیت خود را بصورت تبعیدی در زندان اردبیل سپری می‌کند.

مطالب مرتـبط

بدون نظر

نظر بگذارید