خانه  > slide, سایر گروهها  >  بررسی دلایل مهاجرت نسل جوان / محمد ممندزاده

بررسی دلایل مهاجرت نسل جوان / محمد ممندزاده

ماهنامه خط صلح – مهاجرت پدیده‌ای است که منجر به جابه‌جایی ذخایر سرمایه انسانی از شهری به شهر دیگر و از کشوری به کشور دیگر شده و این امر تبعات گسترده‌ای برای هر دو کشور دارد. در گزارش پیش رو به مهاجرت نسل جوان از کشورمان ایران و دلایل آن (عوامل داخلی، خارجی و جهانی‌شدن) خواهیم پرداخت. عوامل دافعه داخلی و جاذبه خارجی متعددی در این امر دخیل‌اند که به آن‌ها خواهیم پرداخت.

آمارهایی از رتبه و سطح مهاجرت جوانان ایرانی

در گزارشی که در سال ۲۰۰۹.م صندوق بین‌المللی پول ارائه کرده است: ایران به لحاظ مهاجرت نخبگان، در میان ۹۱ کشور درحال‌توسعه یا توسعه‌نیافته جهان، مقام نخست را دارا است. بنا بر آمار مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۸۹.ش شصت هزار نفر از ایرانیانی که در این سال مهاجرت کرده‌اند در زمره مهاجران نخبه دسته‌بندی می‌شوند. این افراد غالباً دارای مقام‌هایی در المپیادهای علمی بوده و یا جزء نفرات برتر کنکور و یا دانشگاه‌ها بوده‌اند.

مقایسه‌ی کشورها از لحاظ شمار مهاجران در طبقه‌ی نیروی کار ماهر و متخصص نیز نشان می‌دهد که ایران در سال ۱۹۹۹.م در میان ده کشور نخست بوده است. رتبه‌ی ایران در سال‌های ۱۹۹۷ و ۱۹۹۸.م به ترتیب هفتم و ششم بوده و در سال ۱۹۹۹.م به رتبه پنجم رسیده است. آمارها نشان می‌دهند که پس از انقلاب ۱۳۵۷.ش، از مجموع ۱۷۶ مدال‌آور المپیادهای علمی جهان تعداد ۱۶۳ نفر آنان اکنون در کشور حضور ندارند.

در یک نظرسنجی که توسط انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران در سال ۱۳۷۸ش انجام شده است ۸۳/۷ درصد دانشجویان جامعه آماری خاطرنشان کرده‌اند که در صورت امکان و فراهم بودن شرایط مهاجرت به خارج از کشور می‌روند.

به گزارش سالنامه مهاجرتی ایران در سال ۱۳۹۹ به‌طور معمول در حدود پنجاه درصد از ایرانیان بالای ۲۵ سال دارای تحصیلات دانشگاهی بوده‌اند و این میزان در سال ۲۰۱۵ به ۵۶ درصد رسیده است.

عوامل دافعه داخلی

در مقاله شیرازی و مصیب در سال ۲۰۰۶.م تحت عنوان “تحصیلات و مهاجرت به خارج از کشور، عامل به وجود آوردن جامعه آمریکایی-ایرانی” انجام داده‌اند: فرصت‌های تحصیلی، فقدان آزادی‌های اجتماعی در ایران، فشارهای مذهبی و سیاسی به ترتیب عوامل مؤثر مهاجرت عنوان شده‌اند.

“به محدودیت آزادی اجتماعی برای جوانان، تصلب ساختاری و فشارهای سیاسی حاکمیت، تبعیض‌ها و فشارهای مذهبی می‌توان تخصیص ناعادلانه سهمیه و نیز عدم شرایط رقابت برابر جهت اخذ کرسی‌های دانشگاهی را نیز افزود” عواملی مانند: مبهم بودن آینده اقتصادی، عدم بها دادن به ابتکار و نوآوری، عدم کفایت حقوق، دستمزدها و فرصت‌های شغلی در گرایش به مهاجرت افراد نقش مؤثری دارند.

