ماهنامه خط صلح – چیزی که امروز در خیابانها دیده میشود، فقط تنوع سبکها نیست، رقابت بیصدا و دائمی طبقات اجتماعی است که در ظاهر بدن نوشته شده است. رنگ مو، فرم ابرو، نوع مانتو و حتی کیفیت آرایش، به نشانههایی تبدیل شدهاند که فرصتها، محدودیتها و فاصلههای اقتصادی را آشکار میکنند. در جامعهای که تحرک طبقاتی سخت شده، ظاهر بیش از همیشه به «زبان قدرت» بدل شده است. ظاهر انسان، برخلاف تصور رایج، امری صرفاً شخصی یا زیباییشناختی نیست، بلکه در بطن روابط قدرت، نابرابری اقتصادی، سرمایهی فرهنگی و سازوکارهای اجتماعی قرار دارد. از تورستین وبلن، اقتصاددان و نظریهپرداز اجتماعی آمریکایی، تا پیر بوردیو، جامعهشناس برجستهی فرانسوی، نشان دادهاند که ظاهر، نوعی زبان است، زبانی که با آن افراد نه تنها خود را تعریف میکنند، بلکه جایگاه اجتماعی خود را نیز به نمایش میگذارند. این زبان در ایران، بهویژه با توجه به فشارهای اقتصادی، محدودیتهای حکومتی و تغییرات نسلی، معنای تازه و شدیدی پیدا کرده است.
ریشهی نظری تمایز: از مصرف تظاهری تا سرمایهی فرهنگی
وبلن با طرح مفهوم «مصرف تظاهری» نشان داد که بسیاری از انتخابهای ظاهری ما، بخشی از یک بازی اجتماعی است، بازیای که در آن مصرف بیشتر یا خاصتر، معنای منزلتی دارد. بوردیو این ایده را دگرگون کرد و نشان داد که آنچه ما «سلیقه» مینامیم، در حقیقت حاصل تربیت خانوادگی، ساختار طبقاتی و تجربهی فرهنگی است. از نگاه او رنگ مو، نوع آرایش، سبک لباس و حتی طرز ایستادن بدن، حامل سرمایهی فرهنگیاند. جامعه این نشانهها را میشناسد و طبقات اجتماعی، خواسته یا ناخواسته، از آنها برای مرزبندی استفاده میکنند. در ایران نیز همین سازوکارها عمل میکنند، اما پیچیدگی بیشتری دارند، زیرا علاوه بر اقتصاد و فرهنگ، با سیاست و کنترل دولتی گره خوردهاند. تمایز طبقاتی در ایران نهتنها از طریق مصرف و سبک، بلکه از طریق «امکان مصرف» و «حق انتخاب» نیز شکل میگیرد.
اقتصاد زیبایی و نابرابری: ظاهر بهعنوان سند طبقاتی
ظاهر انسان بیش از هر چیز تابع امکان مالی است. در ایران شکاف اقتصادی گستردهتر شده است و این شکاف در ظاهر بهشکل بسیار آشکاری دیده میشود. هزینهی خدمات زیبایی –از رنگ مو، براشینگ حرفهای و خدمات ناخن تا مراقبت از مو، بوتاکس، تزریق ژل و لیزر— در شهرهای بزرگ ایران، عموماً معادل چند روز تا یک ماه درآمد طبقات کارگری است. به همین دلیل، دسترسی به این خدمات، نمادی از طبقه است. از سوی دیگر، کالاهای پوشیدنی باکیفیت در ایران، بهدلیل تحریمها، ضعف صنعت پوشاک، تورم و قاچاق، قیمت بالایی دارند. خرید یک مانتوی باکیفیت، شلوار جین اروپایی یا کفش چرمی اصل، برای بخش بزرگی از جامعه امکانپذیر نیست. در نتیجه کیفیت کالا و نحوهی هماهنگ کردن (ست کردن) آن، تبدیل به نشانهای از دسترسی اقتصادی شده است. در تهران جدید، «تناسب اندام»، «موی سال»، «آرایش ملایم اما حرفهای» و «لباسهای ساده اما گران»، همه بازتاب منابع مالی و زمانیاند. در مقابل، طبقات کمبرخوردار، معمولاً ناچار به استفاده از لباسهای ارزان بازار، خدمات رنگ یا آرایش کمهزینه و مدلهایی هستند که دوام بیشتری داشته باشند. تفاوت کیفیت و استایل در نگاه جامعه، بار معنایی طبقاتی پیدا میکند، بار معناییای که اغلب ناعادلانه است.
