خانه  > slide, بهداشت و محیط زیست, سایر گروهها  >  جمهوری اسلامی و ملالت هایش؛ سیاست لذت در تئوکراسی اسلامی با نگاهی بر ممنوعیت مصرف الکل/ امید شمس

جمهوری اسلامی و ملالت هایش؛ سیاست لذت در تئوکراسی اسلامی با نگاهی بر ممنوعیت مصرف الکل/ امید شمس

ماهنامه خط صلح – سیاست تفریحات یا کنترل لذت جزو لاینفک دولت های عصر مدرن بوده است و از این رو کنترل و محدودیت تفریحات لزوماً مختص حکومت های مذهبی یا دیکتاتوری های اخلاق مدارانه نیست. برای مثال ورزش های خونین مانند جنگ خروس ها، پرتاب روباه، یا جنگ گاو و سگ ها (bull-baiting) که مهم ترین حوزه سرگرمی در قرن هفدهم به حساب می آمدند، در اوایل قرن هجدهم در بریتانیا ممنوع شدند. اما تفاوت سیاست تفریح در حکومت های دمکراتیک سکولار، با دیکتاتوری های ایدئولوژیک یا دیکتاتوری های مذهبی در شیوه مواجهه با اصل لذت و جایگاه تفریحات در نظام ارزش های اجتماعی است. شیوه مواجهه و کنترل یک لذت یا یک تفریح خاص در یک حکومت سکولار وابسته به سود و زیان آن برای سلامت فردی یا عمومی، نظم عمومی و امنیت اجتماعی، منافع حکومت و منافع ملی است. در حالی که کنترل لذت در دیکتاتوری های ایدئولوژیک و به ویژه دیکتاتوری های مذهبی بر معنا و جایگاه بالذات لذت (چه در معنای عمومی آن و چه  معنا و جایگاه یک لذت خاص) در نظام فکری و ارزشی این رژیم ها مبتنی است؛ دیکتاتوری های مذهبی به طور کلی اصل لذت را در تضاد با نظام ارزشی خود و به نوعی تهدیدی برای حاکمیت معنوی خویش می بینند. روح الله خمینی، مشهورترین دیکتاتور مذهبی در عصر ما، در “شرح حدیث جنود عقل و جهل” به روشنی به وجود این تهدید اذعان می کند:

امید شمس

«در هر لذتی که ذائقه انسانی از این عالم می برد در صورتی که محدود به حدود الهیّه نباشد، همان لذت انسان را به دنیا نزدیک می کند و علاقه قلبیه را زیاد می کند، و به همان اندازه علاقه به روحانیت و حق کم شود و محبت الهیه از قلب زائل شود». ‏‏(۱)

در گفتاری مشابه، ژان پل دوم در کتاب “تعالیم کلیسای کاتولیک” در باب لذت جنسی چنین می نویسد: «لذت جنسی نوعی اختلال اخلاقی است، اگر فقط محض خاطر خودش و جدا از اهداف زایندگی و وصلت مطالبه شود». (۲)

او در باب لذت جنسی حتی در پیوند زناشویی از قول پاپ پایوس دوازدهم نقل می کند لذت جنسی حتی در رابطه زناشویی در صورتی مجاز است که زن و شوهر زیاد هیجان زده و متلذذ نشوند و “میزان آن را در محدوده های اعتدال نگه دارند”. (۳)

می توان گفت لذت در تمامی اشکال آن، ذاتاً بزرگ ترین دشمن مذهب به شمار می آید. به این دلیل ساده که جوهره و بنیاد مذهب بر فروداشتن لذت و گرامی داشت رنج استوار است. هم چنین سخن و سازوکارهای قریب به اتفاق مذاهب آرمانشهری در جهت به تعویق انداختن مدام لذت تا رسیدن آن روز موعود یا آن جهان موعود است.

