خانه  > slide, سایر گروهها  >  حسن طایی: طرح کارورزی می تواند افراد را به سمت کارآفرینی سوق دهد/ علی کلائی

حسن طایی: طرح کارورزی می تواند افراد را به سمت کارآفرینی سوق دهد/ علی کلائی

ماهنامه خط صلح – دکتر حسن طایی، استاد و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی است که در بخشی از دوران دولت یازدهم، معاون اشتغال علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی بوده است. او از دانشگاهیان مبرز در حوزه اشتغال و کار و از اقتصاددانان صاحب اعتبار در کشور است.

گفتگو از علی کلائی

عنوان پایان نامه دوره فوق لیسانس او “نیروی انسانی و روند اشتغال در اقتصاد ایران” و عنوان رساله دکتری وی “تخصیص زمان، عرضه نیروی کار خانوار و تقاضای کالا‌ها و خدمات” بوده است.

ماهنامه خط صلح در این شماره و در خصوص مسئله بیکاری و طرح کارورزی دولت دوازدهم با وی گفتگو کرده است. حسن طایی معتقد است که “اگر طرح کارورزی خوب اجرا شود و تخصیص های لازم به آن داده شود، می تواند یکی از معضلات آموزش عالی ما را که آشنا نبودن دانش آموختگان با فضای کار است، برطرف کند”.

آقای دکتر طایی، اصولاً ایجاد شغل و کار به چه معنی است؟ آیا می‌ توان شغل ناپایدار را شغلی دانست که در آمار بیکاری لحاظ کرد؟

براساس استانداردهای جهانی، آمارها و تعاریفی که وجود دارد، اگر کسی در هفته یک ساعت هم شغلی داشته باشد که منجر به یک درآمد پولی یا غیرپولی شود، این فرد شاغل محسوب می شود. اما این که این شغل پایدار هست یا پایدار نیست، این که آیا در بخش رسمی کار می کند یا غیر رسمی، و آیا در بخش مولد مشغول به فعالیت است یا غیر مولد موضوعات و مقولات دیگری هستند. بنابراین اگر سازمان جهانی کار ((ILO راجع به اشتغال و بیکاری صحبت می کند، دلایل کارشناسی زیادی دارد. فرضاً ۲۰ سال پیش می گفت اگر کسی یک روز در هفته مرجع (هفته ای که معمولاً مامور سرشماری مراجعه می کند)، کار کند، این فرد شاغل محسوب می شود. اما در حال حاضر تعریف این است که اگر فرد یک ساعت در هفته شغل داشته باشد، شاغل به حساب می آید. با مطالعه اسناد و دلایل کارشناسی این سازمان، ما متوجه می شویم که چنین حرفی محکمه پسند و درست است. از سوی دیگر در کنار این شاخص، برای تحلیل بازار کار یک کشور باید به شاخص های کلیدی بازار کار هم مراجعه کنیم. این شاخص ها حدود بیست مورد است که بازار کار را از جنبه های گوناگون مورد امعان نظر قرار می دهد. بنابراین سازمان جهانی کار نمی گوید که بیایید و فقط بر اساس همین یک شاخص کارتان را پیش ببرید. می گوید این تعریف بیکاری است ولی وقتی می خواهید بازار کار یک کشور را بررسی کنید، باید بیست شاخص را مورد ملاحظه قرار دهید. پس بنابراین بحث در این زمینه پیچیده است.

دولت دوازدهم در حال حاضر چه تدابیر و برنامه هایی برای کاهش آمار بیکاری در کشور دارد و شما عزم مسئولان را برای مهار بیکاری تا چه حد جدی ارزیابی می کنید؟

براساس اسناد برنامه ششم توسعه و برنامه ای که دولت برای سال ۱۳۹۶ تنظیم کرده، حجم سرمایه گذاری، میزان رشد اقتصادی، تغییر و تحول در بودجه عمرانی، بحث سرمایه گذاری خارجی، بهبود فضای کسب و کار و برنامه های دیگری که در سطح کلان بخش های اقتصادی –یعنی در سطح وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی-، در حال حاضر تدوین شده است، به نظر می رسد که مهار اشتغال می خواهد مسئله دولت دوازدهم باشد. بنابراین با توجه به مطالبی که در برنامه ششم گفته شده و پیش نیازهایی که هم در کلام مسئولین هست و هم در اسناد و مدارک برنامه و بودجه سال ۱۳۹۶ نوشته شده، به نظر می آید که بازار کار ما در سال ۱۳۹۶ بهتر از سال ۱۳۹۵ باشد. منتهی باید به این مسئله دقت شود که ما در بازار کار هم عرضه و هم تقاضای میلیونی داریم و در واقع با مجموعه ای از بیکاران مواجه هستیم که جمعیتشان میلیونی است. پس راه بسیار بلند و دشواری به سمت یک بازار کار متعادل پیش رو خواهیم داشت. باید یک فضای قابل تحمل به وجود بیاید تا افراد وقتی از دانشگاه، آموزشگاه های فنی و حرفه ای یا هرجای دیگری فارغ التحصیل می شوند، دوران جستجوی شغلی شان کم باشد. با به وجود آمدن این فضا، وضعمان بهتر می شود؛ هرچند با وضع مطلوب هنوز فاصله خواهیم داشت.

