ماهنامه خط صلح – کتابهای فرهنگ اصطلاحات تخصصی هر حوزهای را که ورق بزنید، اثری از اصطلاح «اینترنت طبقاتی» و معنای دقیق آن پیدا نخواهید کرد. حاکمان جمهوری اسلامی اما با اجرای این پروژه در طی حدود ۲۰ سال اخیر، جامعهی کاربران اینترنت در ایران را ناچار به گزینش اصطلاحی برای توصیف آن کردهاند. اینترنت طبقاتی، پروژه یا بهتر است بگوییم پروژههایی را توصیف میکند که در مقاطع مختلف، دسترسیهای ویژه به اینترنت برای گروههای اجتماعی گوناگون ایجاد کرده است و همواره ایجاد میکند. این دسترسیهای ویژه میتوانند به پهنای باند بالاتر، فیلترینگ محدودتر یا حتی قیمتهای پایینتر اینترنت مربوط باشند. ذات اینترنت طبقاتی اما با هرکدام از اینها تغییر نمیکند. زمانی که حاکمان تشخیص میدهند گروهی برخلاف اکثریت جامعه میتواند به سایتهای فیلترشده دسترسی داشته باشد یا گروهی نیاز به اینترنت ارزان یا رایگان دارد، اینترنت طبقاتی نمود پیدا میکند، حتی اگر مسئولان جمهوری اسلامی بار سنگین این اصطلاح را به گردن نگیرند.
محدودیت اینترنت ۱۲۸کیلوبیت بر ثانیه و رانت دانشگاهیان
طبقاتی شدن دسترسی به اینترنت آزاد در ایران، سابقهای تقریباً به اندازهی ورود اینترنت پهنباند به کشور را دارد. آبان ماه سال ۱۳۸۵ بود که سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی، به شرکتهای ارائهدهندهی اینترنت ثابت پهنباند ابلاغ کرد که حق ندارند سرویسی با سرعت بیشتر از ۱۲۸کیلوبیت بر ثانیه به مشترکان خانگی خود عرضه کنند. این سازمان در ابتدا هیچ دلیلی برای محدودیت اعمالشده ذکر نکرده بود، اما پس از فشار رسانهها، حسامالدین عربزاده، مدیر روابط عمومی وقت این سازمان، کمبود پهنای باند اینترنت را دلیل محدودیت ۱۲۸ کیلوبیت اعلام کرد. این در حالی بود که بنا به گفتهی مدیرعامل وقت شرکت مخابرات ایران که آن زمان هنوز اصطلاحاً «خصوصی» نشده بود، ظرفیت پهنای باند کشور هیچ مشکلی برای ارائهی سرویسهایی با سرعت بالاتر از ۱۲۸کیلوبیت بر ثانیه نداشت. از سویی سازمان تنظیم مقررات ارتباطات دولت احمدینژاد گفته بود این محدودیت تا زمانی پابرجاست که پهنای باند «ساماندهی» شود. به تدریج اما این محدودیت برای دانشجویان و اعضای هیاتعلمی دانشگاهها برداشته شد و این افراد میتوانستند با ارائهی کارت دانشجویی و کارت عضویت هیاتعلمی دانشگاه از سرویسهایی سریعتر از ۱۲۸کیلوبیت بر ثانیه بهرهمند شوند.
اصلاحطلبان جا پای احمدینژاد میگذارند
اصلاحطلبان بهعنوان جدیترین منتقدان دولت احمدینژاد، به درستی دل خوشی از محدودیت اعمالشده بر اینترنت نداشتند. با شروع به کار دولت مورد حمایت آنها در سال ۱۳۹۲، زمزمههایی برای باز شدن نسبی فضای سیاسی و اجتماعی شنیده میشد. با وجود اینکه محدودیت ۱۲۸کیلوبایت در سالهای آخر منتهی به دولت حسن روحانی با سختگیری کمتری اعمال میشد، اما در نهایت دولت در سال ۹۴ بود که این محدودیت را به صورت رسمی لغو کرد. حالا حدود ۲۰ سال از دورهای که محدودیت تبعیضآمیز ۱۲۸کیلوبیت اعمال شده میگذرد. در این فاصله اینترنت در ایران فراز و نشیبهای زیادی را طی کرده و حالا بهنوعی به همان نقطهای رسیده است که سال ۸۵ بود. اصلاحطلبانی که در دورهای احمدینژاد را به خاطر محدودیت ۱۲۸کیلوبیت مورد انتقاد قرار میدادند، حالا بعد از ۲۰ سال دولت مورد نظر خود را با همهی چندپارگیهایش به پاستور بردهاند و لباس جدیدی بر تن اینترنت طبقاتی کردهاند.
