ماهنامه خط صلح – سنگ به سنگ بلوچستان را که پیمودی، آن زمان که در خانههای خشتوگلی، در سیاهچادرهای استوار، در کپرهای نورگیرش ماندی و شب را در معاشقهای طولانی با ستارگان همیشهبیدار آن بوم به صبح رساندی و طلوع خورشید را به بیپرواترین شکل ممکن به نظاره نشستی و در کنار زنان گندمگونش، زیر سایهی آفتاب همیشهتابانش آرام گرفتی و به دیدهی دل عشقبازی سوزن و نخ و رنگ و نقش را نوشیدی، مردان مرز را دیدی که در هوای گرگومیش برای نان و وطن برخاسته و سینهستبرکرده به میدان بلا میروند، وقتی در سخت و شیرینترین لحظاتشان به آنان بنگری، عمیقاً به صلح و آشتی مستمرشان با جهان پی خواهی برد. طبیعت بلوچستان میتواند گواه همزیستی مسالمتآمیز بلوچان با جهان پیرامونشان باشد.
دوم مارس سال ۲۰۱۰ جوانان سازمان دانشجویان بلوچ (BSO) برای آنچه که پاسداشت فرهنگ بلوچ میخواندند، اقدام به برگزاری همایش کردند و ارتش پاکستان با گلوله به استقبالشان آمد و دو نفر از آنان کشته شدند. بیش از ده سال از آن واقعه گذشته و بلوچها در سرتاسر جهان دوم مارس را گرامی میدارند.
مفاخر و شعر و موسیقی و ادبیات و جملگی فرهنگ بلوچ از ظرفیت و سرمایههای ارزشمند جامعهی ایرانند و هویت بلوچستان بر غنای فرهنگ خاستگاهش، یعنی ایران میافزاید و اگر این ظرفیت بیبدیل به عنوان عاملی برای احیای جامعهی مدنی و اعتلای ایرانزمین در پهنهی شرقیاش تلقی شود، بیشک پلی است برای نیل به توسعهی پایدار و بستر ارتقای زیرساخت فرهنگی و اجتماعی را فراهم میکند.
روایت جزئیات زندگی جامعهی بلوچستان به گونهای که بستر این زندگی درک شود، نقلِ نقلها و روایتِ روایتهاست و طرح فضایی که این روایتها در آن اتفاق میافتند، همان توصیف مورد نیاز جامعهی امروز است که مقدمهی یک ورود آگاهانه را فراهم میکند. در برههی کنونی با تکثر ورودهای غیرحرفهای و ناآگاهانه به مسایل مختلف این بوم، آسیبهای اجتماعی متعددی را شاهدیم که نشانگر بیتوجهی تصمیمگیرندگان و مدیران کشور به پیوستهای اجتماعی سیاستهای درحالاجرای جامعه است.
هنرمندان پیشکسوت بلوچ یکی پس از دیگری دیده از جهان میبندند. در همان کنج عزلت وخاموشی سالهای درخشانی که برای توسعهی فرهنگی جامعه داشتند به پایان میرسد و چون ستارهای در کویر خاموش میشوند.
از مهناز جمالزهی، سوزندوز چیرهدست تا استاد زنگشاهی که نوای قیچکش جهانی را میشوراند تا صدها هنرمند میراثدار گمنام دیگر که تنها حکایتشان باقیست. مفاخر دیگر بلوچ که در قید حیاتند نیز نجیبانه به رسالت خویش مشغولند و بر پیکرهی فرهنگ و هنر وطن جان و حیات میبخشند.
باید پذیرفت که توسعهی منطقه بدون مشارکت جدی جامعهی بلوچستان بیمعنی است. این تبلور نگاهِ انسانمحور به توسعه است که در این روزگاران بسیار نادر است. اکثراً فکر میکنند چون قدرت، پول و تکنیک در اختیار دارند، میتوانند بدون توجه به انسانها برنامهریزی کنند و نظامی اجتماعی بسازند؛ نتیجهاش هم میشود بههمریختن نظم اجتماعی، فاصلهی طبقاتی و اسکانِ غیرِرسمی.
بلوچستان نهتنها راهِ اتصال ایران به دریا که حلقهی اتصال جغرافیای تمدن ایرانشهری به دریاست و شاهراه اتصال پانزده کشور محصور در خشکی آسیای میانه و همسایگان به دریای آزاد همین بلوچستان است.
روز جهانی فرهنگ بلوچ بهانهای است تا در کشورمان، ایران تأمل هرچه بیشتری به داشتههای ارزشمندمان داشته باشیم و در سختترین روزهایشان نهتنها آنها را تنها نگذاریم، بلکه بیش از هر زمان دیگری صدای آنان شویم.
یکی از مهمترین کارکردهایی که توجه به فرهنگ بلوچ و دیگر اقوام ایران میتواند داشته باشد، تعدیل فربهی ناشی از انسدادهای درونی جوامع محافظهکار است؛ برای مثال اعتنای ویژه به صلحمداری به عنوان یک شاخص مهم و قابلتسری و برنامهریزی برای اشاعهی آن از دریچههایی نظیر تئاتر و سینما میتواند جراحت ناشی از دههها سیاهنمایی دربارهی بلوچستان را التیام ببخشد و حتی به تعدیل برخی رفتارهای محافظهکارانه دامن زند و جلوی تلقی این نگاه را که هویت اقوام در ایران نفی میشود، بگیرد.
بدون نظر
نظر بگذارید