خانه  > slide, سایر گروهها  >  از کاسبان تا قربانیان مهریه، از قانون تا فقر و فرهنگ و رسانه/ مهتاب علینژاد

از کاسبان تا قربانیان مهریه، از قانون تا فقر و فرهنگ و رسانه/ مهتاب علینژاد

ماهنامه خط صلح – مهریه چیست؟ مهریه در فرهنگ و فقه اسلامی مالی است که زوج در هنگام عقد ازدواج به زوجه تعهد می‌کند تا در صورت مطالبه، آن را به او پرداخت نماید. این مال می‌تواند وجه نقد، سکه، طلا، ملک، یا حتی اشیای غیرمالی مانند آموزش قرآن یا انجام سفر زیارتی باشد، مشروط بر این‌که ارزش مالی یا معنوی مشخصی داشته باشد. بنا بر قوانین ایران و شرع اسلامی، مهریه از حقوق قانونی و شرعی زنان محسوب می‌شود که به محض جاری شدن صیغه‌ی عقد، بر عهده‌ی زوج قرار می‌گیرد و مالک آن هم زوجه است. مهریه در قرآن صداق نام دارد که به معنای هدیه و عطیه است و قرار است نشان محبت، صداقت و راستی باشد. هدف اولیه از آن هم احترام به مقام زن و ایجاد پشتوانه‌ی مالی برای اوست. اما این امر در طول زمان تحولات فرهنگی و اقتصادی پیدا کرده و به نظر می‌رسد که از مقام و جایگاه خود خارج شده است.

در خرداد ۱۴۰۱، مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی دست به یک افکارسنجی زد. سوژه‌ی این افکارسنجی پیرامون مهریه و نظر مردم درباره‌ی مداخله‌ی قانون در آن بود؛ آن‌هم در جامعه‌ای که مهریه‌هایی به عدد سن و سال زنان بارها دیده و تیترهایی با عنوان معضلی به نام مهریه‌های سنگین و عجیب، در رسانه‌ها مشاهده می‌شود. هم‌چنین اگر جستجوگران دست به جستجو در فضای مجازی بزنند، با تیترهایی با موضوع تاثیر مهریه‌های سنگین بر طلاق زوجین مواجه می‌شوند. اما در این افکارسنجی، تنها ۳۶.۶ شهروندان گفته بودند که اهمیت مهریه در زندگی‌شان زیاد و یا خیلی زیاد است. هم‌چنین تنها ۸.۶ درصد شهروندان بر این باور بودند که مهریه‌های سنگین، موجب استحکام خانواده می‌شود؛ مهریه‌های سنگینی که موجب شده‌است تا مردان بسیاری کارشان به زندان و حبس بکشد. دی ماه ۱۴۰۳، رئیس هیات امنای ستاد دیه‌ی کشور، با بیان این‌که در حال حاضر ۲۳۶۷ نفر بدهکار مهریه و نفقه در زندان‌های سراسر کشور داریم، گفته بود که از این تعداد ۱۹۱۰ نفر بدهکار مهریه و ۴۵۷ نفر بدهکار نفقه هستند.(۱) آماری که شاید در نگاه اول کم به نظر برسد و اما به گفته‌ی جوزی وکیل و قاضی سابق دادگستری، «آمارهای رسمی تعداد زندانیان مهریه باید با دقت بیش‌تری تحلیل شود، زیرا بیش‌تر این بازداشت‌ها بلافاصله با ارائه‌ی دادخواست اعسار یا تضمین مالی پایان می‌یابد.» (۲)

مهریه‌ها، بالاخص مهریه‌های سکه‌ای سال‌هاست که بین زوج‌ها وجود دارد و محل مناقشه است. وقتی هم قیمت سکه بالا می‌رود، این مناقشه بیش‌تر می‌شود. مهریه‌های سنگینی که یا عندالمطالبه‌اند و زوج حتی در صورت عدم توانایی مالی، باید آن را پرداخت کند و یا عندالاستطاعه‌اند و زوج زمانی موظف است آن را به زوجه بدهد که به لحاظ مالی توانایی‌اش را داشته باشد. مهریه‌های سنگینی که خود از علل اصلی طلاق در جامعه‌ی ایران هستند.(۳) زنانی که پس از عقد، مهریه‌ی خود را به اجرا می‌گذارند و داماد تازه و پس از عقد و ازدواج می‌فهمد که هدف همسر از این ازدواج نه زندگی مشترک که گرفتن مهریه بوده است.

