خانه  > slide, سایر گروهها  >  آیا هشتگ‌ها و کارزارها ابزاری برای تغییراند یا توهم مشارکت؟/ مهرناز رزاقی

آیا هشتگ‌ها و کارزارها ابزاری برای تغییراند یا توهم مشارکت؟/ مهرناز رزاقی

ماهنامه خط صلحامروز شبکه‌های اجتماعی به میدان‌های کلیدی برای کنشگری بدل شده‌اند، جایی که از حمایت علنی از اهداف سیاسی و اجتماعی گرفته تا سازماندهی اعتراضات، همه‌چیز ممکن است. این فضاها در دوره‌ای که مردم بیش از هر زمان دیگری به دلیل همه‌گیری کووید-۱۹ به رسانه‌های دیجیتال روی آوردند، اهمیتی دوچندان پیدا کردند. اکنون هر تجمع یا اعتراض، نه فقط یک رویداد خیابانی، بلکه نمایشی زنده در پروفایل‌های اینستاگرام، ایکس (توییتر سابق)، تیک‌تاک یا تلگرام است. از «بهار عربی» تا جنبش‌هایی نظیر «من‌هم» (Me Too) و «جان سیاه‌پوستان مهم است» (Black Lives Matter)، این شبکه‌ها توانستند هویت‌های جمعی را شکل دهند و جنبش‌هایی فراملی و پرقدرت ایجاد کنند. اما در دل این دستاوردها، شک و تردیدهایی نیز وجود دارد. پلتفرم‌های که زمانی وعده‌ برابری و آزادی می‌دادند، حالا به میدان‌های تجاری بدل شده‌اند، جایی که منافع اقتصادی حرف اول را می‌زنند. سازوکارهای این پلتفرم‌ها، به‌جای محافظت از کنشگران در برابر آزار و نفرت‌پراکنی، زمینه را برای قدرت‌نمایی دولت‌ها، گروه‌های فشار و حتی جنبش‌های راست افراطی فراهم کرده است. این تناقض، کنشگری دیجیتال را در نقطه‌ای حساس قرار داده است: در حالی که ابزارهای بیش‌تری برای صدا دادن به جنبش‌ها در دسترس است، اما آیا این فضاها هم‌چنان می‌توانند همان نقش رهایی‌بخش پیشین را ایفا کنند؟

کارزارهای آنلاین به‌عنوان یکی از ابزارهای برجسته‌ی کنشگری دیجیتال، نقشی محوری در جلب توجه عمومی، فشار بر تصمیم‌گیران و ایجاد تغییرات اجتماعی ایفا می‌کنند. این کارزارها، با استفاده از ظرفیت شبکه‌های اجتماعی، امکان بسیج توده‌ای سریع و گسترده را فراهم می‌آورند، به‌طوری‌که یک درخواست ساده می‌تواند به صدای میلیون‌ها نفر تبدیل شود. کارزارهای آنلاین در ایران نمونه‌ای از کنشگری دیجیتال هستند که می‌توانند به‌سرعت مسائل اجتماعی و سیاسی را به اولویت عمومی تبدیل کنند. از اعتراض به تخریب پارک قیطریه گرفته تا درخواست برکناری شهردار تهران یا مطالبه‌ی عمومی برای رفع فیلترینگ، این کارزارها توانسته‌اند صدای گروه‌های مختلف جامعه را تقویت کنند. با بهره‌گیری از شبکه‌های اجتماعی، این حرکت‌ها امکان جلب حمایت گسترده و اعمال فشار بر تصمیم‌گیران را فراهم می‌کنند. اما چالش‌هایی نظیر سانسور، محدودیت‌های اینترنتی و عدم پاسخ‌گویی نهادهای قدرت، الگوریتم‌های محدودکننده و تجاری‌سازی این پلتفرم‌ها می‌تواند تاثیرگذاری این کارزارها را محدود کند.