رفع فیلتر یوتیوب برای دانشگاهها
محدودیتهای اینترنت در ایران کار را به جایی رسانده که پیش از انتخابات اخیر ریاست جمهوری، هر دو طیف سیاسی شعارهایی برای بهبود وضعیت میداد. مسعود پزشکیان نیز رفع فیلتر شبکههای اجتماعی را در صدر وعدههای خود در حوزهی اینترنت قرار داد. حال با گذشت حدود یک سال و نیم از عمر دولت او، تنها پیامرسان واتساپ و فروشگاه گوگلپلی رفع فیلتر شدهاند. این مسئله تاثیر قابل توجهی بر استفادهی کاربران از فیلترشکن نگذاشته است. طبق گزارش انجمن تجارت الکترونیک تهران که مردادماه ۱۴۰۳ منتشر شد، هنوز ۸۶ درصد کاربران اینترنت در ایران از فیلترشکن استفاده میکنند. در شرایطی که خبری از رفع فیلتر پلتفرمهای پرکاربر مانند تلگرام، اینستاگرام و یوتیوب شنیده نمیشود، دولت پزشکیان راهکار جایگزینی را برگزیده که تبعیض در دسترسی به اینترنت آزاد را عمیقتر میکند. رفع فیلتر یوتیوب در دانشگاه تهران تازهترین مرحلهی اجرای پروژهی تبعیضآمیز اینترنت طبقاتی است. اگر زمانی مدیران احمدینژادی کافی نبودن پهنای باند اینترنت را بهانهی محدودیت قرار میدادند، حالا مسئولان دولت مسعود پزشکیان، «نیازهای پژوهشی و آموزشی» دانشگاهها را دلیل رفع فیلتر یوتیوب برای دانشجویان و اساتید عنوان میکنند. به سخنان فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت، دقت کنید: «این دسترسیها [رفع فیلتر برای دانشجویان] به جهت طولانی شدن فرایند رفع فیلتر و بر زمین ماندن نیازهای دانشگاهها ایجاد شد وگرنه دولت هیچ اعتقادی به اینترنت طبقاتی ندارد.» همانطور که گفته شد از زمانی که اصطلاح اینترنت طبقاتی رایج شد، نه وزرای دولت ابراهیم رئیسی و نه مسئولان دولت پزشکیان، بار این اصطلاح را نپذیرفتند، اما در عین حال یکی پس از دیگری بخشهای جدید پروژه را به اطلاع رسانه رساندند. درست مانند قصابی که در هنگام ذبح کردن دام به دوربین زل بزند و تاکید کند که اعتقادی به رژیم گیاهی گوشتخواری ندارد.
طبقه با دو معنا
بخش «طبقاتی» در ترکیب اینترنت طبقاتی به طور مستقیم و دقیق، ارجاع به مفهوم طبقه به آن معنی که در میان متفکران چپگرا رایج است ندارد. خبرنگاران یکی از گروههای بزرگی هستند که به راحتی به اینترنت بدون فیلتر دسترسی پیدا میکنند، اما عمدتاً در میان اقشار کمدرآمد قرار میگیرند و همیشه اینطور نیست. در برخی موارد طبقاتی بودن اینترنت طبقاتی معنایی نزدیک به مفهوم رایج و تخصصی آن داشته است. به عنوان مثال ارائهی اینترنت بدون فیلتر به کسبوکارهای فعال در حوزهی اقتصاد دیجیتال یکی از آن موارد است. در این موارد سود بخشی از اقتصاد مستقیماً از محدودیتهای اینترنت در خطر قرار گرفته بود و حاکمیت تصمیم گرفت برای احیای وضعیت این طبقهی منتفع و بعضاً نزدیک به نهادهای انقلابی، اینترنت بدون فیلتر در اختیارشان قرار دهد. وضعیت آموزش عالی در ایران و طبقاتیشدن دسترسی داوطلبان ورود به دانشگاه و آکادمی، یکی از نمودهای دیگر این وضعیت است؛ وضعیتی که در آن افراد بهواسطهی ثروتشان در میان گروههای بهرهمند از اینترنت آزاد قرار میگیرند.