ماجرا ابتدا از «کی داده و کی گرفته» آغاز می‌شود. اما وقتی قصه‌ی ازدواج و عقد رسمی شد، آن‌چه که قرار بود کی داده گرفته باشد، زوجه از زوج می‌گیرد. اگر هم توان پرداختش نباشد و مهریه هم عندالمطالبه، زوج سر از بازداشت و زندان در می‌آورد. مسئله اما به همین سادگی نیست. کاسبین و جریانی که از این امر کسب درآمد می‌کنند هم تنها زنان نیستند. دفاتر ثبت و دولت هم خود از کاسبین مهریه، بالاخص مهریه‌های سنگین هستند. با امری به نام حق ثبت مهریه.

ابتدا به مسئله‌ی اول، یعنی زنان بپردازیم. مرتباً حرف‌هایی از این دست زده می‌شود که زنان از مهریه کاسبی می‌کنند. یکی تیتر می‌زند که رونمایی از کاسبی و دختران باکره که مهریه می‌گیرند و دیگری هم به نقل از نایب‌ رئیس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس، به بدل شدن مهریه به عنوان دکان تجارت برخی زنان اشاره می‌کند و به مردم می‌گوید که با هم‌شان خود ازدواج کنند و متناسب با توان مالی‌شان مهریه تقبل نمایند. اما نکته‌ی اساسی این‌جاست که باتوجه به قوانین امروز ایران، بسیاری از حقوق در ازدواج به سود مردان تنظیم می‌شود. در این شرایط است که مهریه در واقع بدل به تضمینی برای حفظ حقوق زن در یک زندگی زناشویی می‌شود. یعنی در واقع امروز و با توجه به وضعیت قوانین مدنی ایران، مهریه فقط یک پشتوانه‌ی مالی برای زنان نیست، بلکه در عمل نقطه‌ی اتکایی است برای نگه داشتن کانون خانواده و امتناع مردان از جدایی و یا بخشش مهریه در مقابل طلاق؛ همان ضرب‌المثل معروف «مهرم حلال، جونم آزاد». در صورت مرگ شوهر هم با توجه به قوانین ارث در ایران که زوجه سهم ناچیزی از شوهرش به ارث می‌برد، مهریه تنها حق مالی برای زن است که در اولویت باز پرداخت قرار می‌گیرد.(۴) در واقع مهریه در این‌جا برای زنان یک تضمین است. تضمینی برای حفظ زندگی خانوادگی و اعتبار در آن. اما چرا مهریه‌ها سنگین گرفته می‌شوند؟ یکی از علل گسترش مهریه‌های سنگین، به گفته‌ی بسیاری از جامعه‌شناسان، فقدان امنیت اجتماعی و اقتصادی زنان در ایران است. زنانی که دسترسی کمی به بازار کار، فرصت‌های شغلی محدود و حمایت اجتماعی ناکافی دارند، در چنین وضعیتی ممکن است مهریه را نوعی «بیمه‌ی ازدواج» در نظر بگیرند. یعنی اگر ازدواج شکست خورد، بتوانند با گرفتن مهریه، ضرر خود را جبران کنند. در واقع زنان از این حق مالی برای مواقع بحرانی چون طلاق بهره می‌گیرند تا احترام و شان و استقلال‌شان، پس از پایان زندگی مشترک حفظ شود.

اما با وجود همه‌ی این‌ها، هنوز می‌توان گفت که کاسبی مهریه توسط زنان امری واقعی است که انجام می‌شود. شواهد و قرائن و اخباری که منتشر می‌شود، نشان می‌دهد که گروهی از زنان با نیت سوئاستفاده از مردان و مهریه‌های بالا وارد ازدواج می‌شوند. در چنین حالتی، ازدواج تنها یک ابزار برای دستیابی به دارایی و امتیاز مالی است. البته اثبات چنین نیتی در دادگاه بسیار دشوار است و اکثر قضات بر اساس ادله‌ی موجود و روند قانونی عمل می‌کنند. در سال‌های اخیر نیز گزارش‌هایی مبنی بر ازدواج‌های صوری یا کوتاه‌مدت منتشر شده که هدف اصلی آن‌ها دریافت مهریه و جدایی سریع بوده است. این موضوع با افزایش پرونده‌های طلاق و اجرای مهریه همزمان شده است. هربار هم با افزایش قیمت سکه، این زندانیان مهریه و مهریه‌های به اجرا گذاشته هستند که بیش‌تر می‌شوند. این ماجرا خاص سکه‌های چند ده میلیون تومانی سال‌های اخیر هم نیست. آذر ماه ۱۳۹۷، وقتی دلار به بیش از ۱۲هزار تومان رسید و سکه به ۴ میلیون تومان، ستاد دیه کشور اعلام کرد که تعداد زندانیان متهم به بدهکاری مهریه طی سال ۱۳۹۷ بیش از ۴۰ درصد افزایش یافته است. هم‌چنین و بنا بر گفته‌ی رئیس ستاد دیه کشور در همان سال ۱۳۹۷، تعداد بدهکاران مهریه که در زندان به سر می‌برند در فاصله‌ی سال‌ ۱۳۹۳ تا آن زمان، دو برابر شده‌است. در این مدت قیمت هر قطعه تمام سکه‌ی طلا بیش از ۳.۱ برابر شده است. (۵) به اعداد باید دقت کرد. این اعداد می‌گویند که ‌هم‌زمان با افزایش قیمت سکه، تعداد مهریه‌های به اجرا گذاشته نیز بیش‌تر می‌شوند و در نتیجه زندانیان مهریه هم فزونی می‌یابند. یعنی با فقیرتر شدن مردم، افزایش قیمت دلار و سکه و افزایش هزینه‌های زندگی شهروندان، زنان بیش‌تری به این جمع‌بندی می‌رسند که باید مهریه‌های خود را به اجرا بگذارند، تا بتوانند برای خود در شرایط ناپایدار اقتصادی، پشتوانه‌ای را فراهم کنند. کسی منکر کاسبان مهریه نیست. اما به نظر می‌رسد در این وضعیت و با توجه به عددها و آمار، مقصر اصلی، نه شهروندان که فضای اقتصادی کشور است. فضای اقتصادی‌ای که بدتر و بدتر می‌شود و از سویی موجب فروپاشی خانواده به دلیل فقر و نداری می‌شود و از سویی دیگر برخی زنان سودجو را تحریک می‌کند که با به اجرا گذاشتن مهریه، برای خودشان تضمینی مالی برای آینده‌ی نامعلوم اقتصادی کشور دست و پا کنند.

