خانه  > slide, زندانیان  >  نامه مجید اسدی در اعتراض به کارشکنی مسئولان در روند درمان آرش صادقی

نامه مجید اسدی در اعتراض به کارشکنی مسئولان در روند درمان آرش صادقی

خبرگزاری هرانا – مجید اسدی، زندانی سیاسی محبوس در سالن ۱۰ زندان رجایی شهر کرج در اعتراض به کارشکنی مسئولان زندان در روند درمان آرش صادقی که به تازگی مشخص شده به سرطان استخوان مبتلاست، نامه‌ای نوشته و گفته است “او نیاز فوری به بستری شدن دارد و بهداری زندان بارها درخواست بستری او را داده اما دادستانی تمام قد در برابر آن ایستاده است تا شاید همچون محسن دگمه‌چی انتقام گفتن یک نه را از او بگیرند”.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز دوشنبه ۲۸ خردادماه نتیجه آزمایش آرش صادقی، کنشگر مدنی محبوس در زندان رجایی شهر کرج به او اعلام شده و مشخص شد وی به سرطان استخوان مبتلاست و تکثیر آن در ناحیه بازو محتمل است.

در چنین وضعیتی مسئولان زندان در حالی که بیمارستان مدنی کرج تجهیزات لازم بری درمان این نوع از بیماری را ندارد، تنها اجازه اعزام وی به این بیمارستان را داده‌اند و با درخواست خانواده او که حتی هزینه بیمارستان و پروسه اداری آن را متقبل شده‌اند مخالف می‌ورزند. کارشکنی در روند درمان آقای صادقی در مرحله جاری که نیاز به تشخیص شدت بیماری و اقدامات زودهنگام دارد می‌تواند به رساندن وضعیت سلامتی او به وضعیت غیرقابل بازگشت منجر شود.

از این رو مجید اسدی، زندانی سیاسی زندان رجایی شهر کرج مورخ ۳۰ خردادماه با نگارش نامه‌ای سرگشاده اعتراض خود را نسبت به این کارشکنی بیان کرده و خواستار رسیدگی به وضعیت وخیم جسمانی آرش صادقی شده است.

متن کامل نامه این زندانی عقیدتی که جهت انتشار در اختیار هرانا قرار گرفته عینا در ادامه می‌آید:

“وقتی دوست و عزیزی در کنارت از درد دارد آب می‌شود و دست آویزی هم آخر نیست تا فراچنگش آوری، خاصه آنکه در میانه نه‌توی دیوار زندان باشی و در مطلق حصر و حصار و محرومیت، دیگر از چه چیز سخن باید گفت؟!

آرش سرطان دارد. این را پزشکان بیمارستان گفته‌اند و رئیس بهداری زندان از پیش روی آن به صراحت هشدار داده است. او نیاز فوری به بستری شدن دارد و بهداری زندان بارها درخواست بستری او را داده اما دادستانی تمام قد در برابر آن ایستاده است تا شاید همچون محسن دگمه‌چی انتقام گفتن یک “نه” را از او بگیرند.

جرم آرش این است که چون دوستان و یارانش با هر حلقه طناب دار بر گردن یک انسان بغضی از خشم در گلویش گره می‌خورد و با هر ضجه مادری دل‌خون و دل‌سوخته، پنجه‌ای از درد بر چهره‌اش خنج می‌کشد. هر چند دردهای لحظه به لحظه کشنده‌اش را با برق تیغ لبخند پاسخ می‌دهد اما رواست آیا تا با سکوتی خفت‌بار به سوی احتضار بدرقه‌اش کنیم؟

آی خلایق! بی‌گناهی، اسیری دست بسته در این سوی دیوار دارد می‌میرد.

با شما هستیم! می‌شنوید!

مجید اسدی/ زندان گوهردشت/ چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۷″

در مورد نویسنده این نامه گفتنی است، مجید اسدی ساعت ۱۰ شب ۳۰ بهمن ماه ۱۳۹۵ در منزل خانوادگی خود در کرج توسط نیروهای ورارت اطلاعات بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد.

نیروهای امنیتی در زمان تلاش برای بازداشت آقای اسدی ضمن توهین به مادر این زندانی، علیرغم بیماری و ضعف جسمی پدر وی که به تازگی عمل پیوند کبد را انجام داده بود با او درگیر شدند و به پای وی آسیب وارد کردند.

این فعال سابق دانشجویی پیشتر نیز در تاریخ ۱۸ تیرماه سال ۸۷ در مراسم هجده تیر دستگیر و به مدت ۵۲ روز در سلول انفرادی نگهداری شده بود.

حکم دادگاه بدوی وی در رابطه با پرونده ۱۸ تیرماه، در اردیبهشت ماه ۸۹ به وی ابلاغ گردید، که در آن توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به تحمل ۴ سال حبس تعزیری محکوم شد. علی رغم درخواست تجدید نظر، بدون اینکه حکم نهایی به او ابلاغ شود، برای اجرای حکم به زندان فرا خوانده شد و از تاریخ ۱۳ مهر ماه ۹۰ تا خردادماه سال ۹۴ در زندان بود.

خبرگزاری هرانا در آبان‌ماه سال جاری به نقل از یک منبع آگاه گزارش کرده بود “مجید در بازداشت قبلی دچار التهاب ستون فقرات شد. به مرور یکی از مهره های ستون فقراتش تغییر شکل داد، عملا کار خاصی نمیشد برای این مشکل کرد جز اینکه آن را کنترل کرد و از گسترش مشکل به سایر اعضای بدن جلوگیری کرد، عملی که در واقع عکس آن در رجایی شهر در حال انجام است.”

مجید اسدی، پیام شکیبا دو تن از فعالان سابق دانشجویی و محمد بنازاده امیرخیزی از زندانیان سیاسی شناخته شده در زندان رجایی شهر کرج توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران مجموعا به تحمل ۲۸ سال حبس تعزیری و ۴ سال تبعید محکوم شدند.

مجید اسدی فارغ التحصیل رشته اقتصاد از دانشگاه علامه طباطبایی است و عضویت در شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشکده اقتصاد را در کارنامه خود دارد.

او که  از بیماری «التهاب حاد ستون فقرات و دستگاه گوارش» در رنج است، هم‌چنان از درمان مناسب محروم مانده و از زمان انتقال به زندان رجایی شهر کرج نیز قرص های مورد نیاز خود را منظم دریافت نکرده است.

مطالب مرتـبط

بدون نظر

نظر بگذارید