می توان دو غایت برای خوشبختی متصور شد: غرق شدن در لذت یا مدفون شدن در زیر بار رنج. مذهب، به ویژه در ادیان ابراهیمی، راه رسیدن به خوشبختی از طریق رنج کشیدن، نفی لذت ها و سرکوب امیال را پیش می نهد. (۴) در نگاه مذهب هیچ تصویری شوم تر از تصویر شهری مغروق در لذت و تفریح نیست. “سدوم و گمورا” نمونه چنین شهری است که هرگز از خشم خداوندِ مذهب در امان نمی ماند. مسئله “سدوم و گمورا” اصرار بر این یا آن لذت ممنوعه نیست. مسئله ایده”سدوم و گمورا” به مثابه سرزمینی است که در آن لذت بردن مطلقاً مجاز است. مسئله، ایده تحمل ناپذیر مردمانی است که بی نیاز به مذهب و رنج مقدسش، یا به عبارت دیگر بی نیاز به سیاست لذت و ابزارهای کنترلش، لذت می برند و خوشبخت اند.

در مقابل عناد بنیادین دیکتاتوری های مذهبی با اصل لذت، دیکتاتوری های ایدئولوژیک فقط آن انواعی از لذت را سرکوب می کنند که در تضاد با نظام ارزشی آن هاست یا نماینده نظام ارزشی متفاوتی است. برای مثال در سال های نخستین شکل گیری شوروی، تلاش هایی برای ممنوعیت فعالیت های ورزشی به دلیل ماهیت بورژوایی آن ها صورت گرفت. (۵) هم چنین ورزش گلف تا اواسط دهه هشتاد از سوی حزب کمونیست چین، به خاطر ماهیت بورژوایی اش، ممنوع اعلام شده بود. (۶) به همین منوال فستیوال های رقص در دوران حکومت فالانژیست فرانکو ممنوع بود. فرانکو به طور ویژه رقص ساردانا را که یک رقص دایره وار دسته جمعی متعلق به منطقه کاتالان و نمایانگر نمادهای همبستگی و برابری است، ممنوع اعلام کرده بود. (۷)

در رابطه با شیوه اعمال سیاست تفریح، مهم ترین تفاوت میان حکومت های دمکراتیک سکولار و دیکتاتوری های مذهبی و ایدئولوژیک، مسئله منافع در تقابل با آرمان هاست. در حالی که منفعت مفهومی نسبی، تابع شرایط و در نتیجه انعطاف پذیر است، آرمان به مثابه امری بنیادین، غیر قابل تغییر و سازش ناپذیر ظهور می کند. در نتیجه امکان تغییر سیاست تفریح در دموکراسی های سکولار بسته به تغییر شرایط، نیازها و منافع عمومی یا اراده عمومی است. اما تغییر سیاست تفریح در دیکتاتوری ها، رابطه مستقیمی با منافع یا اراده عمومی ندارد؛ بلکه در گروی تغییر بنیادین نظام ارزشی و کنار گذاشتن آرمان هاست که در اکثر موارد نتیجه تغییر مدل سیاسی و روش حکومت داری است.

مصرف الکل: بحران حکمرانی مذهبی بر مردمی غیرمذهبی

در تیرماه سال ۹۵ معاون وزیر بهداشت در دیدار با مقامات ناجا از مصرف سالانه ۴۲۰ میلیون لیتر الکل در کشور خبر داد. این میزان از مصرف الکل به معنای سرانه مصرف ۸ لیتر در سال به ازای هر ایرانی بالای ۱۵ سال خواهد بود. این میزان مصرف الکل، ایران را در کنار کشورهای آمریکای لاتین، نیمه جنوبی ایالات متحده و هند قرار می دهد. این خبر با واکنش گسترده مطبوعات ایران به ویژه مطبوعات اصولگرا روبه رو شد که این رقم را غیر واقعی دانستند. خبرگزاری مهر در رد این ادعا به گزارش سازمان بهداشت جهانی اشاره می کند که میانگین سالانه مصرف الکل در کشورهای اسلامی را چیزی میان نیم لیتر تا دو و نیم لیتر در سال عنوان کرده است. این خبرگزاری استدلال می کند که با توجه به این که ۹۸% جمعیت ایران را مسلمانان تشکیل می دهد، باید میزان مصرف الکل برابر با میزان اعلام شده برای باقی کشورهای اسلامی باشد. (۸) اما روی دیگر سکه می تواند این باشد که ایرانیان به لحاظ پایبندی به مسائل اعتقادی، هیچ مشابهتی با دیگر ملت های مسلمان ندارند. به عبارت دیگر، جامعه ایران، به هیچ عنوان جامعه ای مذهبی نیست. از این منظر، اکثر رفتارهای مذهبی ایرانیان بیش تر نشانگر نوعی اعتقاد و علاقه به سنت است تا مذهب. ما نه با جامعه ای مذهبی، که با جامعه ای عمیقاً سنتی روبه رو هستیم. تحقیق درخشان کاظمپور و رضایی به خوبی نشانگر افول اعتقادات مذهبی در ایرانیان پس از انقلاب ۵۷ است. (۹) این تحقیق با مقایسه دو نظر سنجی در سال های ۱۹۷۵ و ۲۰۰۱ نشان می دهد که چگونه اعتقاد به تاثیر مذهب و هم چنین پایبندی به وظایف مذهبی در عرصه اجتماعی به طرز چشمگیری افول کرده است. جدول شماره یک به میزان پایبندی به انجام فرایض مذهبی روزانه می پردازد که نشانگر کاهش بسیار جزئی در سال ۲۰۰۱ است. در عین حال باید مولفه ی ترس از عواقب پاسخگویی صادقانه به این سوال در سال ۲۰۰۱ را هم در نظر گرفت.