البته به نظر می‌رسد که این ماجرا، به جز قوانین نابرابر بین زنان و مردان و بدتر شدن شرایط اقتصادی کشور و سودجویی برخی زنان، مقصر دیگری نیز دارد. رسانه‌ها و فضای مجازی هم خود از عواملی هستند که به این وضعیت دامن می‌زنند. در سال‌های اخیر، فضای مجازی نقشی کلیدی در شکل‌دهی نگرش‌های اجتماعی نسبت به مهریه بازی کرده است. انتشار عکس‌هایی از عقدنامه‌هایی با مهریه‌های عجیب مانند «یک جلد کلام‌الله مجید، یک شاخه گل، و ۱۳۶۹ عدد سکه‌ی تمام بهار آزادی» یا «چند تُن آهن» باعث شده که نوعی رقابت یا چشم‌ و‌ هم‌چشمی در جامعه شکل بگیرد. هم‌چنین، بازنمایی داستان‌هایی از زنانی که پس از چند ماه ازدواج، موفق به دریافت مهریه‌های سنگین و کسب درآمدهای بالا شده‌اند، این تصور را به وجود آورده که می‌توان از ازدواج به‌عنوان یک ابزار کسب سوئ استفاده کرد. البته می‌توان گفت که سوئ‌تفسیر یا بزرگ‌نمایی هم در اخبار رخ می‌دهد. اما به نظر می‌رسد که این خبرهای داغ و ایضاً چشم و هم‌چشمی‌هایی که این بار از خانواده و محله، به فضای مجازی کشیده شده، هم خود عاملی است که موجب می‌شود مهریه‌ها عجیب‌تر و عدد و رقم‌ها بزرگ‌تر شده است. همین مهریه‌ها هم خود عاملی می‌شود برای تحریک کاسبان مهریه که با استفاده از این فضا، طلب مهریه‌های نجومی کنند. خروجی آن هم می‌شود زنانی که دنبال مهریه هستند و مردانی که از زندان و یا بیرون زندان تلاش می‌کنند تا این مهریه‌ها را بپردازند و یا زندگی‌هایی که آن‌قدر تلخ می‌شود و زنانی که آن‌قدر در زندگی آسیب می‌بینند که می‌گویند مهرم حلال، جانم آزاد!