دانشگاه برای ثروتمندان، فیلترینگ برای فقرا
فیلترینگ یوتیوب در ابتدا در دانشگاه تهران برداشته شد. اندکی پس از آن «شرق» گزارش داد که این اتفاق به دانشگاههای بهشتی، امیرکبیر، علامه، اصفهان، علوم تحقیقات، شیراز و تبریز نیز تسری پیدا کرده است. در میان این لیست نام هفت دانشگاه دولتی و یک واحد دانشگاه آزاد که عموماً اقشار ثروتمند از پس هزینههایش برمیآیند دیده میشود. نگاهی به آمارها نشان میدهد که دسترسی به دانشگاههای دولتی که بخش عمدهی ظرفیت آنها رایگان است نیز در سالهای اخیر در انحصار طبقات برخوردار قرار گرفته است. ارزیابیهای مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد که حدود ۳۷ درصد جمعیت دانشجویان به دهکهای ۹ و ۱۰ یعنی دو دهک پردرآمد تعلق دارند، در حالی که تنها ۷ درصد دانشجویان از دهکهای ۱ و ۲ یعنی کمدرآمدترینها میآیند. رئیس دانشگاه تهران نیز بهتازگی اعلام کرده بود که بیش از نیمی از دانشجویان این دانشگاه از سه دهک پردرآمد جامعه هستند. نگاهی به رتبههای برتر کنکور در سالهای اخیر نیز این وضعیت را تایید میکند. بر اساس گزارش «خبرنامهی دانشجویان ایران» حدود ۸۵ درصد دانشآموزان در مدارس دولتی تحصیل میکنند و تنها ۱۵ درصد به مدارس غیرانتفاعی میروند. با وجود این دانشآموزان مدارس دولتی فقط ۲.۵ درصد رتبههای برتر کنکور را کسب میکنند و ۹۷.۵ درصد باقیمانده به داوطلبانی میرسد که در مدارس غیردولتی تحصیل کردهاند. این گزارش ابعاد فاجعهبارتری از کالایی شدن آموزش در ایران را نیز نمایان میکند. طبق آمارهای اعلامی دهک اول تنها ۱.۳ درصد از ظرفیت رشتههای پزشکی و دندانپزشکی در کنکور ۱۴۰۲ را اشغال کرده و ۸۶ درصد به سه دهک ثروتمند رسیده است. در رشتهی برق دانشگاه شریف اوضاع از این هم وخیمتر است. دهکهای ۱، ۲ و ۳ هیچ سهمی از این رشته و دانشگاه نداشتهاند، در حالی که ۶۰ درصد دانشجویان برق شریف به دهک دهم یعنی ثروتمندترین افراد جامعه تعلق دارند.
***
در این شرایط که دولت از حوزههایی مانند آموزش پا پس کشیده و سعی میکند هر ساله سهم هزینههای خود در آن را کاهش دهد، آموزش عالی به کالایی منحصر به طبقات ثروتمند تعلق میگیرد. حال با رفع فیلتر یوتیوب برای دانشجویان عمدتاً مرفه، عملاً اینترنت آزاد نیز به عنوان اشانتیون پکیج کالای موسوم به آموزش عالی در اختیار طبقاتی قرار میگیرد که قدرت پرداخت بهای آن را دارند.












































بدون نظر
نظر بگذارید