با توجه به عزم دولت دوازدهم در حل مشکل بیکاری، یکی از برنامه های دولت برای مهار بیکاری، طرح کارورزی عنوان شده است. این طرح از کجا آمده و چه شد که دولت به چنین فکری افتاد؟

دو اصطلاح ”Apprenticeship” و Traineeship” “ در ادبیات مربوط به اقتصادِ کار و بازار کار به کرات مورد استفاده قرار می گیرد، که معادل فارسی آن ها همان کارورزی و کارآموزی است. این دو بحث در همه کشورها به طور جدی مطرح است. بعضی کشورها از بدو نظام آموزشی، به ویژه در آموزش عالی و حتی قبل از آموزش عالی دانشجو یا دانش آموز را وادار می کنند که به محیط کار سری بزند و وقتش را آن جا هم بگذراند. یعنی همه وقت افراد در مدرسه یا دانشگاه سپری نمی شود. مثلاً کشور آلمان، سیستم آموزشی ای تحت عنوان دوئال (Dual) یا دوگانه دارد. به این معنا که به صورت جدی بحث کارورزی را در دانشگاه مورد امعان نظر قرار می دهد و به آن توجه می کند. در کشورهایی نظیر آمریکا، فرانسه یا انگلستان هم، چنین مسئله ای وجود دارد. یعنی در رابطه با این که بحث کارورزی از کجا آمده است، باید گفت که کارورزی مربوط می شود به فرآیند گذار از مدرسه به بازار کار که یکی از برنامه هایی است که همه کشورها مدنظر دارند و سابقه تاریخی هم دارد. منتها بعضی از کشورها سیستم های قوی تری دارند و برای آشنایی افراد با محیط کار، حتی موضوع کار داوطلبانه مطرح می شود. بنابراین در همه کشورها این موضوع کارورزی و کارآموزی وجود داشته و دارد.

در ارتباط با کارورزی در ایران هم، این بحث در ادامه دانشگاه، یعنی ادامه آموزش و یادگیری اشتغال است. ما پیش تر در کشور خودمان طرح استاد-شاگردی را داشتیم. به این معنا که فرد پس از سن خاصی و با اتمام دوران مکتب و مدرسه، به حجره، کارگاه یا هر مکانی که بالاخره کسب و کاری بود، می رفت و کار یاد می گرفت. کم کم که کار یاد می گرفت خودش کارگر روزمزد می شد. بعضی هایشان هم به مقام استادی می رسیدند و صاحب مکنتی می شدند. این طرح استاد-شاگردی به صورت رسمی در کشور ما از ۱۰ سال پیش و در دهه ۸۰ چند بار اجرا شد و موفقیت آمیز هم بود. کشورهای دیگر هم به نحوی بحث استاد-شاگردی را در روزگار کهن خودشان داشته اند. در حال حاضر هم طرح کارورزی در دستور کار دولت دوازدهم قرار گرفته است و من امیدوارم که این طرح بتواند در فرآیند آشناسازی دانشجویان با محیط کسب و کار موفق عمل کند. وقتی در خود وزارت کار در رابطه با این مسئله بحث می شود، همیشه می گوییم موضوع توانمند سازی، اشتغال پذیری و کارآفرینی دانشجویان و دانشگاهیان است. توانمند سازی به معنای قادر ساختن افراد به انجام عملی است. در واقع بحث توانمند سازی را به کار می بریم، چرا که بیش تر توانمند کردن افراد در پیدا کردن یک فرصت شغلی، حفظ و ارتقای آن فرصت مد نظرمان است. تمام تلاش ما این است که این افراد هرچه بیش تر، اشتغال پذیر تر بشوند. مسئله ما در وضعیت فعلی با بحث کارورزی بدین صورت است. این طرح یک سری آئین نامه های اجرایی هم دارد که مانند همه کشورها با توجه به قوانین کار و تجربیات داخلی و بین المللی این مسئله را در نظر می گیرند که بخشی از حقوق را دولت و بخشی را خود کارفرما بدهد. معمولاً مجموع این دریافت هایی که کارورز از دولت و کارفرما می گیرد هم، کم تر از حداقل دستمزد مشخص شده است و در واقع کارورز بخشی از حقوق را اصلاً نمی گیرد.

