خانه  > slide, اقلیت های دینی, سایر گروهها  >  امید معماریان: روحانی چهره فریب کارانه خود را نشان داد/ دلبر توکلی

امید معماریان: روحانی چهره فریب کارانه خود را نشان داد/ دلبر توکلی

ماهنامه خط صلحخیابان گلستان هفتم در تهران تبدیل به میدان کارزار جنگ شده بود؛ از یک سو پلیس و نیروهای امنیتی و از سوی دیگر ایستادگی درویشان گنابادی. درگیری ها از جایی آغاز شد که نیروهای امنیتی محدودیت هایی را در رفت و آمد به منزل قطب درویشان، نورعلی تابنده -ملقب به مجذوبعلی شاه-، در منطقه پاسداران در شمال تهران ایجاد کردند. این امر با اعتراض هواداران آقای تابنده مواجه شد و آن ها از سراسر ایران خود را به تهران رساندند و با تشکیل زنجیره انسانی در اطراف خانه قطب درویشان، سعی کردند از او حفاظت کنند.

دلبر توکلی

اگر چه درویشان گنابادی از بیش از یک دهه پیش بارها با مقام های قضایی و انتظامی جمهوری اسلامی ایران درگیر شده اند، اما این اولین باری بود که در ماه های گذشته این درگیری به خشونت از سوی طرفین کشیده شد و چندین نفر زخمی و کشته شدند. این در حالی است که این سلسله صوفی، یکی از متشرع ترین گروه های اهل طریقت در ایران به شمار می رود.

حساسیت حکومت جمهوری اسلامی روی درویشان گنابادی از جایی بالا گرفت که شماری از روحانیون شیعه در ایران در سال های اخیر از گرایش روز افزون جوانان به بعضی اعتقادات عرفانی و صوفی گرایانه اظهار نگرانی کردند و این اعتقادات را گمراه کننده دانستند.

در همین راستا گفت و گویی داشتم با امید معماریان خبرنگار مقیم نیویورک در آمریکا، او با اشاره به این که جمهوری اسلامی اجازه نمی دهد هیچ ایدئولوژی ای غیر از ایدئولوژی خودش در جامعه رواج پیدا کند گفت: “مشکل اصلی حکومت جمهوری اسلامی ایران با طرز فکرهای جایگزین و با فرقه ها و گروه هایی است که روایت های رسمی متفاوتی را در خصوص دین و ایمان و باورهای مذهبی ارائه می کنند. در همین راستا است که با درویشان، بهایی ها و با کسانی که از اسلام به مسیحیت می پیوندند، برخورد می کنند. آن ها می خواهند مردم را در مداری که دستگاه تبلیغاتی و ایدئولوژی خودشان می گردد، محصور کنند”.

این خبرنگار در ادامه به خط صلح گفت: “در سال های گذشته یک نوع همزیستی بین جمهوری اسلامی با درویشان وجود داشت و یا این که درویشان کم تر کنترل می شدند؛ اما در یک جایی، با افزایش طرفداران این گروه ها و توجه بیش تر مردم به نوع طرز تفکر این گروه ها، جمهوری اسلامی به جایی رسید که احساس خطر کرد. در حقیقت به نقطه ای رسید که فکر می کرد باید با این تفکر برخورد مستقیم کند و آن را جمع کند. کما این که با آقای محمد علی طاهری از گروه عرفان حلقه، این کار را کردند”.

امید معماریان هم چنن اشاره داشت به این که جمهوری اسلامی همواره گروه هایی که فعالیت های مذهبی و عرفانی غیر از شیعه ای را که خودش آن را دیکته می کند، زیر ذره بین داشته است. اما این بار این موضوع به درگیری خیابانی کشیده شد، چون درویشان سکوت خود را شکستند و به دفاع از قطبشان، آقای تابنده، به پا خواستند و در مقابل نیروهای امنیتی مقاومت کردند.

او در ادامه گفت: “جمهوری اسلامی به این گروه ها به عنوان تهدید امینیتی نگاه می کند و معتقد است که این افراد با ترویج اعتقاداتشان آن چه که ایدئولوژی حکومت است را تضعیف می کنند. از طرفی رشد شبکه های اجتماعی، فرصتی را به این گروه ها داده است که مردم ارتباط بیش تری با نوع اعتقادات و افکار آن ها برقرار کنند. خوب، این امر بیش تر از گذشته نیروهای امنیتی ایران را نگران کرده است و به این گروه ها به عنوان خطر جدی تری نگاه می کنند؛ در نتیجه دست با مقابله و خشونت زدند”.

رفتار نیروهای امنیتی و پلیس موجب شد تا درویشان که به صلح جویی و آرامش شهره بودند، در دفاع از خود وارد کارزار خیابانی شدند. امید معماریان معتقد است که این رفتار نا سنجیده نیروهای امنیتی بود که موجب شد تا از هر دو طرف افرادی زخمی و کشته شوند. او گفت: “حکومت باید حق شهروندی مردم را به رسمیت بشناسد؛ حق همه مردم را، از هر گروه و فرقه ای که هستند. درویشان هم جزو مردم هستند و حتی حق اعتراض دارند و آن ها هم باید بتوانند آزادانه مطالبات خود را مطرح کنند.  اما می بینیم که جمهوری اسلامی با هر گروه و حتی فردی که اعتراضی می کند، یا مطالبه ای دارد، با خشونت برخورد می کنند. در همین حرکت دختران خیابان انقلاب، دیدیم که دختران را از سکویی که بر آن ایستادند و در صلح و سکوت پیام خود را می رسانند، با خشونت برخورد می شود و آن ها را با ارعاب و برخورد فیزیکی به زمین پرت می کنند. در مورد فعالان محیط زیست هم همین طور. در صورتی که بر اساس قانون اساسی کشور اعتراض و بیان مطالبات مردم، حق آنان است”.

