ماهنامه خط صلح – دکتر عبدالکریم لاهیجی بیش از پنج دهه است که به فعالیت حقوق بشری میپردازد. او دو سال قبل از انقلاب بهمن ۵۷، انجمن حقوقدانان ایرانی و انجمن ایرانی برای آزادی و حقوق بشر را با هدف ارتقاء اعلامیهی جهانی حقوق بشر تاسیس نمود و از اولین افرادی بود که اعدامها و دیگر اشکال نقض حقوق بشر پس از انقلاب، توسط رژیم جدید را محکوم نمود.
در پنجاه و هشتمین شماره از ماهنامهی خط صلح و به بهانهی بزرگداشت دهمین سالگرد تاسیس مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، از دکتر لاهیجی که در حال حاضر رئیس فدراسیون بین المللی جامعههای حقوق بشر است، در رابطه با عملکرد مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران و همچنین علت ماندگاری و تداوم فعالیت این تشکل حقوق بشری پرسیدهایم.
عبدالکریم لاهیجی ضمن تاکید بر شرایط دشوار گروههای مدافع حقوق بشر در ایران میگوید: “به نظر من هر گروهی، اعم از مجموعه فعالان، که در ایران ماندگار شده و فعالیتهایش ادامه پیدا کرده، مستقل از دولت عمل کرده است. این استقلال از دولت، دو وجه مثبت و منفی دارد که هر دو وجه را باید مد نظر قرار داد. وجه مثبت آن مربوط به وابسته بودن به دولت و حکومت است؛ مسلماً گروههای مدافع حقوق بشر بایستی مستقل از دولت باشند و هیچ ارتباط سیاسی و مالی با دولت نداشته باشند. اما وجه منفی آن به دشمنی و رفتار سیاسی در امر فعالیت حقوق بشری مربوط میشود؛ به این معنا که افراد بخواهند تحت لوای فعالیتهای حقوق بشری، اهداف سیاسی خودشان را پیش ببرند.”
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران را پس از یک دهه فعالیت، چگونه توصیف میکنید و اگر بشود از عملکرد این گروه یک ویژگی مثبت را برجسته کرد، آن ویژگی مثبت از نظر شما چه خواهد بود؟
متاسفانه در ایران فعالیتهای مدنی و سیاسی جایگاه خاصی ندارد و در چنین شرایطی، هر گروهی که بتواند علیرغم تمام مشکلات، چون زندان و سرکوب، فعالیت خود را ادامه دهد، واقعاً کار مهمی انجام داده است. جامعهی مدافعان حقوق بشر از دو سال قبل از انقلاب و دو سال بعد از انقلاب، به طور علنی در ایران فعالیت میکرد اما در نهایت توسط حکومت شرایطی برایش ایجاد شد که نتوانست فعالیت خودش را به صورت علنی در این کشور دنبال کنند. پس از آن کانون مدافعان حقوق بشر فعالیت خود را به طور علنی آغاز کرد اما سرنوشت مشابهی در این خصوص پیدا کرد و این سرکوبها تا امروز هم ادامه پیدا کرده است؛ کما اینکه در حال حاضر آقایان عبدالفتاح سلطانی و محمد سیفزاده که دو تن از اعضای کانون مدافعان حقوق بشر هستند، در زندان به سر میبرند و حتی خانم ستوده که پس از ۳ سال حبس از زندان آزاد شده است، کاملاً تحت فشار است و با کوچکترین فعالیتی امکان بازداشت دوبارهی ایشان وجود دارد. در چنین شرایطی طبیعتاً مجموعه فعالان هم به فعالیت علنی خود نتوانست ادامه بدهد.
اما ویژگی مثبت میتواند مستند بودن اخبار و فعالیتها باشد که بسیار مهم است؛ باید در نظر گرفت که اگر کوچکترین گزارشی خلاف واقعیت منتشر شود، نه تنها ارزش فعالیتها از بین خواهد رفت که حکومت نیز از همین مسئله سواستفاده میکند. در رابطه با مجموعه فعالان، من تا به حال با گزارش یا خبری مواجه نشدم که غیر مستند بودن آن مشخص شده باشد.
همان طور که خودتان هم اشاره کردید، مشکلات جامعهی مدنی و به تبع گروهها و یا تشکلهای مدافع حقوق بشر ایرانی بسیار زیاد است و همین مسئله، به دوام نیاوردن بسیاری از این گروهها منجر میشود. با این توضیح، تفاوت سازندهای که از نظر شما به ماندگاری و تداوم فعالیت یک تشکل حقوق بشری میانجامد، چه میتواند باشد؟ در این خصوص چه تفاوتی را به طور اخص برای مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، میتوانید ذکر کنید؟
حقوق بشر همان طور که میدانید ابعاد وسیعی دارد و جنبههای حقوق سیاسی-مدنی تا حقوق اقتصادی-فرهنگی را شامل میشود. در جوامع دیگر وضع به این ترتیب است که گروههای متعدد حقوق بشری، چه در سطح پلورالیسم و همه جانبهگرایی حقوق بشر و چه بخشهای خاص اعم از حقوق زنان، اقلیتهای مذهبی، اطفال و یا مخالفت با اعدام، آزادانه به فعالیت میپردازند و این امری طبیعی است.
