خبرگزاری هرانا – روز چهارشنبه ۲۵ دی ماه، شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، با انتشار بیانیه ای به مناسبت سانحه ساقط شدن هواپیمای مسافربری اکراینی توسط نیروهای مسلح بر فراز آسمان استان تهران، ضمن ابراز همدردی با خانواده های جان باختگان، تکرار حوادث دردناک طی ماه های اخیر را نتیجه بی تدبیری مسئولین، تعدد مراکز تصمیم گیری، فقدان مدیریت علمی و تخصصی و سپردن مسئولیتهای مهم به سهمیههای عدالت سوز دانسته و آن را فاجعه ای غیر قابل اغماض خوانده است. شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران طی این بیانیه موکدا از متولیان امور خواسته است ضمن رسیدگی شفاف به گناه نابخشودنی خاطیان و مسببین این فاجعه انسانی، عرصه مدیریتی کشور را از بیماری مزمن بیتدبیری و مدیریت قبیلهای و غیرعلمی برهانند.
در بخشی از این بیانیه آمده است: “با توجه به حوادث هفتههای اخیر، حتی کودکان این مرز و بوم نیز میدانستند و احتمال میدادند که هر لحظه تیری از کمان خصم فرود آید و جان فرزندان این مرز و بوم را نشانه بگیرد. پس چگونه است که صاحب منصبان ریز و درشت این کشور که درقبال برخورداری از مزایای منصب و موقعیت خود، مسئولیت مدنی، اخلاقی و قانونی دارند، به این موضوع بدیهی فکر هم نکرده بودند که بعد از پرتاب موشک به پایگاه آمریکایی احتمال پاسخگویی، لااقل در سطح حداقلی آن را پیش بینی کنند و برای آن در حد امکانات و مقدورات موجود، تمهیدات لازم را به عمل آورند و برای مدتی معقول، پرواز هواپیماهای مسافربری را ممنوع کنند؟ چرا و بر اساس چه منطقی، مدیرانی که قابلیت و توانایی تشخیص اتفاقات ابتدایی و بسیار محتمل در حوزه فعالیت خود را ندارند، حق تکیه زدن بر کرسیهایی را برای خود روا میدارند که ردای آن بر قامت توانمندیهایشان بسیار نامتناسب و نامتقارن است؟”
به گزارش خبرگزاری هرانا، شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران با انتشار بیانیه ای به مناسبت فاجعه ساقط شدن هواپیمای اکراینی، ضمن ابراز همدردی با خانواده های جان باختگان، موکدا از متولیان امور خواسته است ضمن رسیدگی شفاف به گناه نابخشودنی خاطیان و مسببین این فاجعه انسانی، عرصه مدیریتی کشور را از بیماری مزمن بیتدبیری و مدیریت قبیلهای و غیرعلمی برهانند.
متن کامل بیانیه در ادامه می آید:
“به نام خداوند جان و خرد
بنی آدم اعضای یک پیکرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
در روزها و ماههای اخیر، حوادث تلخ و دردناک متعددی برصفحه سرنوشت ملت ایران رقم خورده که کلیدواژه همه آنها با نسبتهای متفاوت، بیتدبیری و سوء مدیریت بوده است. قیمت بنزین را میشد باتدبیر بهتر و در شرایطی مناسبتر تغییر داد تا بار زندگی مردم گرانتر از پیش نشود. با اعتراضات طبیعی مردم در زمینه گرانی بنزین و بار طاقت فرسای آن میشد به گونهای سنجیده تر عمل کرد تا حوادث تلخ بعدی رقم نخورد.