جوامع احساسی، کنشگری بازیگوشانه و قدرت کارزارهای آنلاین

احساسات، به‌ویژه احساسات مثبت، موتور محرک کنشگری دیجیتال در جهان امروز هستند. این احساسات نه‌تنها افراد را به مشارکت تشویق می‌کنند، بلکه هم‌چون جرقه‌هایی در شبکه‌های اجتماعی شعله‌ور شده و به موج‌هایی فراگیر بدل می‌شوند. مفهومی که این پدیده را توضیح می‌دهد، «جوامع احساسی» (Affective Publics) است؛ گروه‌هایی که حول محور بیان‌ و ابراز احساسات شکل می‌گیرند و حس توانمندی و اتحاد را در میان اعضای خود تقویت می‌کنند. این جوامع، با ایجاد حس تعلق و هدف مشترک، می‌توانند به سکویی برای تغییرات اجتماعی تبدیل شوند. در این میان، هشتگ‌ها نقشی کلیدی در ایجاد این جوامع ایفا می‌کنند. این ابزار ساده اما قدرتمند، امکان گردهم‌آمدن افرادی با دغدغه‌های مشابه را فراهم می‌کند و احساسات جمعی را به صورت همگانی بازتاب می‌دهد. از اعتراضات جهانی علیه نژادپرستی با هشتگ BlackLivesMatter# گرفته تا جنبش «می‌تو» علیه خشونت جنسی، هشتگ‌ها راهی برای گسترش آگاهی و بسیج جمعی فراهم کرده‌اند. البته، این فضا تنها به جنبش‌های پیشرو اختصاص ندارد؛ گروه‌های راست افراطی نیز با بهره‌گیری از شبکه‌های جایگزین و تکنیک‌های دیجیتال، از این ابزارها برای پیشبرد اهداف خود استفاده می‌کنند. اکنون تیک‌تاک جلوه‌ای نو از کنشگری دیجیتال را به نمایش گذاشته است. این پلتفرم با ارائه‌ی ابزارهایی مانند فیلترها، میم‌های روایی، ویدئوهای خلاقانه و البته هشتگ‌ها، محیطی برای «کنشگری بازیگوشانه» (Playful Activism) ایجاد کرده است. تیک‌تاک  این امکان  را می‌دهد تا افراد با زبان خلاقیت و سرگرمی، پیام‌های خود را به گوش مخاطبانی تازه برسانند. فعالان فلسطینی، برای نمونه، از این فضا برای ارائه روایت‌های نوین از کشمکش‌های خود استفاده کرده‌اند، درحالی‌که کنشگران اقلیمی توانسته‌اند فضایی از «نگرانی مشترک» را درباره‌ی بحران‌های مربوط به محیط زیست و آب‌وهوا ایجاد کنند. تیک‌تاکرهای‌ ایرانی نیز با طنزهای خلاقانه رویکرد انتقادی به فضای سیاسی و اجتماعی را مطرح می‌کنند.

کارزارهای آنلاین در عصر دیجیتال به عنوان ابزاری موثر در سیاست‌گذاری اجتماعی و مدنی عمل می‌کنند که امکان بسیج عمومی و تغییرات بنیادین در ساختارهای سیاسی و اجتماعی را فراهم می‌آورند. این ابزار با استفاده از شبکه‌های اجتماعی و پلتفرم‌های دیجیتال به افراد و گروه‌ها این امکان را می‌دهد که به‌طور هم‌زمان صدای خود را به گوش جهانیان برسانند و در مسائل مختلفی چون حقوق بشر، عدالت اجتماعی، و مسائل زیست‌محیطی نقش‌آفرینی کنند. در واقع، قدرت این کارزارها در ویژگی‌های خاص آن‌ها، نظیر سرعت، قابلیت دسترسی جهانی و هزینه‌های پایین است. اولین ویژگی برجسته کارزارهای آنلاین، سرعت بالای گسترش آن‌ها در سطح جهانی است. بر خلاف روش‌های سنتی، که در آن‌ها زمان و منابع مالی زیادی برای سازماندهی اعتراضات نیاز است، کارزارهای آنلاین می‌توانند به‌سرعت از یک مقیاس محلی به مقیاس جهانی منتقل شوند. این فرایند به‌ویژه در زمان‌های بحران، مانند نقض حقوق بشر، جنگ‌ها، یا فجایع زیست‌محیطی اهمیت زیادی دارد. کارزارها می‌توانند به‌طور آنی اطلاعات را منتشر کنند و مشارکت‌کنندگان زیادی را از سراسر جهان جلب نمایند.

در زمینه‌ی هزینه‌ها، کارزارهای آنلاین از مزیت بزرگی برخوردار هستند. برخلاف اعتراضات خیابانی یا سایر شیوه‌های مبارزاتی که نیازمند منابع مالی فراوان، تجهیزات و حضور فیزیکی است، کارزارهای آنلاین به‌واسطه‌ی پلتفرم‌های دیجیتال می‌توانند با هزینه‌ی بسیار پایین و تنها با استفاده از اتصال اینترنتی، به‌طور گسترده‌ای تاثیرگذار باشند. این امر به‌ویژه برای گروه‌های اجتماعی و سیاسی با منابع محدود، از جمله جنبش‌های حقوق بشر در کشورهای در حال توسعه، یک مزیت بزرگ است. علاوه بر این، کارزارهای آنلاین به‌طور قابل توجهی می‌توانند به تغییرات فرهنگی و اجتماعی منجر شوند. با ارائه‌ی اطلاعات، آگاهی‌رسانی و بسیج عمومی، این کارزارها قادرند تغییرات عمیقی در نگرش‌های اجتماعی ایجاد کنند. با این حال، چالش‌هایی نیز در پیشبرد کارزارهای آنلاین وجود دارد. یکی از چالش‌های عمده، خطر دستکاری اطلاعات است. کارزارها ممکن است به‌راحتی هدف انتشار اخبار نادرست یا اطلاعات گمراه‌کننده قرار گیرند، که می‌تواند باعث تضعیف اثرگذاری آن‌ها شود. اگرچه این کارزارها به عنوان رویه‌های دمکراتیک به کار گرفته می‌شوند، نظارت‌های دولتی و فیلترینگ می‌تواند مانعی جدی برای پیشبرد اهداف این کارزارها باشد. در کشورهای اقتدارگرا، دولت‌ها با مسدود کردن سایت‌ها یا اعمال محدودیت‌های شدید، دسترسی به کارزارها را محدود می‌کنند.

