خانه  > slide, زندانیان  >  فساد و بی قانونی در زندان رجایی شهر کرج / نامه یک زندانی معترض در هفدهمین روز اعتصاب غذا

فساد و بی قانونی در زندان رجایی شهر کرج / نامه یک زندانی معترض در هفدهمین روز اعتصاب غذا

خبرگزاری هرانا – یک زندانی عادی در زندان رجایی شهر کرج مدیریت این زندان را نه تنها ناکارآمد می داند بلکه آن را به شبکه تو در تویی از فساد با مشارکت ریاست زندان متهم می کند، این زندانی مستاصل آخرین راه رساندن صدای اعتراضش را در اعتصاب غذا و استمداد طلبیدن از افکار عمومی دیده برای همین با نگارش نامه سرگشاده ای که در پی می آید از روز ۱۱ اسفندماه به اعتصاب غذا روی آورده، به امید اینکه شاید شنونده ای در میان مسئولین به وضعیت نامساعد آنان در زندان رسیدگی کند.

به گزارش هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، “احمدی” یک زندانی عادی در زندان رجایی شهر کرج است که از سر استیصال با طرح این سئوال که وی زندانی قانون است یا زندانی آقای مردانی ریاست این زندان؟، از مورخ یازدهم اسفندماه در اعتصاب غذا به سر می برد. این زندانی که مدعی است برای چندمین بار «بی دلیل» ممنوع الملاقات شده، در نامه ایی سرگشاده بخشی از «دیکتاتوری» محمد مردانی را در این زندان شرح داده است:

“سئوالی که در ذهن من و تمام زندانیان رجایی شهر وجود دارد این است که آیا آقای مردانی یک فرد مدیر تحت امر است که بایستی یک مجموعه را بگرداند یا قانونگذار این مجموعه است؟ اینکه تصمیم بگیرد به کسی ملاقات بدهد یا ندهد؟

اگر قانونی وجود ندارد پس چرا ما در زندانیم؟ در بی قانونی زندان معنی ندارد. اگر درچارچوب قانون زندانی شده ایم پس این چه وضعیتی است؟

وی دیکتاتور خود رایی است که از زندانیان پول می گیرد. به بهانه های مختلف از طریق کادر زندان از زندانیان پول دریافت می کند. مثلا برای من انتقالی به سالن دیگری می نویسند اگر یک سکه نیم بهار به یکی از کارمندان بدهم با مردانی صحبت می کند و این انتقال لغو می شود. به نظر شما این دو نفر دستشان در یک جیب نیست؟

علی صورتگر، یک زندانی اینجا بود که به خاطر ۱۲ میلیون تومان مانده بود و یک سال بود آزاد نمی شد. بعد از ۱۴ الی ۱۵ سال حبس به خاطر ۱۲ میلیون از آزادی اش جلوگیری می شد. هفته گذشته خودش را دار زد و جان سپرد. آیا مددکاری نمی توانست کمکش کند؟

در این انتقال های اجباری، تعداد زیادی از زندانیان در اعتراض اقدام به خودزنی و خودکشی کرده اند. یکی از زندانیان خودش را دار زد، زنده ماند ولی مهرهای گردنش فاصله پیدا کرد.

یکبار برای بازسازی اتاق عمل بهداری زندان پول جمع کردند اما هیچ تغییری در بهداری بوجود نیامد. اتاق فیزیوتراپی تعطیل شده بود چون دکتر نداشت و داخل آن دستگاههای بدن سازی برای کارمندان گذاشتند.

فروشگاه بی کیفیت ترین اجناس را آن هم محدود می آورد. وقتی زندانیان درخواست خرید از بیرون میدهند. غیر از اینکه این اجناس با قیمت چند برابر می آید یک کمیسیون جداگانه ای دو برابر مقدار مبلغ خرید بایستی پرداخت شود. آیا تعاون زندان سهم آقای مردانی را نمی دهد؟

برای حفاظت کل زندان ها نامه نوشته ایم چندین بار، نامه به بیرون نمی رود. این نامه به صورت غیرقانونی نگه داشته می شود. و در نهایت می گویند برای مرجع قضایی فرستاده می شود. ما به حفاظت نامه نوشته ایم و نه مرجع قضایی، آیا ایشان حاکم شرع است؟ چه کاره است که صلاح ندانسته نامه ما به حفاظت کل برود؟

می خواهم بدانم من زندانی قانون هستم یا زندانی آقای مردانی؟ من از یازدهم اسفندماه در اعتصاب غذا هستم. تا هجدهم آب هم نخوردم. هجدهم حالم بد بود و مرا به بهداری بردند. وقتی بهوش آمدم دیدم سرم وصل کرده اند که از تزریقش جلوگیری کردم و اعتصاب تر را ادامه داده ام. تا پای مرگم ایستاده ام. مسئولین زندان به من گفته اند برای عید اعتصابت را بشکن و بعد از عید دوباره شروع کن چون در زمان عید کسی اینجا نیست به کارت رسیدگی کند و می میری.

احمدی
زندان رجایی شهر کرج”

مطالب مرتـبط

بدون نظر

نظر بگذارید