اما حادثه تلخ و جگرسوز سقوط هواپیمای مسافربری و جان باختن تعداد زیادی از هموطنان عزیز و مسافران بیگناه دیگر کشورها در میان حوادث اخیر، آنچنان جانکاه و دردناک است که فکر کردن به آن هم بر روح لطیف انسانی، ناخن تنفر و بیزاری میکشد و این سوال مهم را به ذهن متبادر میکند که آبشخور این اتفاقات بنیان کن و هستی سوز که یکی از پس دیگری، حیات یک ملت را به بازیچه گرفتهاند، در کجاست و ریشه در کدام کویر بیتدبیری و کج اندیشی دارد؟
بدون تردید خطای انسانی جزیی از ذات گفتار و کردار بشر است اما سقوط هواپیمای مسافربری و متلاشی شدن پیکر دهها انسان بیگناه را که صرفا براساس اعتماد به تخصص و تعهد مسئولان و متولیان امر، قدم بر پلکان هواپیما گذاشته بودند، نمیتوان در قالب ارزان و مسئولیت گریزانه «خطای انسانی» تعریف و خلاصه کرد و چنین القا نمود که از این اتفاق، گریزی نبوده است.
با توجه به حوادث هفتههای اخیر، حتی کودکان این مرز و بوم نیز میدانستند و احتمال میدادند که هر لحظه تیری از کمان خصم فرود آید و جان فرزندان این مرز و بوم را نشانه بگیرد. پس چگونه است که صاحب منصبان ریز و درشت این کشور که درقبال برخورداری از مزایای منصب و موقعیت خود، مسئولیت مدنی، اخلاقی و قانونی دارند، به این موضوع بدیهی فکر هم نکرده بودند که بعد از پرتاب موشک به پایگاه آمریکایی احتمال پاسخگویی، لااقل در سطح حداقلی آن را پیش بینی کنند و برای آن در حد امکانات و مقدورات موجود، تمهیدات لازم را به عمل آورند و برای مدتی معقول، پرواز هواپیماهای مسافربری را ممنوع کنند؟ چرا و بر اساس چه منطقی، مدیرانی که قابلیت و توانایی تشخیص اتفاقات ابتدایی و بسیار محتمل در حوزه فعالیت خود را ندارند، حق تکیه زدن بر کرسیهایی را برای خود روا میدارند که ردای آن بر قامت توانمندیهایشان بسیار نامتناسب و نامتقارن است؟
این اتفاق نابخشودنی نشان میدهد مثل بسیاری از امور دیگر به دلیل تعدد مراکز تصمیم گیری، فقدان مدیریت علمی و تخصصی و سپردن مسئولیتهای مهم به سهمیههای عدالت سوز، این مردم رنج کشیده باید همچنان منتظر قسمت های بعدی سریال تکراری حوادث تلخ و دهشتناک بعدی باشند.
به قول فردوسی:
که هرگز به نادان و بیراه و خرد
سلیح بزرگی نباید سپرد
که چون بازخواهی، نیاید به دست
که دارنده ز آن چیز گشته است مست
اتفاقی که نباید، رقم خورده است. مسلماً هیچ انسان عاقلی آن را عامدانه نمیداند اما از این خطای فاحش و پنهان کاری پس از آن هم نمیتوان و نباید گذشت چون حقوق انسانی، مدنی و اجتماعی عامه مردم به آن وابسته است. کسانی که سکان کشتی زندگی یک ملت را در دست گرفتهاند نمیتوانند و حق ندارند بدون تدبیر و چاره اندیشی لازم، قدم در راه و عرصهای بگذارند که برای آن قابلیت و استعداد لازم را ندارند.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، دوشادوش همه هموطنان شریف خود، در اندوه پرپرشدن گل وجود فرزندان وطن و سایر جان باختگان حوادث اخیر، در فضای زندگی فرهنگیان کشور، مارش عزا را طنین افکن میکند و در کنار خانوادههای جان باختگان بیگناه، خود را عزادار و سوگوار میداند و از متولیان امور موکدا میخواهد ضمن رسیدگی شفاف و بدون اغماض به گناه نابخشودنی خاطیان و مسببین این فاجعه انسانی، عرصه مدیریتی کشور را از بیماری مزمن بیتدبیری و مدیریت قبیلهای و غیرعلمی برهانند.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران / ۲۵ دی ۱۳۹۸”
بدون نظر
نظر بگذارید