اما وقتی در جامعهای سازمانهای مدافع حقوق بشر تحت فشار دائم باشند و نتوانند آزادانه و به طور قانونی فعالیتشان را انجام دهند، بنابراین مسلم است که شرایط و موقعیت کاریشان بسیار مشکلتر است و انجام هر گونه فعالیتی از سوی آنان مستلزم رعایت جوانب احتیاط میشود؛ هم برای گرفتن و هم انتشار خبر، باید نیروی بیشتری صرف شود، چرا که شرایط عادی نیست.
به نظر من هر گروهی، اعم از مجموعه فعالان، که در ایران ماندگار شده و فعالیتهایش ادامه پیدا کرده، مستقل از دولت عمل کرده است. این استقلال از دولت، دو وجه مثبت و منفی دارد که هر دو وجه را باید مد نظر قرار داد. وجه مثبت آن مربوط به وابسته بودن به دولت و حکومت است؛ مسلماً گروههای مدافع حقوق بشر بایستی مستقل از دولت باشند و هیچ ارتباط سیاسی و مالی با دولت نداشته باشند. اما وجه منفی آن به دشمنی و رفتار سیاسی در امر فعالیت حقوق بشری مربوط میشود؛ به این معنا که افراد بخواهند تحت لوای فعالیتهای حقوق بشری، اهداف سیاسی خودشان را پیش ببرند.
منظورم این است که مبارزهی حقوق بشری شبیه مبارزهی سیاسی که متاسفانه در بسیاری از مواقع(اعم از همین انتخابات اسفندماه) همهی وسایل و امکانات برای رسیدن به هدف -اعم از اینکه مشروعیت داشته و یا نداشته باشند-، به کار گرفته میشود، نشود. اگر مردم به مرور دریابند که خبرهایی که از یک گروه و یا مرجع حقوق بشری میرسد، درست است، همین مسئله بهترین تضمین برای ماندگاری کار و طول مدت و عمر فعالیتشان است.
گروههای حقوق بشری اساساً نباید برای اینکه جای دولتی را بگیرند، مبارزه کنند؛ بایستی مبارزه کنند برای اینکه آن دولت حقوق بشر را نقض میکند و در واقع ضدیت با یک دولت نباید باعث شود که آن واقعیت موجود را، بیشتر جلوه دهند. این موضوع را هم در رژیم شاه و هم در رژیم جمهوری اسلامی در ارتباط با بعضی از گروههای سیاسی دیدهایم. مثلاً در دههی شصت یک روز در اینجا اعلامیه میدادند که در ایران ۳۰ هزار زندانی سیاسی داریم و هفتهی بعد میآمدند و میگفتند که تعداد زندانیان سیاسی ۵۰ هزار نفر است. مسلم است که نمیشود تصور کرد در فاصلهی یک هفته و یا ده روز، به یکباره ۲۰ هزار نفر به تعداد زندانیان سیاسی در ایران اضافه شود. در واقع میخواهم بگویم که متاسفانه مبارزهی حقوق بشری را گروگان مبارزهی سیاسی میکردند و به عقیدهی من این وجه منفی باعث میشد که به خاطر مخالفت با دولت بیایند و ارقام قربانیان و وضعیت حقوق بشر را بیش از آن چیزی که هست، جلوه دهند.
از دید شما آیا لزوم صورت گرفتن همکاری در بین گروههای حقوق بشری وجود دارد و اگر به این همکاری معتقد هستید، علت آن را چه میدانید و در چه سطح و چگونه تعریف میکنید؟
مسلماً در چنین شرایطی باید همکاری با سایر گروهها را فراموش نکرد و البته که در هر کاری رقابت وجود دارد اما این رقابت به هیچ عنوان نباید مانع همکاری شود. همکاری حتی به این شکل است که فرضاً اگر ما خبری را در وبسایت هرانا میبینیم، از طریق وبسایت و تشکل خودمان آن را بازنشر دهیم و حتی در صورت وجود ارتباط، این شرایط فراهم شود که در رابطه با این خبر و مستندات بیشتر آن، از هرانا اطلاعات بگیریم و البته این امر -همان طور که اشاره کردم-، مستلزم مستند بودنِ اخبار است.
دکتر لاهیجی، اگر بخواهید به همکاران و همراهان این گروه در یک دههی گذشته سخنی بگویید، آن چه خواهد بود؟
حرف من به عنوان کسی که سابقهی سالها فعالیت در حوزهی حقوق بشر را دارد، این است که گروهها همواره تلاش داشته باشند تا استقلال خودشان را حفظ کنند و بر روی مستند بودن اخبارشان حساسیت به خرج دهند و تاکید داشته باشند. همچنین امیدوارم روزی در ایران شرایطی فراهم شود که مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران هم بتواند در آنجا به صورت علنی فعالیتهای خودش را دنبال کند.
با تشکر از شما و فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.
بدون نظر
نظر بگذارید