اما جدول ۲ و ۳ نشانگر ریزش آشکار در اعتقادات مذهبی جامعه ایران است. جدول شماره ۲ میزان مشارکت در نماز جماعت را نشان می دهد. در سال ۱۹۷۵، ۲۶ درصد به صورت مداوم در نماز جماعت شرکت می کردند در حالیکه در سال ۲۰۰۱ این رقم به ۶ درصد کاهش یافته است.

جدول شماره ۳ نظر شرکت کنندگان را درباره تاثیر مذهب و استواری اعتقادات مذهبی مردم در آینده می پرسد. در حالی که در سال ۱۹۷۵، ۲۶ درصد از شرکت کنندگان معتقد به افزایش تاثیر مذهبی و اعتقادات مذهبی در آینده بوده اند، در سال ۲۰۰۱، ۵۴ درصد به کاهش تاثیر مذهب اعتقاد داشته اند. مهم تر این که در سال ۱۹۷۵، ۶۱ درصد از شرکت کنندگان در این باره مطمئن نبوده اند، اما در سال ۲۰۰۱ این رقم تنها ۶ درصد است.

با توجه به چنین آماری، استدلال خبرگزاری مهر درباره مقایسه ی مردم ایران با دیگر کشورهای مسلمان محل تردید است. چنین می نماید که امروز حکومتی مذهبی بر اکثریتی غیر مذهبی (اما هم چنان به شدت سنتی) حکمرانی می کند. در این وضعیت، باید به سیاهه شکاف های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی میان حکومت و مردم ایران، شکاف اعتقادی را نیز افزود. صد البته، واکنش حکومت ایران به این تعارضات تنها و تنها نادیده گرفتن حقایق و ادامه سیاست های ارزش محور با توسل به نیروی بازدارنده پلیسی و قضایی است.

اما ادامه این سیاست های اعتقادی، برای حکومت ایران هم پر هزینه است. ارزش تجارت غیرقانونی نوشیدنی های الکلی در ایران امروز و به گفته مدیر کل سازمان پزشکی قانونی بیش از ۶۵۸ میلیارد تومان در سال است. (۱۰) این میزان گردش مالی بدون پرداخت مالیات، نه تنها دولت را از درآمدی چشمگیر محروم می کند، بلکه به مجموعه گسترده ای از آسیب های اجتماعی، فساد سیستماتیک و بحران های سلامت عمومی نیز دامن می زند. به این فهرست، هزینه ی سرسام آور مبارزه با قاچاق نوشیدنی های الکلی را نیز باید افزود.

این نخستین عارضه الگوسازی اجتماعی در نظام های دیکتاتوری است. این که سیاست های حاکم نه مبتنی بر منافع عمومی یا اراده عمومی یا حتی منافع دولت، که مبتنی بر بنیادهای خودبسنده هویتی و ارزشی آن نظام سیاسی تنظیم و اعمال می شوند. در نتیجه هر چه قدر هم که این سیاست ها مخرب، زیان بخش و شکست خورده باشند، یا هر چه قدر که با مقاومت و مخالفت مردم روبه رو شوند، باز هم به مثابه بخشی از هویت نظام حاکم پابرجا خواهند ماند.