دیجیتال‌سازی گفتمان سیاسی یا مصرف‌گرایی سیاسی؟

در دنیای امروز، دیجیتال‌سازی (Digitalization) نه تنها در زمینه‌های اقتصادی و اجتماعی بلکه در عرصه‌ی سیاسی نیز به یک تحول اساسی بدل شده است. گفتمان‌های سیاسی به‌طور فزاینده‌ای به فضای آنلاین منتقل شده‌اند، جایی که نظرات و ایده‌ها به سرعت از یک فرد به هزاران نفر در سراسر جهان منتقل می‌شوند. با این حال، این دیجیتال‌سازی می‌تواند به دو صورت متفاوت خود را نشان دهد: از یک سو به ارتقای آگاهی سیاسی و مشارکت عمومی کمک می‌کند و از سوی دیگر ممکن است به مصرف‌گرایی سیاسی (Political Consumerism) و قطبی‌شدن درگیری‌های اجتماعی و سیاسی منجر شود. یکی از مهم‌ترین مزایای دیجیتال‌سازی گفتمان سیاسی، دسترسی به اطلاعات و تبادل نظر آزادانه است. شبکه‌های اجتماعی مانند ایکس (توییتر سابق)، اینستاگرام و فیس‌بوک به ابزارهایی تبدیل شده‌اند که سیاست‌مداران، فعالان و شهروندان را قادر می‌سازند تا نظرات خود را به سرعت به اشتراک بگذارند.

در این فضا، کارزارهای آنلاین به ابزاری موثر برای جلب توجه عمومی به مسائل مختلف تبدیل شده‌اند. این کارزارها معمولاً با هدف جلب حمایت از یک ایده، اصلاحات قانونی یا اعتراض به سیاست‌های خاص ایجاد می‌شوند و به شهروندان این امکان را می‌دهند که در فرایندهای سیاسی مشارکت کنند؛ حتی اگر به‌طور فیزیکی در محافل سیاسی حاضر نباشند. علاوه بر این، دیجیتال‌سازی گفتمان سیاسی به افشای فساد، سوئاستفاده‌ها و بی‌عدالتی‌ها کمک می‌کند. این امر در دوران معاصر بیش از پیش به‌ویژه در زمینه‌ی ترویج دموکراسی و حقوق بشر اهمیت پیدا کرده است. رسانه‌های اجتماعی می‌توانند به عنوان یک کاتالیزور عمل کنند که مردم را به یکدیگر متصل کرده و موجب بروز تحولات اجتماعی و سیاسی می‌شوند.

با وجود مزایای دیجیتال‌سازی، خطر تبدیل شدن فضای آنلاین به محلی برای مصرف‌گرایی سیاسی وجود دارد. در این فضا، مردم ممکن است تنها به تماشای محتوا و پیگیری اخبار سیاسی بپردازند، بدون این‌که اقدامی عملی انجام دهند. این نوع مصرف‌گرایی سیاسی موجب می‌شود که آگاهی عمومی از مسائل اجتماعی و سیاسی محدود به پیگیری اخبار سطحی و محتوای جذاب شود، نه تحلیل‌های عمیق و مشارکت واقعی در فرایندهای سیاسی. مصرف‌گرایی سیاسی در فضای دیجیتال ممکن است به شکلی گسترش یابد که مردم بیش‌تر به دنبال تایید نظر خود در فضای آنلاین باشند تا مشارکت در بحث‌های عمیق‌تر. به این ترتیب، نه تنها عمق تفکر سیاسی کاهش می‌یابد، بلکه حس مسئولیت اجتماعی و مشارکت حقیقی در امور عمومی نیز کم‌رنگ‌تر می‌شود. این فرایند می‌تواند به تضعیف جامعه‌ی مدنی و تقویت سیاست‌های سطحی و کوتاه‌مدت منجر شود.

