ماهنامه خط صلح – در جهان امروز، دختران دیگر صرفاً ناظران تغییر نیستند، بلکه خود نیروی محرکهی دگرگونیاند. آنان با ایستادگی در برابر تبعیضها، با ذهنی آگاه و حضور فعال در جامعه، مسیر آینده را بازتعریف میکنند. از کلاسهای درس تا جنبشهای اجتماعی، از نوآوریهای علمی تا کنشهای مدنی، دختران نماد امید، پایداری و تحولاند. نقش آنان در ساختن جهانی برابر، انسانی و پایدار نه تنها ضروری، بلکه الهامبخش است، زیرا هر دختری که توانمند میشود، جهانی را بهسوی بهتر شدن بهحرکت درمیآورد. هرساله به مناسبت روز دختران، شعاری نیز انتخاب میشود. شعاری که سازمان ملل برای سال ۲۰۲۵ انتخاب کرده، گویای اهمیت نقش دختران در آیندهی جهان است: «دختری که من هستم، تغییری که رهبری میکنم». این شعار، خواستار بهرسمیت شناختن رهبری دختران در مواجهه با بحرانهای متعدد جهان امروز است.
مفهوم «دختر بچه» (Girl Child) و تلاشهای سازمان ملل برای حقوق و توانمندسازی کودکان دختر، در طی دههها کنشگری در متن مبارزات برای برابری جنسیتی، تکامل یافته است. در قلب این مبارزات، روز جهانی کودکان دختر قرار دارد که با هدف برجستهسازی و رسیدگی به چالشهای منحصر به فردی که دختران در سراسر جهان با آن روبهرو هستند، بنیان گذاشته شده است.
روز جهانی دختران، با راهاندازی کارزار «چون من یک دختر هستم» (Because I Am a Girl) متعلق به سازمان «پلن اینترنشنال» (Plan International) پایهگذاری شد. این کارزار با هدف جلب توجه جهانی به تبعیضهای ساختاری علیه دختران و پیشبرد حق آنان برای آموزش، بهداشت و رهایی از خشونت شکل گرفت. کنشگران برابری جنسیتی و حقوق کودکان دختر در کانادا، در همکاری با پلن اینترنشنال، از مجمع عمومی سازمان ملل خواستند که روز جهانی دختران را تصویب کند. سرانجام در ۱۹ دسامبر ۲۰۱۱ سازمان ملل رسماً آنرا مورد حمایت قرار داد. نخستین بزرگداشت اینروز در ۱۱ اکتبر ۲۰۱۲، با تمرکز بر «توانمندسازی و سرمایهگذاری بر دختران» بهعنوان ضرورتی برای شکستن چرخههای تبعیض و فقر برگزار شد.
کار سازمان ملل در زمینهی کودکان دختر، در چارچوب گستردهتر تعهدات برابری جنسیتی تعریف میشود؛ بهویژه در هدف پنجم اهداف توسعهی پایدار (SDG 5) که پایاندادن به تبعیض و خشونت علیه زنان و دختران، حذف رسوم زیانبار مانند ازدواج زودهنگام و ناقصسازی اندام جنسی زنان، تضمین دسترسی برابر به آموزش و رهبری و بهداشت باروری را خواستار است. اگرچه کلیهی اهداف توسعه پایدار بهویژه هدف شمارهی ۵ آن در مورد برابری جنسیتی، نه تنها شکاف گستردهای با پیشرفتهایی که انتظار میرفت، دارد، بلکه در بسیاری از کشورها از جمله آمریکا و برخی کشورهای اروپای شرقی گامهای به عقب نیز برداشته شده است.
نهادهایی چون یونیسف (UNICEF)، سازمان زنان ملل متحد (UN Women)، یونسکو (UNESCO) و صندوق جمعیت ملل متحد (UNFPA) تلاشها و برنامههای خود در زمینهی آگاهیرسانی در مورد حقوق دختران و رفع تبعیضات با مشارکت نهادهای جامعهی مدنی در کشورهای مختلف را با هم، هماهنگ میکنند. این تلاشها عمدتاً شامل کارزارهایی برای ارتقای سواد دیجیتال دختران، دسترسی برابر به آموزش و نقشآفرینی دختران در علم و مقابله با بحرانهای اقلیمی است.
چند ابتکار عمده، با پشتیبانی سازمان ملل، موانع ساختاری در خصوص توانمندسازی دختران را در دستور کار قرار داده است:
– برنامهی آموزش دختران سازمان ملل (UNGEI) در سال ۲۰۰۰ به ابتکار کوفی عنان، دبیرکل وقت سازمان ملل، راهاندازی شد. این برنامه، تلاش دولتها، نهادهای مدنی و آژانسهای سازمان ملل را برای رفع شکاف جنسیتی در آموزش، هماهنگ ساخت و همچنان یکی از نهادهای اصلی در ترویج نظامهای آموزشی پاسخگو به جنسیت است.