در دوران ممنوعیت مصرف الکل در ایالات متحده، دولت فدرال حدود یازده میلیارد دلار مالیات فروش غیرقانونی نوشیدنی های الکلی را از دست داد و همین نکته یکی از مهم ترین دلایل برای پایان دادن به ممنوعیت مصرف الکل بود. اما حکومت ایران با شرایط اقتصادی فاجعه بار کنونی، و تحت فشار شدید افکار عمومی به خاطر مرگ و میرهای ناشی از مصرف نوشیدنی های تقلبی، با همه ی نیازی که به پتانسیل درآمدزایی از این صنعت دارد و با وجود آمار تکان دهنده از مصرف گسترده الکل در ایران، باز چاره ای جز ادامه این سیاست جنون آمیز ندارد. و این تنها یکی از هزاران آسیبی است که حکومت ایران به واسطه سیاست ارتجاعی لذت، به اقتصاد و سلامت عمومی کشور وارد کرده است.

در مواجهه با زیانی که به واسطه چنین سیاستی بر اقتصاد کشور و سلامت مردم تحمیل می شود، حکومت چاره ای جز پنهان کاری و نادیده گرفتن حقایق ندارد. از آن جا که مسئله مصرف الکل در ایران با بنیادهای اعتقادی حکومت ایران پیوند خورده است، اعتراف به میزان بالای مصرف الکل، به معنای اعتراف به عدم همراهی بخش کثیری از جامعه با معیارهای اجتماعی حکومتی و مهم تر از آن نادیده گرفتن بنیادهای اعتقادی حکومت اسلامی است. این دومین عارضه الگوسازی اجتماعی در نظام های دیکتاتوری است. این که تمام الگوهای رفتار اجتماعی با بنیادهای ارزشی حکومت پیوند خورده است و در نتیجه هر گونه سرپیچی از این الگوها، به مثابه تضعیف و معارضه با کلیت و اصل و اساس حکومت تلقی می شود. درست به خاطر همین در هم تنیدگیِ هر سیاستگذاری خُردی با بنیادهای سیاست کلان در دیکتاتوری مذهبی است که هر تغییری در اوضاع، ایده ی تغییر بنیادین نظام سیاسی را هم با خود به همراه می آورد.

پانوشت ها:

۱ – خمینی، روح الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام، ۱۳۸۸، ص.۸۴

۲ – برای اطلاعات بیش تر ر.ک به: گفتار ۲۳۵۱ کتاب تعالیم کلیسای کاتولیک که در وبسایت رسمی واتیکان قابل دسترسی است.

۳ – همان، گفتار ۲۳۶۲

۴ – شاید همسن بودن ادیان ابراهیمی با تمدن و یکجانشینی این خصیصه مذهب را روشن تر کند. تمدن چنانکه فروید بر آن تاکید می ورزد، سرآغاز گونه ای از نظام اجتماعی است که بر بنیاد سرکوب امیال و به تعویق انداختن لذت بنا شده است. یکجانشینی و در پی آن انقلاب کشاورزی، مفهوم صبر کردن برای “بیش تر داشتن” را در زندگی انسان نهادینه می کند. تا پیش از آن (یعنی در کمون های نخستین) برای انسان شکارچب و آذوقه چین معنای خوشبختی ارضای آنی امیال و لذت بردن درکنار همنوعان بود. سرکوب امیال و لذایذ برای رسیدن به چیزی بهتر یا بیش تر یا قدرتمند تر یا ماندگارتر، نقطه تلاقی مذهب و تمدن است. یا به عبارت دیگر مذهب روایتی است که این سرکوب میل را در سپیده دمان تمدن توجیه می کند.

۵ – Riordan, John (ed.), Sport under Communism, London: Hurst, 1978

۶ – Washburn, Dan, China’s Golf Obsession, Foreign Policy, 24 FEBRUARY 2010

۷ – Franco and the Golden Ages of the Sardana, Oreneta, 5th January 2004

۸ – Sheikhi, Marjohn, How much Alcohol Iranians consume?, Mehrnews, 26 July 2015

۹ – Kazemipur, Abdolmohammad and Rezaei, Ali, Journal for the Scientific Study of Religion, 42(3), September 2003, pp. 347- 361

۱۰ – رفیع زاده، شهرام، ۲۳ کارخانه تولید الکل در ایران وجود دارد، رادیو فردا، ۶ خردادماه ۱۳۹۵

مطالب مرتـبط

بدون نظر

نظر بگذارید