کارزارهای آنلاین که به‌ویژه در دهه‌های اخیر با استفاده از پلتفرم‌های دیجیتال توسعه یافته‌اند، یکی از نمودهای دیجیتال‌سازی گفتمان سیاسی هستند. این کارزارها می‌توانند به ابزاری برای جلب حمایت عمومی از ایده‌ها و مطالبات خاص تبدیل شوند. برخی از این کارزارها مانند درخواست‌ها برای تغییر قوانین، حمایت از حقوق بشر و مقابله با فساد در سطح جهانی موفقیت‌های چشمگیری داشته‌اند. اما پرسشی که مطرح می‌شود این است که آیا این کارزارها به تغییرات واقعی منجر می‌شوند یا صرفاً مصرف‌کنندگان را در سطح ذهنی و ظاهری مشغول می‌کنند؟ در واقع، بسیاری از کارزارهای آنلاین به جای این‌که به مشارکت عمیق سیاسی و اجتماعی منجر شوند، تنها به جمع‌آوری امضا و حمایت عمومی محدود می‌شوند. این کارزارها ممکن است تاثیرات ملموس در سطح قوانین و سیاست‌ها نداشته باشند؛ مگر این‌که همراه با اقدامات عملی و فشاری از سوی گروه‌های اجتماعی و نهادهای قانونی قرار گیرند. به‌عبارت دیگر، کارزارها به تنهایی نمی‌توانند موجب تحولات ساختاری در سیاست‌های یک کشور شوند؛ مگر این‌که به یک جنبش اجتماعی گسترده‌تر تبدیل شوند.

موخره

در دنیای امروز، مشارکت سیاسی دیگر محدود به اعتراضات خیابانی یا تجمعات سنتی نیست. با گسترش فضای دیجیتال، تغییرات شگرفی در نحوه‌ی مشارکت و اعتراضات اجتماعی رخ داده است. شبکه‌های اجتماعی آنلاین به میدان نبرد جدیدی برای فعالان سیاسی تبدیل شده‌اند؛ جایی که یک هشتگ می‌تواند میلیون‌ها نفر را به حرکت درآورد و تغییری جهانی ایجاد کند. این تحول دیجیتال، خود را در فضایی نمایان می‌کند که دیگر نیازی به رسانه‌های سنتی و مرزهای جغرافیایی نیست. صدای فعالان اجتماعی از هرنقطه‌ای می‌تواند به گوش جهانیان برسد. کارزارهای آنلاین ابزار قدرتمندی هستند که نه‌تنها سرعت بالایی دارند، بلکه هزینه‌های بسیار پایینی نیز به همراه می‌آورند. با یک کلیک، میلیون‌ها نفر می‌توانند به یک درخواست بپیوندند، تغییری ایجاد کنند و حتی سیاست‌مداران را مجبور به پاسخ‌گویی کنند.

اما این قدرت دیجیتال تنها یک روی سکه است. در دنیای پلتفرم‌ها و کارزارهای آنلاین، خطراتی مانند فیلترینگ، سانسور و اطلاعات غلط همواره در کمین هستند. چه‌بسا که این ابزارها به‌جای تسهیل تغییرات مثبت، به ابزاری برای دستکاری افکار عمومی و تضعیف رویه‌های دمکراتیک تبدیل شوند. از سوی دیگر، ممکن است کارزارهایی که در ظاهر برای عدالت اجتماعی به پا می‌خیزند، در عمل به «ابزار تبلیغاتی» تبدیل شوند که بیش‌تر بر تحریک احساسات و ایجاد موج‌های زودگذر تمرکز دارند تا تغییرات عمیق و پایدار. با وجود این چالش‌ها، هیچ شکی نیست که فضای دیجیتال هم‌چنان یکی از قدرت‌مندترین ابزارهای تغییر اجتماعی است. اگر بتوان از قدرت این پلتفرم‌ها به‌درستی استفاده کرد، می‌توان آینده‌ای را تصور کرد که در آن مردم از هر نقطه‌ای قادر به تاثیرگذاری بر سیاست‌ها و تحولات اجتماعی باشند. این تغییرات نه‌تنها برای دموکراسی بلکه برای آینده‌ای عادلانه‌تر و آگاهانه‌تر از همیشه، حیاتی خواهند بود.

پانوشت‌ها:
۱- Rachimoellah, M., Lubis, P. H., & Utimadini, N. J. (2024). Digital activism and political change: Challenges of social media’s impact on political development. Journal of Middle East and Islamic Studies, 11(۳), ۲.
۲- Li, Y., Bernard, J.-G., & Luczak-Roesch, M. (2021). Beyond clicktivism: What makes digitally native activism effective? An exploration of the Sleeping Giants movement. Social Media + Society, 7(۳).
۳- Kyroglou, G., & Henn, M. (2017). Political consumerism as a neoliberal response to youth political disengagement. Societies, 7(۴), ۳۴.

مطالب مرتـبط

بدون نظر

نظر بگذارید