ماهنامه خط صلح – زمانی زیادی از نخستین نشانههای بروز بیماری ایدز یا HIV در جهان نمیگذرد. بیماری نو ظهوری که در سال ۱۹۸۱ برای اولین بار در آمریکا آشکار شد و پس از آن در سایر کشورهای جهان نیز مشاهده شد. این بیماری، خصوصا در کشورهای فقیر و در حال توسعه تبدیل به مشکل و معضل اجتماعی و اقتصادی شده که پس از گذشت سالها همچنان هزینههای زیادی را به مردم و دولتهای این مناطق تحمیل میکند.
ایدز یا همان «سندروم نقص ایمنی اکتسابی» که عامل اصلی آن ویروس نقص ایمنی انسانی به نام HIV است، در واقع نوعی بیماری عفونی به شمار میرود که پس از ورود به بدن انسان باعث مختل شدن دستگاه ایمنی بدن فرد شده و به مرور زمان توانایی مبارزه و مقابله با انواع بیماریها را از بدن انسان سلب میکند.
با وجود موفقیت چشمگیر در زمینهی پزشکی و دارویی، مقابله با این ویروس همچنان در حد تمرکز بر پیشگیری و فرایندهای جلوگیری از ابتلا به آن باقی مانده است. زیرا تا حال حاضر، واکسن یا درمان قطعی و موثر برای مقابله با آن وجود ندارد. با این حال با تلاشهایی که در حوزهی پزشکی و دارویی صورت گرفته، علایم این بیماری قابل کاهش است و میتواند همچون گذشته دیگر یک بیماری کشنده نباشد. این امر نیز منوط به این است که با انجام آزمایشات به موقع، موارد مبتلا به سرعت شناسایی شده سپس روند درمانی آن آغاز شود تا فرد بتواند بدن آمادهتری برای مقابله با این ویروس داشته باشد.
اما این ناتوانی تنها به بدن انسان و سیستم ایمنی او محدود نمیشود. در حقیقت این بیماری ناتوانیهای اقتصادی مبتلایان و سایر افراد جامعه را نیز به نوبهی خود گسترش خواهد داد. این مساله زمانی پررنگتر خواهد شد که بدانیم شیوع این بیماری در بین افراد آسیبپذیر جامعه و کسانی که در محدودیتها و مشکلات اقتصادی هستند، بیشتر است.
به عبارتی دیگر بین فقر و بیماری ایدز یک رابطهی دو سویهی عمیق وجود دارد که موجب شده است کنترل آن در کشورهایی با سطح اقتصادی پایین مثل کشور ایران که با مسائل و مشکلات اقتصادی زیادی دست و پنجه نرم میکند، سختتر و دشوارتر باشد.
نقش زمینههای اقتصادی و اجتماعی جامعه بر گسترش بیماری
از آن جایی که گسترش بسیاری از بیماریها با بستر و زمینههای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جوامع مختلف در ارتباط است، بیماری ایدز و گسترش آن نیز در کشورهای مختلف تابع همین زمینهها بوده است. با نگاه به نقشهی شیوع این بیماری در جهان، خواهیم دید که گسترش آن در کشورهای توسعه یافتهی حوزهی آمریکای شمالی و نیز کشورهای اروپای غربی به طور نسبی کنترل شده است. اما در مناطق فقیر و در حال توسعهای چون آمریکای جنوبی، آسیا و خصوصا قارهی آفریقا، شیوع و گسترش ایدز تبدیل به بحرانی جدی و هولناک شده است.
نتایج پژوهشهای متعددی که بر بیماران مبتلا به ایدز در آفریقا به عنوان آلودهترین قارهی جهان به ویروس ایدز صورت گرفته است، نشان میدهد که فقر اقتصادی و به تبع آن فقر فرهنگی، کمبود دانش و سواد کافی از مهمترین عوامل ابتلای افراد به این ویروس بوده است. بنابراین کنترل و پیشگیری از ابتلا به ایدز در این جوامع با دشواری بیشتری همراه است. زیرا برای مبارزه و کنترل این بیماری لازم است که زمینههای اقتصادی و اجتماعی آن نیز کنترل شود تا نتایج قابل قبولی به دست آید.
