خانه  > slide, زندانیان  >  نامه سرگشاده جمعی از زندانیان سیاسی بلوچ زندان اردبیل در واکنش به نقض حقوق شهروندان بلوچ

نامه سرگشاده جمعی از زندانیان سیاسی بلوچ زندان اردبیل در واکنش به نقض حقوق شهروندان بلوچ

خبرگزاری هرانا – جمعی از زندانیان سیاسی بلوچ که به صورت تبعیدی در زندان مرکزی اردبیل دوران محکومیت خود را سپری می‌کنند، در اعتراض به تبعیض و قتل شهروندان بلوچ و با اشاره به محرومت‌های فراوان این قشر از جامعه، طی نامه‌ای سرگشاده خواستار حمایت نهادهای حقوق بشری از شهروندان بلوچ شده‌اند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سه تن از زندانیان سیاسی بلوچ محبوس در بند ۷ زندان مرکزی اردبیل به نام‌های “محمد صابر ملک ریسی، شیر احمد شیرانی، رحمت حسن زهی” با شرحی از وضعیت این قشر از جامعه و در اعتراض به افزایش آمار کشتار و تبعیض علیه مردم بلوچ توسط ارگان‌های نظامی با نوشتن نامه‌ای سرگشاده خواستار حمایت نهادهای حقوق بشری از شهروندان بلوچ شده‌اند.

این زندانیان در بخشی از نامه خود به کشته شدن یک شهروند بلوچ به دست نیروهای انتظامی در شب ۲۰ اردیبهشت ماه سال جاری اشاره می‌کنند که طی آن مأموران پلیس سراوان در شهرک رجایی این شهر به سمت خودرو حامل ۴ کیسه برنج آتش گشودند که در اثر آن یک جوان بلوچ کشته شد.

این زندانیان سیاسی قتل شهروندان بلوچ به دست ارگان‌های نظامی را نوعی انتقام‌جویی از عده‌ای خاص می‌دانند.

در ادامه، متن کامل این نامه را به نقل از هرانا بخوانید:

آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید که ما بدون هیچ جرمی سلاخی می‌شویم؟ آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید که چرا این رژیم برای کشتار ما سالانه میلیون‌ها تومان هزینه می‌کند، آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید که سالانه چهل نفر از شهروندان بلوچ این کشور به ضرب گلوله و یا از طریق طناب دار‌ کشته می‌شوند؟

آیا ما واقعاً مستحق مرگ هستیم، آیا کشتار، تبعیض، تخریب وجهه ما و یا هر ظلمی که در حق ما انجام می‌شود بر ما روا است؟

آیا می‌دانید که چرا وقتی اسمی از بلوچ برده می‌شود نامش به بدی یاد می‌شود و به گردن تک تک شهروندان بلوچم با قاچاق مواد مخدر نقش می‌بندد.

چرا از محرومیت، فقر، قتل و کشتار به دست رژیم خبری نیست آیا در کشور ما، محروم تر و فقیر تر از قوم بلوچ وجود دارد؟ آیا وجود دارد قومی که بیشتر از قوم بلوچ سلاخی و قتل‌عام شده باشد؟

کمتر خانواده‌ای در بلوچستان پیدا می‌شود که قربانی نداده باشد و مظلومیت بلوچ را نمی‌توان در چند سطر بیان کرد.

با نداشتن رسانه ارتباط جمعی یا نمایندگان رسمی در نهادهای فعال حقوق بشری برای حفظ اوضاع کامل منطقه بلوچستان فریاد ما در نطفه خفه شده است تا جایی که فریاد ما به گوش خودمان هم نمی‌رسد.

آیا میدانید که چرا استان سیستان و بلوچستان به عنوان جوان‌ترین استان کشور نام برده می‌شود؟ معلوم است زیرا عمر مردمانش به میان‌سالی نمی‌رسد چه برسد به پیری، همه ما بلوچ‌ها محکوم به مرگ هستیم و باید کشته شویم و چرا ما جوان‌ترین استان کشور نباشیم.