– برنامهی آموزش پلاس (Education Plus) طی سالهای ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۵، تلاشی مشترک به رهبری برنامهی مشترک ایدز سازمان ملل متحد (UNAIDS) که بر آموزش متوسطه و توانمندسازی دختران نوجوان در منطقهی جنوب صحرای آفریقا متمرکز است و آموزش را با سلامت، پیشگیری از اچآیوی (HIV) و استقلال اقتصادی پیوند میدهد.
– برنامههای آموزشی یونیسف مجموعهای از برنامهها را برای پیشبرد حقوق، آموزش، سلامت و توانمندسازی دختران اجرا میکند تا با موانع متعددی که آنان از کودکی تا نوجوانی با آن روبهرو هستند، مقابله نماید. از جمله برنامههای شاخص یونیسف میتوان به «مهارت برای دختران» (Skills for Girls) اشاره کرد که با آموزش مهارتهای قرن بیستویکم، از جمله علوم، فناوری، کارآفرینی، سواد دیجیتال و مهارتهای زندگی، دختران نوجوان را برای ورود به موسسات آموزش عالی و اشتغال معنادار آماده میکند. همچنین برنامهی مشترک صندوق جمعیت سازمان ملل و یونیسف برای پایاندادن به ازدواج کودکان در کشورهایی که نرخ ازدواج زودهنگام بالا است، اجرا میشود و هدف آن پیشگیری از ازدواج کودکان، نگهداشتن دختران در مدرسه، ارائهی آموزشهای مهارتهای زندگی و سلامت جنسی و باروری و تغییر هنجارهای زیانبار از طریق گفتوگو و مشارکت جوامع محلی است. یونیسف همچنین برنامههایی برای پایاندادن به ناقصسازی جنسی زنان و دختران (مُثلهی دختران)، گسترش دسترسی به آموزش و بهبود بهداشت و مدیریت قاعدگی اجرا میکند تا مدارس را به محیطهایی امن، فراگیر و پشتیبان برای مشارکت دختران تبدیل کند. در مجموع، یونیسف رویکردی جامع در زمینهی برابری جنسیتی در آموزش، حمایت، سلامت و توانمندسازی برای دختران را بههم پیوند میدهد. این برنامهها با هدف از میان برداشتن نابرابریهای ساختاری که مانع رشد دختران میشود –از جمله فقر، تبعیض و هنجارهای محدودکننده— طراحی شدهاند و در عین حال، سیستمهایی ایجاد میکنند که دختران را بهعنوان عاملان تغییر، توانمند میسازد. با ادغام این تلاشها در چارچوبهای توسعهی ملی و اهداف توسعهی پایدار، یونیسف نهتنها از دختران حمایت میکند بلکه نقش فعال آنان را در ساختن جوامعی برابر، تابآور و انسانیتر ترویج میدهد.
– برنامهی «عمل پکن» (۱۹۹۵). مفهوم «کودکان دختر» (Girl Child) برای نخستینبار در چهارمین کنفرانس جهانی زنان پکن، بهطور رسمی مورد توجه جامعهی جهانی قرار گرفت؛ جاییکه این موضوع بهعنوان یکی از دوازده حوزهی مهم نگرانکننده در سند پلتفرم عمل پکن گنجانده شد. این اقدام، نقطهی عطفی بود که برای نخستین بار، وضعیت و حقوق دختران –متمایز از زنان یا پسران— بهعنوان یک مسئلهی محوری در سیاستگذاری و کنشگری بینالمللی توسط ۱۸۹ دولت شرکتکننده بهرسمیت شناخته شد. پیش از کنفرانس پکن، دادهها و گزارشهای توسعه و حقوق بشری جهانی نشان داده بودند که دختران در بسیاری از ابعاد زندگی در معرض تبعیضها و آسیبپذیریهای عمیقتری نسبت به پسران قرار دارند، از جمله در آموزش، سلامت، تغذیه و دسترسی به فرصتها. دختران بیشتر در معرض سوئتغذیه، محرومیت از تحصیل، ازدواج زودهنگام و خشونت مبتنی بر جنسیت بودند، واقعیتی تلخ که نشان میداد سن و جنسیت بهطور همزمان دو محور مهم نابرابری و تبعیضاند. گنجاندن موضوع «کودکان دختر» در سند پکن، چارچوبی جهانی برای اقدام در زمینهی رفع تبعیضات فراهم کرد و از دولتها خواست تا زمینههای تبعیض علیه دختران را از میان بردارند، زمینهی رشد و مشارکت کامل آنان را فراهم کنند و از آنان در برابر هرگونه استثمار و سوئاستفاده، محافظت نمایند. این چارچوب همچنین بنیانگذار ابتکارهای بعدی شد، از جمله روز بینالمللی دختر کودک (که در سال ۲۰۱۱ از سوی سازمان ملل بهرسمیت شناخته شد) و گنجاندن توانمندسازی دختران در اهداف توسعه پایدار (SDGs) که جایگاه دختران را در قلب دستور کار جهانی حقوق بشر و توسعه پایدار تثبیت کرد.