طبق پژوهشی که عمران صالحی در سال ۱۳۸۵ با عنوان بررسی نگرش اعضای هیئت علمی نسبت به علل مهاجرت نخبگان علمی به خارج از کشور با هدف بررسی مهاجرت نخبگان نگاشته است عواملی نظیر «عدم توجه اجتماعی به ارزش فعالیت‌های علمی، نبود تسهیلات لازم برای پژوهش، پایین بودن حقوق و دستمزد و احساس وجود تبعیض و نابرابری به‌طور «خیلی زیاد» و «زیاد» به‌عنوان عواملی رانشی در مهاجرت نخبگان علمی به خارج از کشور مؤثر بوده‌اند.

عوامل جاذبه خارجی

علاوه بر عوامل شغلی، فرصت‌های تحصیلاتی و سیستم آموزشی برتر، فرصت پیشرفت و عوامل شخصی (رفاه فردی و خانوادگی)، دسترسی بیشتر و گسترده به خدمات درمانی و پزشکی متغیرهای دیگری مانند آزادی شغلی، آزادی عملی و شرایط اجتماعی-سیاسی بهتر، ماجراجویی و… ازجمله عوامل زمینه‌ساز مهاجرت نخبگان است.

جهانی‌شدن

در دوران جدید و همگام با تحولات شتابان آن، به‌ویژه با پدیده‌ی جهانی‌شدن فرهنگ و گسترش انقلاب ارتباطات و رسانه‌ها، شاهد ابعاد تازه‌ای از مهاجرت نخبگان علمی هستیم. اکنون شاخص‌های بنیادین توسعه دگرگون‌شده و شاخص بهره‌مندی از نیروهای انسانی پژوهنده، خلاق و کارا و توجه به خلاقیت‌های ذهنی و مانند آن، جای شاخص‌های کمی، چون میزان تولید ناخالص ملی را گرفته است (امیر ترابی و خاوری نژاد: ۱۳۹۳)

از نیمه دوم قرن بیستم تاکنون شاهد انقلاب و انفجار ارتباطات و اطلاعات هستیم. کمرنگ شدن مرزهای ملی و دسترسی بیشتر و آزادانه‌تر به رسانه و اطلاعات منجر به تبادلات فرهنگی و تقویت شرایط مقایسه سطح توسعه و سبک زندگی را برای جوانان شده است.

این مهم منجر به تلاش جوانان برای مهاجرت به کشورهای توسعه‌یافته‌تر و درنهایت خروج سرمایه انسانی عمدتاً کارآمد و متخصص گشته است که تأثیر بسزایی در سطح شاخص توسعه و نیز امنیت ملی کشور دارد.

جهانی‌شدن به‌ویژه «جهانی‌شدن بازار کار» فرصت‌های جدیدی برای استفاده بهتر از نیروی انسانی متخصص در مقیاس جهانی فراهم آورده و دسترسی متخصصان کشورهای در حال توسعه را به بازار کار کشورهای پیشرفته صنعتی به‌مراتب افزایش داده است؛ البته مهاجرت گسترده نیروی انسانی متخصص از کشورهای در حال توسعه، در سطح کلان تهدیدی چشمگیر برای توسعه اجتماعی اقتصادی آن‌ها به شمار می‌آید.

جهانی‌شدن بازار کار را می‌توان به معنای شکل‌گیری یک بازار کار جهانی دانست که در آن زمینه‌ها و امکانات لازم برای دسترسی و برقراری ارتباطات آسان و ارزان میان عرضه و تقاضای نیروی کار در سطح جهانی فراهم آمده است (الموتی، مسعود: ۱۳۸۳).