آیا میدانید که چرا هزاران نفر بلوچ بدون شناسنامه و تابعیت ایرانی هستند؟ آیا میدانید که چرا مواد مخدر با حمایت و سرمایه گذاری سپاه پاسداران از طریق مزدوران و معاونانش خرید و فروش و وارد کشور می‌شود؟ و چرا به پای قوم بلوچ می‌نویسند، آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید مرزی که  با درهای عمیق و دیوارهای بتنی با سیم خاردار و میدان‌های مین مجهز شده و به قول خود فرمانده قرارگاه سپاه؛ “حتی یک پرنده یا خزنده نمی تواند بدون رصد و هماهنگی نیروهای سپاه وارد کشور شود” پس چطور کاروان‌ها و ماشین‌های لندکروز به دور از چشم نیروهای سپاه با بار مواد مخدر وارد کشور می‌شوند و به شهرها و من‌جمله پایتخت و از آنجا به کشورهای همسایه وارد و از آنجا وارد اروپا می‌شوند. چرا حاجی فلانی‌ها و مخبرین و مزدوران سپاه و اطلاعات با مجوز و به‌صورت انحصاری واردات و صادرات مواد مخدر را به عهده دارند و به نحو احسن وظیفه‌شان را انجام می‌دهند.

شفاف‌ترین جمله که بتوان به تمام این سوالات و چراها پاسخ داد این است که جرم ما بلوچ و سنی بودن است. علت کشتارها، تبعیض‌ها و تحقیرها، سرکوب‌ها و بی‌حرمتی‌هایی که دولت در حق بلوچ روا داشته است فقط و فقط بلوچ و بلوچ بودن ما است.

در یک سال کشته شدن چهار نفر از اعضای یک خانواده سراوانی به ضرب گلوله نیروهای رژیم فارغ نشده بودیم که یک نفر دیگر به همراه پسرش با وارد کردن چهار کیسه برنج از کشور پاکستان مورد ضرب گلوله نیروهای امنیتی قرار گرفتند. از این نیز فارغ نشده بودیم که یک خودرو سواری شخصی، چهار نفر زخمی به جای گذاشت که به دست نیروهای رژیم داغدار شدیم. ما که با از دست دادن این عزیزان فارغ نشده بودیم،  که با هتک حرمت یک استاد دانشگاه واحد آزاد زاهدان، تراژدی جدیدی رقم خورد. معلوم نیست به چه منظوری طراحی شده است و چه اهدافی را دنبال می‌کند.

مشخص است اینگونه کشتار هار فقط برای خط و نشان و انتقام جویی از یک عده افراد خاص صورت می‌گیرد. به هر حال تراژدی هتک حرمت و توهین به قوم بلوچ مسئله جدیدی نیست که افراد زیادی در همین زمینه به معروفیت و شهرت رسیده‌اند و نیز آخوندهای جاهلی که لقب بزرگان را با خود به یدک کشیده‌اند سرکوب و کشتار و هتک حرمتی از نظر ما ملت ایران منفور شده است و نیز سرکوب مردم عزیز زاهدان به جایی رسیده است که برای استحقاق حق و حقوق قانونی‌شان که حق انسانیت و آزادگی است.

چه جنایاتی این رژیم با ظاهر اسلامی بر ما روا داشته است نه تنها از نظر من بلکه از نظر بشریت حکومت ایران منفور شده است.

همانطوری که سردمداران این حکومت جنایتکار محکوم و منفور شده‌اند ما حمایت خود را از مردم و قوم بلوچ در هر شرایطی اعلام می‌داریم و به این افتخار می‌کنیم که ما سنی بلوچ محکوم به مرگ هستیم و نیز خواهشمندیم از تمام نهادهای حقوق بشری در مورد قتل‌عام و پاکسازی و هتک حرمت قومی و مذهبی و سرکوب معترضین و نقض حقوق انسانی تحقیق و بررسی نمایند و همچنین حمایت حقوقی و رسانه‌ای به عمل آورید تا ما قوم مظلوم رنجدیده بلوچ حداقل در فقر و محرومیت رسانه‌ای نباشیم.

محمد صابر ملک ریسی، شیر احمد شیرانی، رحمت حسن زهی

بند ۷ زندان مرکزی اردبیل

خرداد ۱۳۹۷”

مطالب مرتـبط

بدون نظر

نظر بگذارید