زیباییشناسی و قضاوت: سبکها چگونه طبقه تولید میکنند؟
در جامعهی ایرانی، همانند بسیاری از جوامع دیگر، سبکهای زیباییشناختی حامل قضاوتهای فرهنگیاند. آرایش ملایم، رنگ موی سرد، مانتوهای کوتاه با خطوط ساده، کتوشلوارهای راسته و کیفهای مینیمال، اغلب در طبقهی متوسط مرفه، نشانهی سلیقهی مشروع و «بهروز بودن» تلقی میشوند. در مقابل، آرایش غلیظ، رنگ موهای فانتزی کمکیفیت، مانتوهای پرزرقوبرق یا کیفهای شلوغ، معمولاً با «زیباییشناسی عامهپسند» پیوند میخورند. این قضاوتها ریشه در فرهنگ دارند، اما در عمل شکاف طبقاتی را بازتولید میکنند. سبکهایی که برای طبقات فرودست در دسترستر است، بهطور ناعادلانه کمارزشتر تلقی میشود. همین موضوع، طبقهی متوسط را به سمت مینیمالیسم لوکس سوق داده، سبکی که در ظاهر ساده است، اما در عمل نیازمند سرمایهی مالی و فرهنگی زیاد است. «سادگی لوکس» در ایران نشانهی طبقه شده است، زیرا جنس خوب، برش دقیق، رنگکاری حرفهای و آرایش کمینه اما هماهنگ، همگی هزینهبر هستند.
بدن در ایران: میدان شدیدتر تمایز
بدن در ایران بیش از بسیاری از کشورهای دیگر، حامل معنای اجتماعی است. چند عامل این وضعیت را تشدید کرده است:
نخست، محدودیتهای حکومتی بر پوشش و بدن، توجه به ظاهر را به میدان مقاومت تبدیل کرده است. بسیاری از زنان ایرانی با وجود اجبارهای حکومتی، ظاهر خود را به زبان تمایز فرهنگی تبدیل کردهاند. مدل موهای خاص زیر روسری، کیفیت آرایش صورت، یا حتی نحوهی پوشیدن شال، همگی حامل پیامهای فرهنگی و طبقاتی شدهاند.
دوم، فشار اقتصادی گسترده، ارزش نمادین زیبایی را بیشتر کرده است. در جامعهای که امکان تحرک طبقاتی کاهش یافته است، ظاهر اغلب به ابزار رقابت اجتماعی تبدیل میشود. بدن زیبا، موهای سالم، پوست بدون لک، وزن پایین و تناسب اندام به نشانههایی از مدیریت خود، خودکنترلی و موفقیت تعبیر میشود، مفاهیمی که در واقع ریشه در امکانات و فرصتهای طبقاتی دارند.
سوم، فشار بر زنان بیشتر از مردان است. در ایران، زیبایی زنان نهتنها مسالهی مصرف و سبک، بلکه مسالهی امنیت، قدرت اجتماعی، امکان اشتغال و حتی حضور در فضاهای عمومی است. به همین دلیل، آراستگی برای بسیاری از زنان ایرانی به یک «ضرورت اجتماعی» و نه یک انتخاب صرفاً زیباییشناختی تبدیل شده است.
شبکههای اجتماعی در ایران: تشدید نابرابری از طریق تصویر
اینستاگرام که در ایران تا قبل از فیلترینگ گستردهترین شبکهی اجتماعی تصویری بود، نقش بزرگی در شکلگیری تمایز ظاهری داشته است. تولیدکنندگان محتوا، مربیان ورزشی، آرایشگران، کلینیکهای زیبایی و اینفلوئنسرها، تصویری استاندارد از زیبایی ارائه کردهاند که اغلب تنها برای طبقهی متوسط رو به بالا دستیافتنی است. پوست بدون لک، بدن فیت، آرایش هالیوودی، مدل موهای بلوند با ریشهی سرد، لباسهای اروپایی و کیفهای برند خارجی، بخشی از این تصویر بودهاند. در مقابل، طبقات فرودست با فشار روانی مواجه شدهاند، زیرا استانداردهای زیبایی فراتر از امکانات آنها است. نتیجهی این روند، شکلگیری نوع تازهای از «شرم طبقاتی» و تلاشهای پرهزینه برای نزدیکشدن به ظاهر طبقات بالا بوده است. برخی رفتارها مانند قسطی کردن لیزر، خرید کیفهای تقلبی، استفاده از رنگ موهای غیراستاندارد یا آرایشهای سنگین، همگی تلاشهایی برای مشارکت در «میدان زیبایی» با هزینهی کمتر بودهاند. این وضعیت بیشتر از آنکه فردی باشد، ساختاری است: شبکههای اجتماعی در ایران تمایز طبقاتی را تصویری، قابلمقایسه و دائماً در معرض دید کردهاند.
