خبرگزاری هرانا – الحان شیدان شیدی، خواهر نیکان شیدان شیدی، دانشجوی بهایی که پس از سه ترم تحصیل در مقطع کاردانی رشته قالب سازی دانشکده فنی انقلاب تهران به دلیل بهایی بودن از دانشگاه اخراج شد، با نگارش نامهای از محرومیت تحصیلی تمام اعضای خانواده خود به دلیل بهایی بودن نوشته است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، نیکان شیدان شیدی، دانشجوی بهایی مقطع کاردانی رشته قالبسازی دانشکده فنی انقلاب تهران به دلیل بهایی بودن از این دانشگاه اخراج و از ادامه تحصیل محروم شد.
پیشتر یک مبع مطلع در این خصوص به هرانا گفته بود: “این دانشجو پس از گذراندن سه ترم به حراست دانشگاه احضار و با برخورد بسیار بدی به وی گفتند که چرا با وجود بهایی بودن از اول در دانشگاه ثبتنام کرده است؟ و جای بهایی که اینجا نیست و همینقدر هم که در دانشگاه مانده است اضافه بوده و در نهایت گفتند که میتوانی در فرم دانشگاه دین خود را تغییر بدهی و به تحصیل ادامه دهی. پس از امنتناع آقای شیدان شیدی از این کار پدرش را نیز از طرف حراست خواستند. ولی با همهی تلاشها و نامهنگاری به بخش آموزش دانشگاه و ملاقات با رئیس دانشگاه توسط وی و پدرش کارت ورود به جلسه امتحان برای ایشان صادر نشد و در نهایت از دانشکده اخراج شدند”.
گفتنی است، تمام اعضای خانواده چهار نفره این دانشجو صرفا به دلیل بهایی بودن از تحصیل محروم ماندهاند.
از این رو الحان شیدان شیدی، خواهر نیکان شیدان شیدی با نگارش نامهای خطاب به برادر خود از این محرومیت و رنجهایی که بر خانوادهشان گذشته نوشته است.
متن کامل این نامه که جهت نشر در اختیار هرانا قرار گرفته است را در ادامه بخوانید:
“نوشتهای به برادرم نیکان که با شهامت ۱۹ ساله شد!
حتما هنوز خوشحالی اون لحظهای که فهمیدی رشته مورد علاقهات رو توی یه دانشگاه دولتی قبول شدی احساس میکنی…
و حتما هنوز سختی اون روزهایی که ساعت پنج صبح بیدار میشدی و میرفتی دانشگاه و آخر شب خسته ولی با کلی انرژی حاصل از یادگیری و تشویقهای استادها، برمیگشتی رو توی بدنت احساس میکنی…
حتما یادت میاد که وقتی فشار درسها زیاد شده بود و طبق معمول خبر اخراجی دوستای دیگمون رو میشنیدیم، بهم میگفتی “الحان با وجود سختی درسها و سختگیریهای استادها اگه یه روزی منم اخراج کنن چی؟” و منم میگفتم “نه بابا دیگه هر کاری و هر اذیتی میخواستن بکنند تو خانواده ما کردن…
مگه مامانبزرگ بابابزرگ رو بعد از چندین سال کار توی بیمارستانها و سختی شیفتهای شب با بهترین سوابق کاری و تحصیلات به خاطر بهایی بودنشون پاکسازی نکردند؟ مگه بابا بزرگ رو چند سال به جرم اعتقاد به دیانت بهایی زندانی نکردند؟ مگه عمو منصور رو تبعید نکردند و آخرش هم از شدت سختی و بیماری آنچنان سخت فوت کردند که بهشون لقب شهید رو دادند؟ مگه مامان رو از مدرسه به خاطر بهایی بودن اخراج نکردند؟ مگه گذاشتن مامان و بابا حتی کنکور بدن چه برسه برن دانشگاه؟ چرا راه دور بریم، مگه منو دانشگاه راه دادن؟
منم هنوز اون لحظهای که بعد از هیجان انتخاب رشتههای مورد علاقم صفحه نتایج رو باز کردم و اون مستطیل قرمز رنگ نقص پرونده رو دیدم یادمه….”
میدونی چیه نیکان منم هنوز سنگینی فضای خونه رو وقتی همین دو ماه پیش شب اومدم خونه و دیدم هر کسی تو اتاقش نشسته و تو خودشه احساس میکنم وقتی پرسیدم “چی شده چرا همه ساکتید؟” و مامان گفت ” امروز نیکان رو از حراست دانشگاه خواستن و بهش گفتن به چه حقی تو که بهایی بودی اومدی دانشگاه…؟”
هنوز استرس اون روزی رو که با بابا رفتید پیش رئیس دانشگاه و حراست که ببینید جریان از چه قرار شده رو احساس میکنم اون عصر تابستون رو وقتی برگشتید خونه و تعریف کردی که مجبورت کردن تو فرم دانشگاهت دینت رو تغییر بدی و با ممانعت تو بهت گفتن پس خیلی امید نداشته باش که بتونی درس بخونی…
هنوز احساس میکنم اون شبی رو که با هم رفتیم پارک و روبهروی هم نشستیم تا در مورد آیندت حرف بزنیم ولی جفتمون اونقدر ناراحت و عصبانی بودیم که به هم نگاه نمیکردیم تا یه وقت اشکمون در نیاد…
من بعد از ۴ سال که از راههای دیگه تونستم با بالاترین کیفیتها درس بخونم متوجه شدم که الان باید به تمام دوستام که به خاطر عقیدشون به دیانت بهایی مثل من نقص پرونده خوردند تبریک بگم…
متوجه شدم که این به نظر بحران همون ابتدای پیروزی برای همه ما جَوونهای بهاییه که داریم با انگیزه و تلاش در کنار تحصیل واقعی تلاش میکنیم که دنیای بهتری هم داشته باشیم و همین برای خیلی از مثلا آدم بزرگها یه ترس و خطرِ!
میخوام بهت بگم که همین اتفاق قطعا نقطه عطفی توی زندگیت میشه تا به اهداف بزرگ زندگیت برسی…
و تو قویترین و تنها برادر کوچکِ دنیای منی…
خواهرت الحان”
با وجود محرومیت شهروندان بهایی از تحصیل در دانشگاهها، برخی از این شهروندان گاها موفق به ورود به دانشگاه شده و پس از مدتی به بهانههای مختلف توسط مسئولین از ادامه تحصیل محروم میمانند. هرانا پیشتر نیز در گزارشهایی خبر از اخراج دانشجویان بهایی در شهرهای مختلف کشور داده است.
لازم به یادآوری است شهروندان بهایی در ایران از آزادیهای مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.
گفتنی است بر اساس منابع غیررسمی در ایران بیش از سیصد هزار نفر بهایی وجود دارد اما قانون اساسی ایران تنها ادیان اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتیگری را به رسمیت شناخته و مذهب بهاییان را به رسمیت نمیشناسد، به همین دلیل طی سالیان گذشته همواره حقوق بهائیان در ایران به صورت سیستماتیک نقض شده است.
بدون نظر
نظر بگذارید