بحث های مختلفی در خصوص دانش بنیان شدن اقتصاد کشور مطرح است. بحث کارورزی و این نوع استفاده از نیروی کار چه نسبتی با این مسئله دارد؟

به طور عمده بحث کارورزی برای دانش آموختگان دانشگاه ها در حال تدوین و بحث است و قرار است اجرا شود. اگر دانش آموختگان بیایند و در فضای کار قرار بگیرند، پیش بینی ما این است که بسیاری از این ها وقتی با محیط کار آشنایی های اولیه را پیدا می کنند، از موضع حقوق بگیری منصرف می شوند و تصمیم می گیرند که به دنبال شروع یک کسب و کار بروند. بنابراین با توجه به فضای داخلی و بین المللی که به سمت دانایی گرایی هرچه بیش تر پیش می رود، این افراد می خواهند به سمت نوآوری و ایجاد کسب و کارهای نوپا که در مرحله اول خودشان خود اشتغال بشوند، پیش بروند؛ یعنی جزو کارکنان مستقل شوند. بعد قدری که وضعشان بهتر شد، افراد دیگری را هم باید به کار بگیرند تا در فرآیند کارفرمایی و بعد هم گسترش آن با بهره وری بالا قرار گیرند و به سمت یک کارآفرین جدی سوق داده شوند. بنابراین ما تصورمان بر این است که این بحث کارورزی هم می تواند زمینه ای برای مزد و حقوق بگیری این افراد فراهم کند، و هم می تواند بعضی از آن ها را به سوی کارآفرینی سوق دهد.

جناب طایی، مسئله نیاز به افزایش تولید هم در کشور بسیار جدی است. آیا این طرح نسبتی با مسئله افزایش تولید هم برقرار می کند؟ و در واقع اساساً نسبت این طرح با مسئله تولید چیست؟

ببینید، اندازه و انتظار ما از این طرح باید محدود باشد. افزایش تولید موضوع دیگری است. البته ما واقعاً نیازمند افزایش تولید، افزایش سطح تولید ناخالص داخلی و نرخ رشد بالای آن هستیم. همه این ها در جای خود درست است. اما در رابطه با طرح کارورزی که مثلاً امسال قرار است صد هزار نفر را زیر پوشش قرار دهد، با توجه به حجم ۲۲ میلیونی شاغلان در کشور، این که این افراد می خواهد چه حجم و چه سطحی را در تولید تغییر بدهد، بسیار نازل کم است. همان طور که پیش تر گفتم، طرح کارورزی یعنی آماده کردن دانش آموختگان برای ایفای نقش یک کارکنِ حقوق بگیر، یک کارکنِ مستقل و یک کارکنی که خودش می تواند کارفرما باشد و چند نفر دیگر را هم استخدام کند. البته این مسئله زمان بر است.

به عنوان آخرین سوال بفرمایید که این طرح چه نتایجی را می تواند برای اقتصاد کشور به بار بیاورد و چشم انداز آن چیست؟

طرح کارورزی می تواند یکی از مشکلات نظام آموزش عالی ما را که بسیار تئوریزه و نظری است، حل کند و به سمت عمل گرایی دانش آموختگان ما راهگشا باشد. یعنی در واقع برای این که آن ها بتوانند در بازار کار وضعیت بهتری به لحاظ حقوق و دستمزد و در اختیار گرفتن فرصت شغلی ایفا کنند، هرچه بیش تر توانمندشان کند. در نتیجه می توان گفت که طرح کارورزی پل ارتباطی بخش آموزش عالی کشور با سایر فعالیت های اقتصادی و اجتماعی است.

با توجه به حجم میلیونی دانشجویان (می دانید که ما در حال حاضر حدود ۵ میلیون دانشجو داریم و سالانه هم در همین حدود به دانشگاه ها وارد می شوند)، اگر این طرح اگر خوب اجرا شود و تخصیص های لازم به آن داده شود، می تواند یکی از معضلات آموزش عالی ما را که آشنا نبودن دانش آموختگان با فضای کار است، برطرف کند. اگر ما بتوانیم طرح کارورزی را درست اجرا کنیم، مثلاً سال بعد به جای صد هزار نفر، دویست هزار نفر از دانش آموختگان را می توان تحت پوشش این طرح قرار داد و کم کم آن را در سطوح بالاتر خواهیم برد تا مکمل نظام آموزشی ما و مکمل درسی باشد که دانشجوها می خوانند. و در واقع اگر این طرح کارورزی خوب اجرا شود، یک مشکل جدی را از اقتصاد ایران حل می کند. دانشگاهیان ما باید مطابق با استانداردهای جهانی با بازار کار آشنا شوند. این طرح می تواند این کار را انجام دهد.

با سپاس از وقتی که در اختیار ما گذاشتید.

مطالب مرتـبط

بدون نظر

نظر بگذارید