خانه  > slide, اعدام, زندانیان  >  نامه سعید ماسوری از زندان قزلحصار: بابک شهبازی قربانی یک پرونده ساختگی شد

نامه سعید ماسوری از زندان قزلحصار: بابک شهبازی قربانی یک پرونده ساختگی شد

خبرگزاری هرانا – سعید ماسوری، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، با انتشار نامه‌ای از زندان، اجرای حکم اعدام بابک شهبازی را جنایتی با پیش‌زمینه‌ای از فریب و بی‌عدالتی توصیف کرد. وی با رد اتهامات نسبت داده شده به آقای شهبازی، از شرایط اجرای حکم و نحوه رفتار مسئولان زندان در زمان اعدام او انتقاد کرده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سعید ماسوری، زندانی سیاسی، با نگارش نامه‌ای از زندان قزلحصار کرج، نسبت به اجرای حکم اعدام بابک شهبازی واکنش نشان داد.

سعید ماسوری در بخشی از این نامه، اعدام آقای شهبازی را ادامه‌ای بر چرخه جنایت‌بار اعدام‌های سیاسی توصیف کرده و نوشته است که نه تنها اتهامات و مستندات پرونده به وضوح جعلی و ساختگی بود، بلکه زندگی روزمره‌ با او برای ما هم‌بندیانش هیچ شکی باقی نمی‌گذاشت که آنچه به او نسبت داده بودند، دروغ محض بود.

متن کامل این نامه که در اختیار هرانا قرار گرفته است، در ادامه می‌آید:

«باز هم همان احساس!!!

پیش‌تر در نوشته‌ای شرایط جنایت “شنبه خونین” ۴ مرداد ۱۴۰۴ را نوشته بودم که با اعدام زنده‌یادان مهدی حسنی و بهروز احسانی و بعد هم تبعید خودم به زاهدان مصادف شد و در آن نوشته شرایط هولناک سلول‌های انفرادی و شرایط محکومان به اعدام را توضیح دادم (اگرچه بسیار ناقص و قطعاً نارسا به نسبت اصل آنچه که رخ می‌دهد) لذا وقتی شنیدم که مهدی و بهروز را همان شب اعدام کرده‌اند خدا را شکر کردم که بیش از یک شب آن شکنجه‌گاه را تجربه نکردند و این‌بار در مورد زنده‌یاد بابک شهبازی نیز چنین احساسی داشتم، به‌ویژه اینکه خانواده بابک در همان روز و پشت درِ زندان حضور داشتند و این عمق جنایت را صد چندان می‌کرد.

ضمن صمیمانه‌ترین همدردی و تسلیت به خانواده بابک، قصدم این بود که بدانند در تحمل این فاجعه تنها نبودند و ما هم‌بندیان او هم در کنار آنها بودیم و خواهیم بود. در جنایت پیشین، به‌خاطر رگبار و تسلسلی از فجایع، شاید اصل فاجعه پوشیده‌تر ماند ولی با اعدام جنایتکارانه بابک بار دیگر ریشه غیرحقوقی و جنایتکارانه “اعدام برای بقا” را دیدم که به قول نوید افکاری تنها برای طناب‌های دارشان سراغ گردن‌هایی می‌گردند والا نه فقط اتهامات و مستندات پرونده به وضوح جعلی و ساختگی بود بلکه زندگی نزدیک و روزمره و لحظه‌به‌لحظه با او برای همه ما هم‌بندیانش کمترین شبهه‌ای باقی نگذاشت که هر آنچه به او منسوب می‌کردند جز دروغ محض، تهمت و افترا چیز دیگری نبود و بابک حقیقتاً دغدغه وطن خود را داشت و عاشق آن بود و این را دوستان، هم‌بندیان و خانواده او هم به‌خوبی و یقیناً می‌دانستند.

در انتها باید خاطرنشان کرد که اگرچه “اعدام” به واسطه قضائیه خیانتکار و قاضی صلواتی رقم خورد ولی زندان قزلحصار هم با فریب و نیرنگ و صحنه‌سازی‌های دروغین آتش بیشتری بر جگر سوخته ما نهاد و حتی فرجه‌ای چند دقیقه‌ای برای وداع و خداحافظی با دوستان، هم‌بندیان و حتی خانواده‌اش را هم ندادند درحالی‌ که سوگند یاد می‌کردند که اگر هر ابلاغیه و حکم و یا هر دستور جابه‌جایی را طبق روال قانونی و بدون کمترین نیرنگ و فریب، صراحتاً به زندانیان خواهیم گفت… ولی باز هم جنایت با رذیلانه‌ترین و بزدلانه‌ترین شکل ناجوانمردی انجام شد!!!
اما بدون شک جوشش خون‌های به ناحق ریخته شده گریبان مسببان آن را خواهد گرفت و این وعده‌ الهی است.

در آخر باز هم صمیمانه‌ترین همدردی و تسلیت را به خانواده ایشان ابراز می‌کنیم و شجاعت و استواری خانواده را حتی بعد از اجرای حکم اعدام در بیان واقعیت و افشای جنایت می‌ستاییم.

سعید ماسوری
شهریور ۱۴۰۴
زندان قزلحصار»

سعید ماسوری در خردادماه امسال نیز، با نگارش یک نامه دیگر از زندان، از روند صدور و اجرای احکام اعدام در ایران، به‌ویژه در مورد متهمان سیاسی، انتقاد کرده بود. او در این نامه نوشته بود که مراحل دادرسی ساختگی بوده، وکلای متهمان از دیدن پرونده محروم‌اند و اغلب اعترافات تحت فشار و با وعده تخفیف مجازات گرفته می‌شوند. آقای ماسوری این روند را «مقدمات جنایتکارانه» پیش از اعدام معرفی کرد و آن را مصداق آشکار نقض حقوق بشر دانست.

دکتر سعید ماسوری متولد ۱۳۴۴ است. وی به منظور ادامه تحصیل در کشور نروژ به سر می‌برد تا اینکه در اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۸۰ به خانواده او اطلاع دادند که سعید در حین بازگشت به ایران توسط ماموران وزارت اطلاعات در شهرستان دزفول دستگیر شده است. او در تاریخ ۱۹ دی‌ماه ۱۳۷۹ به اتهام عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران در شهرستان دزفول بازداشت شد؛ هر چند باید اشاره کرد که در اردیبهشت سال بعد به خانواده وی بازداشت او اطلاع داده شد. این زندانی از زمان دستگیری مدت ۱۴ ماه را در یکی از سلول‌های انفرادی اداره اطلاعات اهواز سپری کرد و پس از آن به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد.

سعید ماسوری نهایتا در سال ۱۳۸۱ در دادگاه انقلاب تهران با اتهام محاربه به اعدام محکوم شد ولی در ‌‌‌‌نهایت حکم وی با یک درجه تخفیف به حبس ابد تقلیل پیدا کرد.

آقای ماسوری از زمان بازداشت تا این لحظه بدون هیچ‌گونه مرخصی در اماکن مختلفی از جمله بازداشتگاه اداره اطلاعات اهواز، زندان اوین و زندان رجایی شهر کرج حبس خود را سپری کرده است و هم‌اکنون در زندان قزلحصار کرج محکومیت حبس ابد خود را سپری میکند. این زندانی سیاسی در طی سال‌ها، بارها و در مواجهه با اقدامات غیرقانونی مسئولان زندان‌ها و نیروهای امنیتی اعتصاب غذا کرد و سابقه آسیب‌دیدگی جسمی و محرومیت از مراقب پزشکی در زندان را نیز دارد.

مطالب مرتـبط

بدون نظر

نظر بگذارید