تاثیر فقر بر گسترش ایدز
راههای انتقال این بیماری روشن بوده و در صورت یک عزم اجتماعی موثر و جامع قابل کنترل نیز خواهد بود. کما این که در کشورهای توسعه یافته اتفاق افتاده است. این بیماری از طریق خون و فرآوردههای خونی، روابط جنسی محافظت نشده، تزریقهای مشترک به وسیلهی سرم آلوده، و نیز از مادر به جنین و کودک شیرخواره قابل انتقال است.
بر اساس آمارها، محرومیت اقتصادی و اجتماعی در افزایش احتمال مبادرت به انواع رفتارها و تجربههای ناسالم جنسی تأثیر معنیدار داشته است. همان طور که گفته شد قشر ضعیف و آسیبپذیر جامعه، بسیار بیشتر از دیگران در معرض ابتلا به این بیماری قرار دارد. زیرا این بیماری از طریق سبک ناسالم و بیکیفیت زندگی همچون اعتیاد(به شکل تزریق) و روابط جنسی کنترل نشده افزایش مییابد که البته تا حدود زیادی ریشه در فقر و ناآگاهی دارد. به ویژه در جوامعی که گردش اطلاعات در مورد تابوهای اجتماعی به سختی صورت میگیرد.
اهمیت فاکتور ناآگاهی اجتماعی در یک جامعهی فقر زده بسیار حائز اهمیت است. چرا که در جامعهای که افراد به دلیل مشکلات اقتصادی، درگیر ابتداییترین نیازهای زندگی خود هستند نمیتوانند در جهت ارتقای آگاهی خود گام بردارند و نسبت به آموزشهای اجتماعی نیز گوش شنوایی نخواهند داشت. علاوه بر این، نابسامانیهای اقتصادی موجب کاهش نرخ ازدواج شده و همین امر افراد را برای داشتن روابط جنسی متعدد، ناگهانی و محافظت نشده ترغیب میکند.
بخش قابل توجهی از مبتلایان به ایدز، معتادان هستند. اعتیاد، خود محرک اصلی در گسترش شیوههای زندگی ناسالم و روابط جنسی محافظت نشده و ناگهانی است. معتادانی که در شرایط نابسامان به تزریق روی آوردهاند، به علت قرار داشتن در وضعیت فقر و استفاده از سرنگ مشترک و آلوده، به تداوم چرخهی این بیماری دامن میزنند. جامعهای که در آن بحران اقتصادی، فقر و بیکاری روز به روز افزایش پیدا میکند لاجرم معتادان بیشتری را نیز تولید خواهد کرد. در واقع حجم بیشتر معتادان ارتباط مستقیمی با وضعیت اقتصادی جامعه دارد و بنابراین انتظار میرود که به علت روش زندگی این افراد، زنجیرهی ابتلا به بیماریهایی چون ایدز نیز افزایش یابد.
زنان نیز از جمله گروههای آسیبپذیری هستند که تحت شرایط اقتصادی نابسامان و فقر، بیشتر در معرض ابتلا به این بیماری قرار میگیرند. زنانی که به دلیل مشکلاتی اقتصادی به روسپیگری و یا ازدواجهای موقت متعدد روی میآورند، با وعدهی پرداخت پول با افراد مختلفی وارد روابط جنسی محافظت نشده خواهند شد و این موضوع ضریب ابتلای آنان را افزایش خواهد داد. زیرا در این وضعیت زنان قادر نیستند شرایط یک رابطهی سالم را به طرف مقابل یادآور شوند و اغلب به شرایطی ناخواسته تن میدهند.
این در حالی است که زنان پس از ابتلا به بیماری، به علت انگها و تابوهای اجتماعی، منزوی شده و در شرایط خطرناکتری برای درمان قرار دارند.
از سویی دیگر وضع نابسامان اقتصادی موجب میشود که دختران در سنین پایین به خانهی شوهر بروند. ازدواج در سنین پایین همراه با ناآگاهی زن و تحت سلطه قرار گرفتن او همراه است. که این موضوع تصمیمگیری دربارهی روش سالم ارتباط جنسی را از وی سلب خواهد کرد.