مهاجرت‌های خاص

مهاجرت‌های اجباری و پناه‌جویی را می‌توان در این زمره قرارداد. همچنین است مهاجرت اقلیت‌ها و دگرباشان جنسی، مهاجرت به دلیل فشار سنن قدیمی و کلیشه‌های جنسیتی (مانند از دست دادن پرده بکارت، ازدواج‌های اجباری) و…

سخن پایانی

ایران ازجمله کشورهایی است که بالاترین سهم مهاجرت جوانان به خارج از کشور را دارا است. این مهم خروجی عدم درک صحیح سیاست (سیاست خارجی و داخلی) است. جمهوری اسلامی ایران به دلیل ماهیت سیاست خارجی تجدیدنظرطلب خود و استمرار پیگیری انقلاب شیعی با بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته غربی (و بعضی قدرت‌های شرقی) و حتی بعضی از همسایگان خود اختلافات جدی داشته و مورد تحریم‌های گسترده قرار دارند.

بحران‌های متعدد داخلی وضعیت را شکننده‌تر کرده است. بحران‌هایی نظیر بحران محیط‌ زیست، بحران اقتصادی، عدم اعتماد حاکمیت به نسل جوان و مشکل اشتغال، فساد گسترده و مستمر، عدم حمایت صحیح و کافی از تولید، هزینه‌های غیرعقلانی و نهادهای موازی، عدم تفکیک ساختاری در داخل، وجود دولت رانتی، عدم وجود تخصص گرایی، دستگاه‌های عریض و طویل بوروکراتیک و…همه و همه در وقوع پدیده مهاجرت گسترده جوانان دخیل هستند.

مشکلات ساختاری خود منجر به ایجاد حس محرومیت و قطع امید جوانان نسبت به بهبود اوضاع اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مهاجرت گسترده جوانان از کشور شده و خروج نیروی انسانی عمدتاً متخصص و خلاق منجر به بازتولید مشکلات ساختاری شده است.

به نظر می‌رسد برای حل مشکل مهاجرت بحران مهاجرت باید اصلاحاتی ساختاری چه در سطح سیاست خارجی و چه در داخل صورت گیرد. تنش‌زدایی در خارج می‌تواند منجر به جذب سرمایه، یافتن بازارهای جهانی و توسعه همکاری‌های فنی-تکنولوژیک گشته که خود می‌تواند عاملی مهم در بهبود شاخص توسعه و درنهایت کاهش مهاجرت جوانان باشد. در سطح داخلی نیز اصلاحات جدی و ساختاری ضروری می‌نماید. جز با سنجیدن عاقلانه محذورات خارجی و مقدورات داخلی نمی‌توان به این هدف دست یافت. امید هست که تا دیر نشده است اراده، خواست و منافع رهبران سیاسی را در جهت تحقق این مهم شاهد باشیم.

منابع 

۱.میر ترابی، سعید و خاوری نژاد، سعید. (۱۳۹۳)، علل مهاجرت نخبگان از ایران از منظر اقتصاد سیاسی بین‌الملل (با تأکید بر دهه‌ی ۱۳۸۰).

۲.ابراهیمی، یزدان (۱۳۸۱)، بررسی عوامل اقتصادی مؤثر به تمایل دانشجویان رشته‌های برق و کامپیوتر به مهاجرت، پژوهش و برنامه‌ریزی در آموزش عالی.

۳.صالحی عمران، ابراهیم (۱۳۸۵)، بررسی نگرش اعضای هیئت‌علمی نسبت به علل مهاجرت نخبگان به خارج از کشور، نامه علوم اجتماعی

۴.آراسته، حمید (۱۳۸۰)، بررسی رضایت شغلی و عوامل مهاجرت اعضای هیئت علمی فارغ‌التحصیل خارج از کشور، مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری

۵٫ Shirazi, Roozbeh and Sina Mossayeb (۲۰۰۶), “Education and emigration: the case of the Iranian American community”, Current Issues in Com

مطالب مرتـبط

بدون نظر

نظر بگذارید