تمایز طبقاتی در سبک پوشش ایرانی
در ایران سبک پوشش، حتی بیش از بسیاری از کشورها، حامل طبقه و هویت است. در تهران، کافی است از یک محله به محلهی دیگر حرکت کنید تا تفاوت ظاهری مردم را بهوضوح ببینید. در مناطقی مانند ونک، قیطریه، الهیه یا لواسان استایلها عمدتاً مینیمال، رنگها خنثی و جنس لباسها مرغوب است. در محلههایی مانند شرق یا جنوب تهران استایلها متنوعتر، رنگها زندهتر و آرایشها غلیظتر هستند. این تفاوتها صرفاً ذوق یا سلیقه نیست، بلکه بازتاب امکانات مختلف اقتصادی، فرهنگی و حتی تجربههای متفاوت از جهان است. قیمت بالای پوشاک باکیفیت، ممنوعیت واردات، ضعف صنعت پوشاک داخلی و قیمت غیرمنطقی برندهای خارجی، باعث شدهاند تفاوت لباسها بسیار قابل رویت باشد. در همان حال، طبقهی متوسط مرفه تلاش کرده است با الگوگیری از مدهای اروپایی و اسکاندیناویایی فاصلهی نمادین خود را حفظ کند.
حجاب و تمایز: چگونه محدودیت شکاف را عمیقتر کرد؟
در ایران، سیاستهای اجباری حجاب، بهجای حذف تمایز، آنرا پیچیدهتر کرده است. تا قبل از انقلاب «زن، زندگی، آزادی»، روسری، مانتو، نحوهی بستن شال، رنگ مانتو، مدل آستین، میزان کوتاهی یا بلندی لباس، همه به ابزارهای تمایز تبدیل شده بودند. طبقهی متوسط مرفه با مانتوهای کوتاه، رنگهای خنثی، شالهای نازک و مدل موهای آشکارشونده، سبک خاصی ساخته بود. طبقات فرودست با مانتوهای ارزان، طرحهای شلوغ یا روسریهای پرنقش در فرهنگ عمومی برچسب میخوردند. تا امروز، حتی «نحوهی برداشتن ابرو» یا «رنگ لاک» در ایران حامل علامت طبقاتی است. این امر نشان میدهد محدودیت حکومتی نهتنها تفاوتها را از میان نبرده، بلکه آنرا به حوزههای پنهانتر، ریزتر و نمادینتر رانده است.
بازتولید طبقاتی در ایران: چگونه ظاهر از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود؟
در ایران نیز مانند بسیاری از کشورهای دیگر، خانواده نقش محوری در شکلگیری سلیقه دارد. کودکانی که از ابتدا لباسهای باکیفیت میپوشند، در محلهی مرفه بزرگ میشوند، با سبکهای جهانی مد آشنا هستند و امکان دسترسی به خدمات زیبایی دارند، سلیقهی متفاوتی از کودکی شکل میدهند. مدرسه، دانشگاه و بازار کار، همهی این تفاوتها را تشدید میکنند. در بازار کار ایران، «ظاهر مناسب» اغلب به معنای زیباییشناسی طبقه متوسط است، مفهومی که بهطور ساختاری، افراد طبقات فرودست را در موقعیت ضعف قرار میدهد. این امر یکی از مسیرهای پنهان بازتولید نابرابری است.
ظاهر، زبان نابرابری و میدان مبارزهی طبقاتی در ایران
در نهایت، مد، پوشش، آرایش و مدل مو در ایران نه عناصر سطحی، بلکه سازوکارهایی برای بازنمایی و بازتولید تمایز طبقاتی هستند. آنچه ما «سلیقه» مینامیم، عملاً محصول ساختارهای قدرت، نابرابری اقتصادی، تجربهی فرهنگی و سیاستهای کنترلی است. ایران بهدلیل ترکیب خاصی از تحریم، تورم، کنترل اجتماعی، فشار اقتصادی و تغییرات نسلی، یکی از پرشدتترین میدانهای تمایز ظاهری را در منطقه دارد. ظاهر افراد در ایران بیش از آنکه نشان دهد چه کسی هستند، نشان میدهد چه امکاناتی داشتهاند و در کدام میدان اجتماعی زیستهاند.












































بدون نظر
نظر بگذارید