خانه  > slide, زندانیان, سایر گروهها  >  نامه رضا محمدحسینی از زندان قزلحصار: آبان فراموش نشده و دادخواهی ادامه دارد

نامه رضا محمدحسینی از زندان قزلحصار: آبان فراموش نشده و دادخواهی ادامه دارد

خبرگزاری هرانا – رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی، به مناسبت ششمین سالگرد اعتراضات آبان ۱۳۹۸، با نگارش نامه ای از زندان قزلحصار کرج بر ضرورت دادخواهی و حفظ حافظه جمعی این رخداد تاکید کرده است. آقای محمدحسینی در این نامه با اشاره به تجربه بازداشت خود در همان دوره، خواستار روشن شدن ابعاد کامل وقایع و رسیدگی به وضعیت خانواده‌های قربانیان شده است. محمدحسینی بخش‌هایی از نامه را به یادآوری نمونه‌هایی از سرکوب و خشونت علیه معترضان اختصاص داده و از استمرار فضای فشار بر بازماندگان و معترضان سخن گفته است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، آقای محمدحسینی در بخشی از این نامه توضیح داده است که در دوران بازداشت خود در زندان اوین شاهد انتقال گسترده بازداشت‌شدگان اعتراضات بوده و از روایت‌هایی درباره سرکوب شدید خیابانی و وضعیت بازداشتگاه‌ها سخن گفته است.

این زندانی سیاسی با بیان اینکه بسیاری از خانواده‌های قربانیان تحت فشار قرار گرفته‌اند، تاکید می‌کند که بخش قابل توجهی از ابعاد سرکوب، به‌ویژه در شهرهای کوچک همچنان ناگفته باقی مانده است. وی در اشاره‌ای مشخص به رویدادهای ماهشهر، خواستار روشن شدن حقیقت درباره کشتار معترضان در نیزار این شهر شده است.

آقای محمدحسینی ضمن خطاب قرار دادن افکار عمومی و جامعه مدنی، بر نقش همبستگی اجتماعی در مقابله با تکرار نقض حقوق شهروندان تاکید کرده و استمرار امید و پیگیری عدالت را خواستار شده است. وی در این نامه نوشته است که دادخواهی را بخشی از مبارزه مدنی برای احقاق حقوق بنیادین می‌داند و از جامعه بین‌المللی و نهادهای حقوق بشری می‌خواهد که وضعیت بازداشت‌شدگان، مجروحان و خانواده‌های دادخواه را در دستور کار خود نگه دارند.

متن کامل این نامه را به نقل از هرانا در ادامه بخوانید:

«به نام جان‌هایی که برای امیدشان ایستادند

اینجا، در زندان قزلحصار، هنوز به یاد آن روزهای پر التهاب هستم. جوانانی که خبر کشته شدنشان به ما می‌رسید، مردمی که در بیش از صد شهر کشور به پا خاسته بودند و خشم و انزجار خود از دیکتاتور را فریاد زدند. همان دیکتاتوری که من به خاطر دیوارنویسی علیه او بازداشت شده بودم.

شش سال پیش، مردم ایران، در خیابان‌ها برخاستند، فریاد زدند، نخواستند زندگی‌شان به‌سادگی قربانی شود. من آن زمان در اوین بودم. خیلی از معترضان را می‌گرفتند و می‌آوردند، یادم هست به دلیل گستردگی تعداد بازداشت‌شدگان آن‌ها را اول آوردند سالن ورزش، بعد بردند بند. آن‌ها تعریف می‌کردند: «خیابان‌ها خیلی شلوغ شده، اکثریت مردم آمده‌اند، میزان سرکوب به شدت وحشیانه‌ بود، تیر جنگی و …» و ما در آن بند گفتیم: «تمومه دیگه، این‌‌بار نمی‌شه آن‌ها ما را خاموش کنند». ولی رژیم تا بن دندان مسلح، با تمام بی‌رحمی به سوی مردمی که با دستان خالی به خیابان آمده بودند شلیک کرد، زندان‌ها را پر کرد، احکامی ظالمانه صادر کرد و خشونتی عریان و تمام عیار در خیابان و زندان به کار گرفت. خیزش مردم سرکوب شد، اما تبدیل به آتشی زیر خاکستر شد و در سال ۱۴۰۱ دوباره این آتش فروزان شد.