وی در ادامه گفت: “وظیفه پلیس و نیروهای امنیتی ایجاد برقراری نظم است. وظیفه شان این است که از به خشونت کشیده شدن اعتراضات، جلوگیری کنند و مانع ایجاد آشوب در شهر شوند. اما می بینیم که خودشان در ایجاد خشونت و درگیری گام اول را بر می دارند. این اولین بار نیست که نیروهای امنیتی و پلیس در سطح جامعه دست به خشونت می زنند. در حادثه کوی دانشگاه هم همین اتفاق افتاد و در اتفاقات اعتراضات خیابانی سال ۸۸ هم همین طور. اما توجه کنید که وقتی نیروهای امنیتی دست به خشونت می زنند، نه تنها مورد بازخواست قرار نمی گیرند، بلکه از سوی حکومت مورد حمایت قرار می گیرند و از هر نوع عواقب بدی مصون هستند؛ اما گروه های مردمی از این مصونیت برخوردار نیستند”.

امید معماریان در خصوص حکم اعدام محمد ثلاث نیز به خط صلح گفت: “محمد ثلاث را نمی شناسم و خودم هم در محل حادثه حضور نداشتم تا دقیقاً بدانم در آن جا و در آن روز چه اتفاقی افتاد. اما آن چه از کلیت ماجرا می دانم، این است که اگر پلیس و نیروهای امنیتی وظیفه اصلی شان را -که برقراری امنیت است- به درستی انجام می دادند، اصلاً این درگیری ها پیش نمی آمد و آقای ثلاث هم دست به فرار نمی زد که موجب کشته شدن افرادی شود. اگر چه این اتفاق متاثر کننده است، اما باید دید که ریشه و دلیل اصلی این حوادث چیست و از کجا آغاز شد. نمی توانیم به تنهایی یک طرف موضوع را که درویشان هستند دستگیر و محاکمه کنیم و طرف مقابل از مصونیت کامل برخوردار باشد”.

وی با اشاره به این که دولت و رئیس جمهور نیز در این میان مصون نیستند، گفت: “رئیس جمهور در این خصوص سکوت پیشه کرد؛ با آن که آقای روحانی برای به دست آوردن رای، پیش از انتخابات ریاست جمهوری از حقوق شهروندی و احترام به حریم خصوصی بسیار صحبت کرده بود، اما حالا در سکوت به سر می برد. او کاملاً این موارد را به نیروهای امنیتی واگذار کرده است. آقای روحانی تبدیل شده است به یک ضبط صوت که حرف های تکراری می زند و کسی هم به حرف او اهمیت نمی دهد. روش او باعث شد حتی یک جریان سیاسی اصلاح طلبی بعد از سال ها فعالیت سقوط کرد. این ها همه نشانِ ترس او است. دیگر از این هم گذشته است که بخواهد بیاید بگوید دست هایی پشت پرده هستند. او حتی نتوانست مانند خاتمی عمل کند. خاتمی این طور نشان داد که تلاش خود را کرده است اما به او اجازه نمی دهند که قدم اجرایی بردارد. اما روحانی حتی نشان نداد که تلاشی برای مردم کرده است. او فریبکاری است که با شعار رای جمع کرد و وعده هایش را از یاد برد. این یکی از غیر اصولی ترین کارهایی است که در زندگی سیاسی اش انجام داد. آقای روحانی در مقابل ظلم هایی که می شود سکوت کرده است”.

***

فشار بر دروایش به اتفاقات روزهای تلخ در خیابان گلستان هفتم ختم نشد. حدود ۴۰۰ تن از درویشان دستگیر شدند و در شرایط بدی در زندان بدون دسترسی به وکیل در حبس به سر می برند.

نورعلی تابنده، قطب درویشان گنابادی نیز در روزهای پایانی سال ۱۳۹۶ در ویدئویی به طور تلویحی از «حصر خانگی» خود خبر داد و ابراز امیدواری کرد که محدودیت های اعمال شده در مورد وی و سایر اعضای این گروه تا عید نوروز رفع شود اما او هم چنان در حصر خانگی به سر می برد.

آقای تابنده در این ویدئو که در وبسایت مجذوبان نور منتشر شده است، خطاب به «جمعی از فقرا و رفقا» که «نگران حال» وی هستند، گفت که «نگران» نباشند و «حال مزاجی» وی خوب است.

درویشان گنابادی چند روز قبل از شب واقعه خونین گلستان هفتم، با گلدان های گل به در خانه اهالی خیابان گلستان مراجعه می کردند تا از آنان بابت اتفاقاتی که در محله شان افتاده بود، دلجویی کنند.

مطالب مرتـبط

بدون نظر

نظر بگذارید