خانه  > slide, سایر گروهها  >  سکسیسم؛ برابری جنسیتی یا جاده ای یک طرفه علیه مردان / بهروز جاوید تهرانی

سکسیسم؛ برابری جنسیتی یا جاده ای یک طرفه علیه مردان / بهروز جاوید تهرانی

ماهنامه خط صلح – سکسیزم به معنای هرگونه قضاوت و پیش داوری برمبنای جنسیت، یکی از با ارزش ترین دستاوردهای بشر بود که در دهه ۶۰ میلادی برای اولین بار معرفی شد. با آن که تبعیض جنسیتی در زیرمجموعه سکسیزم قرار دارد، ولی سکسیزم دایره ای بسیار گسترده تر را نیز در بر می گیرد و شامل هرنوع تعصب، حالت، نگرش و طرز برخوردی می شود که کلیشه های مبتنی بر جنسیت، تبعیض و خشونت را چه علیه مردان و چه زنان تقویت کند. پس همان گونه که دیدن یا پنداشتن زنان به عنوان ضعیف، ناتوان یا ترسو نگاهی سکسیستی قلمداد می شود، خشن، ظالم و یا زورگو پنداشتن مردان نیز، سکسیزم است. اما متاسفانه امروز واژه سکسیزم به علت سوء استعمال فعالان این عرصه از آن و نادیده انگاشتن تبعیض سنتی جامعه و قوانین موجود علیه مردان، خود در ذهن بسیاری معنی متضادی را متبادر می کند. به عبارت ساده تر، گفتمان پیرامون سکسیزم بخصوص در فضای فارسی زبان، خود به شدت سکسیستی شده است.

بهروز جاوید تهرانی

به دلیل همین سکسیستی شدن این گفتمان است که اگر امروز از روشنفکران و نویسندگان بخواهید در خصوص سکسیزم بنویسند، بیشتر آن ها گمان می کنند نوشته باید تنها در خصوص تبعیض جنسیتی علیه زنان باشد. در صورتی که مردان به دلیل کلیشه های مبتنی بر جنسیت که از جامعه سنتی به ما ارث رسیده، در بسیاری موارد که در ادامه ذکر خواهد شد، مانند زنان قربانی هستند و حتی رنج و عذابشان مورد توجه قرار نمی گیرد و دستی به یاری شان دراز نمی شود. کلیشه های جنسیتی که از مردان می خواهد مرد باشند و رنج های خود را پنهان کنند، و هرنوع اعتراضی به این نوع سکسیزم در این سیستم را ناقض کلیشه های مردانگی می داند. حتی در مواردی مانند مشکلات خانوادگی، خشونت خانگی، مشکلات روحی، بیماری های روانی و در انتهای آن در مقابل تبعیض های مبتنی بر جنسیت علیه مردان در جامعه سکوت کنند و از کسی کمک نخواهند. در نتیجه، سوء مصرف مواد مخدر، خودآزاری یا خودزنی در مردان افزایش یافته و آمار خودکشی موفق ایشان تقریبا در بیشتر جوامع توسعه نیافته دوبرابر و در جوامع توسعه یافته سه برابر زنان شده است (۱).

در جامعه امروز ایران تمام مسئولیت مالی خانواده بر عهده مرد است و حتی در پروسه طلاق در دادگاه های خانواده نیز، آن مرد است که باید مهریه های کلان و ناعادلانه را به عنوان غرامتِ شکست رابطه پرداخت کند. هم اکنون به دلیل ناتوانی در پرداخت مهریه یا نفقه و علی رغم وعده های رییس جدید قوه قضاییه، ابراهیم رئیسی، همچنان دوهزار مرد در زندان بسر می برند (۲) و می شود به راحتی تخمین زد که هزاران نفر در بیرون از زندان ها مجبور به پرداخت قسط های کمرشکن مادام العمر شده اند. این درحالی است که به گزارش مرکز آمار ایران که اردیبهشت ماه سال جاری منتشر شد، ۱۸.۲ درصد شاغلین کشور را زنان تشکیل می دهند. این آمار تاسف آوری است، ولی همین هم کفایت می کند تا فعالان مدنی که سکسیزم را به درستی می شناسند و برای برطرف کردن آن در جامعه مبارزه می کنند، خواهان لغو مسئولیت های مالی مردان همچون نفقه، مهریه، اجرت المثل و نحله شوند و بخواهند تا مسئولیت مالی در ازدواج و طلاق بسته به درآمد طرفین تعریف شود و نه جنسیت. ولی در عوض غالب فعالان از جمله فعالان حقوق بشر عمدا یا سهوا هیچ گاه نخواستند سکسیزم علیه مردان و نقض حقوق ایشان در سیستم سنتی ازدواج را به رسمیت بشناسند و یا مورد توجه کافی قرار دهند.

از دیگر سو، قانون حضانت کودکان پس از طلاق در ایران سکسیستی است. سکسیزمِ این قانون دولبه است، ولی تنها آن بخشی که علیه زنان است مورد توجه قرار می گیرد. طبق قوانین جاری حضانت، مادر تا ۷ سالگی کودک، اولویت دارد و پس از آن دختر تا ۹ سالگی و پسر تا ۱۵ سالگی، پدر اولویت حضانت را دارد. حال اگر پدر یا مادر صلاحیت نگهداری کودک را نداشته باشند چه؟ کدام قانون مدرن و عادلانه ای می تواند حضانت کودک را بر مبنای جنسیت والد و نه صلاحیت او و صلاحدید کودک مشخص کند؟ در خصوص ولایت کودک در قوانین ایران که بر عهده پدر و یا جد پدری است و تامین مخارج کودک را در زمان زندگی مشترک و پس از طلاق بر عهده تنها پدر یا جد پدری قرار می دهد نیز همین ایراد (سکسیزم دولبه) وارد است.