علاوه بر اینها، کودکانی که از والدین مبتلا به ایدز متولد میشوند در وضعیت اقتصادی بدی قرار خواهند گرفت. زیرا یا خود نیز به این بیماری دچار شدهاند و یا اغلب بدون سرپرست رها میشوند که این مساله به نوبهی خود به تکرار چرخهی فقر کمک میکند.
فقر به نوبهی خود میتواند شرایط آسیب پذیری افراد را به علت کیفیت نازل زندگی همچون نبود تغذیهی سالم و فقدان ویتامینها و پروتئینهای لازم بدن، تشدید کند و افراد را بیشتر از دیگران در مواجهه با این بیماری در معرض خطر قرار دهد.
تاثیر ایدز بر گسترش فقر
بیماری ایدز در کشورهای در حال توسعه به علت از کار انداختن نیروی انسانی که اغلب شامل قشر جوان جامعه میشود و نیز به دلیل هزینههایی که بر عهدهی دولت و جامعه میگذارد، تاثیری منفی بر رشد اقتصادی در سطح خانوار و سطح ملی دارد. کاهش رشد اقتصادی نیز به نوبهی خود بر فقیرتر شدن افراد جامعه دامن میزند و باعث میشود تلهی فقر محکمتر از قبل باقی بماند.
علاوه بر هدر رفتن نیروی انسانی شاغل و جوان، هزینههای درمان نیز بر خانوادهها فشار زیادی را وارد میکند. بسیاری از این خانوادهها از اموال و داراییهای خود در جهت نگهداری از فرد بیمار میگذرند و یا اینکه به علت از دست دادن یک نیروی کارآمد خود مجبور هستند هزینههای بیشتری را متحمل شوند. همچنین هزینههای درمان، دارو و بیمهی این افراد با چالشهای متعددی رو به روست. خصوصا در جامعهای مثل ایران که هزینههای بهداشت و درمان برای خانوادههای ضعیف بسیار بالاست و این امر آسیب زیادی به وضع اقتصادی آنها وارد میآورد.
از طرفی دیگر به علت برداشت منفی جامعه نسبت به مبتلایان ایدز، بسیاری از آنها شغل خود را از دست میدهند و از لحاظ روحی نیز برای اشتغال و حضور در جامعه آماده نیستند. علاوه بر این افراد مبتلا به این بیماری به علت رفتارهای تبعیض آمیز جامعه از افشای بیماری خود و حتی پیگیری درمان سر باز میزنند. چنین پنهان کاریهایی سبب میشود که متولیان امر نتوانند به آمار دقیق دسترسی پیدا کنند و برنامهریزی و تصمیمگیریهای مناسب برای مبارزه با چنین وضعیتی با سختیهای فزایندهای رو به رو خواهد شد.
سخن آخر
مبارزه با ایدز و تلاش برای جلوگیری از گسترش آن، یک مسالهی مجزا از سایر مسائل اجتماعی و اقتصادی نیست. به همین خاطر مبارزه با آن نیازمند مبارزه با زمینههای گسترش آن است. و این امر جز با مشارکت گستردهی بخشها و نهادهای مختلف همچون دولتها، سازمانهای خصوصی و جامعه مدنی محقق نخواهد شد.
در سالهای اخیر تعداد بیماران مبتلا به ایدز در ایران روندی رو به رشدی داشته است و برای فرد بیمار و اطرافیان او با مشکلات اقتصادی و فقر فزاینده همراه بوده است. این مشکلات جانبی، روند کنترل و درمان بیماری را به تاخیر میاندازد. بنابراین بیماریهایی مثل ایدز، در پیوندی تنگاتنگ با مقولهی فقر هستند و ضمن تاثیرپذیری از آن موجب افزایش میزان فقر نیز میشوند. با توجه به شرایط اقتصادی ایران و گسترش روز افزون فقر، به نظر میرسد که تعداد مبتلایان به این بیماری در حال افزایش است و باید پیش از بروز فاجعهی بزرگتر، مورد رسیدگی قرار گیرد.
بدون نظر
نظر بگذارید