امروز ششمین سالگرد آن قیام است؛ قیامی که زخم بر دل ایران گذاشت. من به جوانانی که آن‌روزها کف خیابان بودند می‌گویم: شما شجاع بودید؛ شما با لبخندتان، با مشت گره‌کرده‌تان، با فریادهایتان، با حضور در آن لحظه، گفتید که دیگر ظلم، فقر، سرکوب و تحقیر را نمی‌پذیرید، شما چهره وحشی حکومت سرکوبگر را به همه نشان دادید، قطع اینترنت هم نگذاشت که صدایتان شنیده نشود. و به کسانی که امروز می‌خواهند این خاطره را کمرنگ کنند، می‌گویم: نه، این خاطره نمی‌میرد. این خون نمی‌خشکد. این فریاد نمی‌خوابد و آبان ادامه دارد.

از پشت این دیوارها، همچنان می‌توان پیش‌بینی کرد که روند کنونی جامعه به زودی و بار دیگر خیزش بزرگی را نوید می‌دهد. چرا که ریشه‌های اعتراضات مردمی همچنان وجود دارد.

در آبان ۹۸ خانواده‌های بسیاری داغدار و البته دادخواه شدند، خانواده‌های مظلومی که غالبا از اقشار محروم جامعه هستند. هرچند فشار حکومت خیلی زیاد بود، اما بسیاری از این خانواده‌ها سکوت نکردند و پرچم دادخواهی را برافراشته نگاه داشتند، تا جایی که حکومت برخی را به جرم دادخواهی بازداشت کرد.

هنوز دامنه جنایت حکومت در سرکوب معترضان، به طور کامل مشخص نشده و هنوز روایت‌های ناگفته زیادی باقی مانده است. خانواده‌های زیادی تحت سرکوب شدید سکوت کرده‌اند، سرکوب در بسیاری از شهرستان‌ها شدیدتر بوده است، شاهدان و خانواده‌های فاجعه جنایت «نیزار ماهشهر» هنوز سخن نگفته‌اند. مردم بی‌گناهی که با دوشکا به رگبار بسته شدند و نیزار ماهشهر خونین شد، هرگز فراموش نمی‌شوند و روزی حقایق و ناگفته‌ها بیان خواهد شد.

درود می‌فرستم به همه خانواده‌های دادخواه و عهد می‌بندم که تا وقتی این نظام سرکوبگر هست، ما چشم بر ظلم نمی‌بندیم. تا وقتی هر جوانی حقش را نگرفته و هر خانواده‌ای آرامش ندارد، ما به مبارزه ادامه می‌دهیم. به یاد آن روزها، به یاد آن‌های که رفتند و به یاد آن‌هایی که مانده‌اند. به یاد همه عزیزانی که مجروح شدند و دیده نشدند، به یاد جان‌باختگانی که همچنان ناشناس باقی مانده‌اند.

و آخرین پیامم به شما مردم ایران این است:

امید را از دست ندهید. چون وقتی همگی بخواهیم، وقتی ایستادیم، می‌توانیم تاریخ را تغییر دهیم. وقتی همبستگی داشته باشیم، هیچ قدرتی توان سرکوب ما را نخواهد داشت.

ششمین سالگرد قیام آبان به همه آزادگان کشور مبارک باد.

رضا محمدحسینی

زندان قزل‌حصار

آبان ۱۴۰۴»

در خصوص نویسنده این نامه گفتنی است؛ وی در دی ماه سال ۱۴۰۲ توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران از بابت اتهاماتی همچون عضویت در گروه های مخالف نظام با هدف برهم زدن امنیت کشور، اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور، فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و تمرد نسبت به مامورین در حین انجام وظیفه، به ۱۴ سال و شش ماه حبس و پرداخت جریمه نقدی محکوم شد. این حکم پس از پذیرش اعاده دادرسی، توسط شعبه ۲۱ دادگاه تجدیدنظر، به پنج سال حبس کاهش یافته است. وی در اردیبهشت ماه ۱۴۰۲، توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود بازداشت شد.

مطالب مرتـبط

بدون نظر

نظر بگذارید