سکسیزم را در برخورد جامعه، فعالان مدنی و قانون با قربانیان مرد خشونت خانگی نیز می توانیم در اشکال مختلف پیدا کنیم. علاوه بر این که به خاطر کلیشه های جنسیتی، مردان قربانی خشونت خانگی در خصوص این موضوع با اطرافیان خود صحبت نمی کنند و به مراجع قضایی شکایت نمی کنند، هنوز جامعه و حتی فعالان مدنی در ایران آن را جدی نگرفته اند. برای عده بسیاری این نوع خشونت هنوز دستمایه شوخی و حتی فیلم های کمدی قرار می گیرد و از همین جا می توان عمق فاجعه را درک کرد. فاجعه ای که حتی در پیشرفته ترین کشورهای جهان نیز آمار دقیقی از آن موجود نیست. همچنین «لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت» را می توان با نگاه عادلانه و از بعد سکسیستی به نقد کشید. آیا این لایحه نمی توانست «منع خشونت خانگی» نام داشته باشد و فارغ از جنسیت قربانی، خشونت خانگی را جرم انگاری کند؟

سکسیسزم علیه مردان و بی توجهی جامعه و فعالان مدنی به آن به همین جا ختم نمی شود. نگاه سنتی جامعه به مردان و وظیفه ذاتی نان آوری ایشان، آن جا که تصور می کند «کار جوهر مرد است» و مرد باید به هر قیمتی هزینه های خانواده را تامین کند، باعث شده تا در سال ۱۳۹۷ از بین ۴۲۴ کشته حوادث کار در تهران که اداره کل پزشکی قانونی استان تهران اعلام کرد، ۴۱۹ نفر مرد و ۵ نفر زن باشند. نتیجه همین نگاه به مرد و مسئولیت وی، آمار ۹۸ درصدی مردان در جمعیت زندان ها و همچنین در لیست اعدام شدگان سال گذشته را به وجود آورده است. همچنین در کشورهایی که آمار و جریان اطلاعات آزاد است، ثابت شده در دادگاه ها، مردان محکومیت های سنگین تری نسبت به زنان برای جرم مشابه دریافت می کنند و مدت بیشتری را در زندان بسر می برند. طبق یک تحقیق در دانشگاه میشیگان که سوابق و دیگر معیارهای محکومان زن و مرد را در نظر گرفته بود محققان دریافتند، این اختلاف محکومیت و اولویت در بخشش که «شکاف محکومیت» نام گرفته در آمریکا بالغ بر ۶۳ درصد است.

گذشته از این، می توانید سکسیزم را در برخورد جامعه و مسئولان با بی خانمان ها، معتادان (۳)، متکدیان (۴) و حتی کودکان کار (۵) و خیابان مشاهده کنید. در تمام این موارد تعداد قربانیان مرد دو یا سه برابر بیشتر از زنان است و مضافا اینکه شانس دریافت توجه، کمک و نجات برای مردان به طور قابل ملاحظه ای کمتر است.

به روشنی پیداست، یکی از سکسیستی ترین قوانین ایران خدمت اجباری سربازی و از آن بالاتر وظیفه دفاع از کشور در صورت بروز حمله خارجی است. طبق قوانین ایران، پسران از ۱۸ سالگی مشمول خدمت سربازی شده و ممنوع الخروج می شوند. این وظیفه مردان و نگاهی که این گونه یک جنسیت را برای کاری برمی گزیند، نه تنها سکسیستی و تبعیض علیه مردان به حساب می آید که در پس خود کلیشه جنسیتی ضعیف و ناتوان بودن زنان را نیز تایید و تقویت می کند. بسیاری گمان می کنند این کلیشه جنسیتی و خدمت اجباری سربازی تنها دو سال است. در صورتی که عواقب آن چه برای آنان که تن به این ظلم و تبعیض جنسیتی می دهند و چه برای آنان که از انجامش سر باز می زنند تا آخر عمر باقی می ماند. قربانیان نقص عضو و یا تلفات حین خدمت اجباری، چه ناشی از خودکشی سرباز و چه در حوادث و درگیری ها، حتی گریبان خانواده این افراد را نیز می گیرد.

درپایان، همان طور که اشاره شد می توان سکسیزم علیه مردان را در تمامی زوایای زندگی روزمره و جامعه، شناسایی کرد و با آن به مبارزه پرداخت. اما مهم است که بدانیم معنی انگشت گذاشتن بر روی سکسیزم و تبعیض جنسیتی علیه مردان، نادیده انگاشتن این مشکلات برای زنان نیست، بلکه هدف تنها این است که مشکلات هر دو جنس به موضوع بحث جامعه تبدیل شوند. برای عملی شدن این هدف چاره ای نیست، جز این که مردان این گفتمان را بشناسند و به حقوق برابر برای خود و زنان در جامعه توجه بیشتری کنند.

پانوشت ها:
۱-Suicide in ourworldindata by Lindsay Lee, Max Roser and Esteban Ortiz-Ospina – July 2016
۲ – رئیس ستاد کشور در گفتگو با آنا، ۲۲ خرداد ۹۸
۳ – مدیرعامل موسسه مطالعات و تحقیقات زنان، روزنامه ایران، ۲۲ مهر ۹۷
۴ – سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران، روزنامه همشهری، ۲۸ مرداد ۹۵
۵ – گفت و گو با مدیر کل دفتر امور اسیب دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور، ایسنا، ۲۲ خرداد ۹۷

مطالب مرتـبط

بدون نظر

نظر بگذارید