چونان که پیش‌تر گفته شد، دیگر کاسب مهریه، سردفتران و دولت هستند. شاید در ابتدا این سخن موجب تعجب باشد. اما حق ثبت مهریه‌ای که توسط دفاتر رسمی ازدواج و طلاق گرفته می‌شود، خود روش دیگری است برای دریافت مبالغی از زوج‌هایی که می‌خواهند ازدواجشان را ثبت رسمی کنند. این مبلغ برای مهریه‌های بیش از ۱۴ سکه است که تا مرز ۱۰۰ سکه، چهار دهم قیمت سکه‌ها، از ۱۰۰ تا ۲۰۰ سکه، ۲ درصد قیمت سکه‌ها و بیش از ۲۰۰ سکه، ۱۵ درصد قیمت سکه‌ها محاسبه شده و توسط زوج و زوجه پرداخت می‌شوند. این هزینه به حساب سردفتری که آن ازدواج را ثبت کرده می‌رود. بخشی از آن به عنوان حق‌التحریر ازدواج است و بخشی دیگر به عنوان مالیات یا سهم دولت، به حساب خزانه‌ی دولتی واریز می‌شود و بخش دیگری نیز به عنوان حق‌الزحمه در اختیار سردفتر می‌ماند. تا پیش از این، امر حق ثبت مهریه‌ سردفتران بر اساس تعرفه‌های قانونی، مبالغی بود که بابت هزینه‌ی ثبت از زوج و زوجه اخذ می‌کردند و اما با اضافه شدن این حق ثبت، میزان دریافتی سردفترانی که مهریه‌های بالا را ثبت می‌کنند، چند برابر شده است. یک استدلال در خصوص این هزینه‌ی ثبت می‌گوید که طرح این امر جهت کنترل مهریه‌های بالاست. بدین معنی که زوج و زوجه به دلیل هزینه‌ی بالای ثبت مهریه‌ی بالای ۲۰۰ سکه، به سمت طرح آن مهریه‌های بالا نروند. اما مسئله این‌جاست که این حق ثبت علاوه بر وارد کردن فشار مالی مضاعف در هنگام ازدواج، باعث می‌شود که برخی خانواده‌ها از ثبت مهریه‌ای که توافق شده خودداری کنند که این امر به ضرر زنان تمام می‌شود. در واقع این امر هم مانند خود قصه‌ی مهریه، کاسبی‌ای ایجاد کرده که هم خزانه‌ی دولتی و هم سردفتران از آن منتفع می‌شوند و در نتیجه هم عملاً نتیجه‌ای برای محدودسازی مهریه‌های ثبت شده نداشته‌ است.

بنا بر آن‌چه از دل آمار و اخبار بر می‌آید، مهریه در ایران دیگر یک سنت شرعی یا توافقی ساده میان زوجین و خانواده‌ها نیست. بلکه بدل به آیینه‌ای شده است که در آن می‌توان تصویر اقتصاد بحران‌زده، ساختارهای ناعادلانه‌ی حقوقی، شکاف‌های جنسیتی، و فضای رسانه‌ای هیجانی را با هم دید. ماجرای مهریه، دیگر فقط یک رابطه‌ی دو نفره میان زن و مرد نیست. بلکه گره خورده است به دخالت دولت، کاسبی دفاتر رسمی، سکوت قانون، فقر ساختاری و بازی‌های روانی فضای مجازی. یک سوی ماجرا زنانی هستند که در فقدان امنیت مالی و اجتماعی از مهریه به عنوان آخرین پشتوانه‌ی حقوقی و انسانی خود بهره می‌گیرند و سوی دیگر مردانی که قربانی سوئ‌استفاده‌ها و کاسبی‌ها و مشکلات اقتصادی و قانونی شده و می‌شوند. در واقع مهریه هم قربانی دارد و هم کاسب. هم کسانی را دارد که با نیت سوئ به سمتش می‌آیند و هم کسانی که مهریه را برای دفاع از زندگی و آینده‌ی خود طلب می‌کنند. در این شرایط، اگر قرار بر تغییری است، باید به اصلاح ساختارهای حقوقی، به رسمیت شناختن واقعیت‌های اقتصادی، تقویت بیمه‌های اجتماعی برای زنان، شفاف‌سازی روندهای قانونی و آموزش عمومی نسبت به حقوق خانواده اندیشید. مهریه نه قرار بوده چماق باشد و نه چک سفید امضا و نه ابزار سوئ‌استفاده. تا زمانی که این مسائل و مشکلات اقتصادی و قانونی حل نشوند، داستان مهریه هم‌چنان پابرجاست؛ چه قربانیانش، چه کاسبانش و چه زنانی که بر روی آن برای آینده خود حساب می‌کنند.

پانوشت‌ها:
۱- مهریه را کی داده و کی گرفته؟/ آمار عجیب زندانیان مهریه و نفقه در کشور، خبرآنلاین، ۱۵ دی‌ماه ۱۴۰۳.
۲- آمار زندانیان مهریه؛ نگاهی دقیق تر به واقعیت، خبرگزاری مهر، ۱۱ خردادماه ۱۴۰۴.
۳- مهریه‌های سنگین از علل اصلی طلاق در جامعه است، خبرگزاری مهر، ۳۰ آذرماه ۱۴۰۳.
۴- زنان؛ حق طلاق و حذف مهریه، پگان بنی‌هاشمی، بی بی سی فارسی، ۱۷ خردادماه ۱۳۹۷.
۵- تبعات سکه‌ی ۴ میلیون تومانی؛ افزایش ۴۰ درصدی زندانیان مهریه در ایران، یورونیوز، ۲۶ نوامبر ۲۰۱۸.

مطالب مرتـبط

بدون نظر

نظر بگذارید