روز جهانی دختران، هر سال بستری است برای بازتاب صدای دختران و تدارک تعهدات تازه در جهت پیشرفت و بهبود شرایط کودکان دختر. هر سال با انتخاب موضوعی خاص، از مبارزه با خشونت جنسی-جنسیتی گرفته تا گسترش دسترسی به رشتههای علمی و فناوری (STEM)، دولتها و سازمانها را به ارزیابی پیشرفت و تمرکز دوباره بر تعهداتشان فرا میخواند. در مجموع، این چارچوبهای سازمان ملل –با تاکید بر آموزش، موقعیتهای رهبری و فرصت برابر بهعنوان نیروی اصلی توسعه پایدار— مفهوم «کودکان دختر» را از نماد آسیبپذیری به نشانهای از ظرفیت، عاملیت و امید بدل کرده است.
تبعیضات علیه کودکان دختر، ۳۰ سال بعد از کنفرانس پکن
دادههای جهانی نشان میدهند که تبعیض علیه کودکان دختر، همچنان در ابعاد مختلف، از جمله آموزش، سلامت، ایمنی و فرصتهای اقتصادی، گسترده است. در حالیکه از زمان برنامهی اقدام پکن در سال ۱۹۹۵ پیشرفتهایی حاصل شده است، نابرابری مداوم همچنان زندگی دختران را در سراسر جهان تحتالشعاع قرار میدهد.
تبعیضات آموزشی
طبق گزارش بانک جهانی و یونسکو، تقریباً ۱۲۱ میلیون دختر (۳۴ میلیون نفر در سن دبستان و ۸۷ میلیون نفر در سن دبیرستان) در سراسر جهان، امکان مدرسه رفتن ندارند. اگرچه دو-سوم کشورها به برابری جنسیتی در ثبتنام در مدارس دست یافتهاند، اما نرخ تکمیل دورهی تحصیلی برای دختران –بهویژه در مناطق کم درآمد و درگیر جنگ— همچنان پایینتر است. در این زمینهها، دختران ۲.۵ برابر بیشتر از پسران احتمال دارد که مدرسه نروند و ۹۰ درصد بیشتر احتمال دارد که از آموزش متوسطه محروم شوند. تقریباً از هر ۱۰ دختر نوجوان و زن جوان در سراسر جهان، ۴ نفر دورهی متوسطه را به پایان نمیرسانند و ۵۰ میلیون نفر بیسواد باقی میمانند.
تبعیضات و محرومیتهای دیجیتالی و اقتصادی
نابرابری دیجیتال، شکافهای آموزشی را تشدید میکند. از هر ۱۰ دختر نوجوان در کشورهای کمدرآمد، ۹ نفر به اینترنت دسترسی ندارند و احتمال حضور همسالان آنها که پسر هستند در فضای آنلاین ۲ برابر بیشتر است. در بسیاری از کشورها، بهویژه در آسیای جنوبی و کشورهای جنوب صحرای آفریقا، دختران ۱۵ تا ۱۹ ساله، ۳ برابر کمتر از پسران احتمال دارد که در مدرسه باشند، شاغل باشند یا آموزش ببینند.
تبعیضات و خشونتهای جنسی-جنسیتی
یونیسف گزارش میدهد که ۶۵۰ میلیون زن و دختر در قید حیات، در دوران کودکی خشونت جنسی-جنسیتی را تجربه کردهاند. حدود ۵۰ میلیون دختر در سراسر جهان از خشونت جنسی رنج برده و از هر ۴ دختر نوجوان که ازدواج کردهاند یا شریک زندگی داشتهاند، ۱ نفر از خشونت شریک زندگی خود خبر میدهد. خشونت با هنجارهای جنسیتی ریشهدار، در هم تنیده است.
آداب، رسوم و سنن ناسالم و آسیببار برای دختران
اگرچه در این زمینه پیشرفتهایی حاصل شده است، اما هنوز ازدواج کودکان و ختنهی زنان همچنان رایج است. از هر ۵ دختر، ۱ نفر قبل از ۱۸ سالگی ازدواج میکند. نرخ جهانی ختنهی زنان کاهش یافته است، اما برای رسیدن به هدف ریشهکنی آن در سال ۲۰۳۰، باید با نرخی ۲۷ برابر سریعتر کاهش یابد. در سال ۲۰۲۵، سازمان ملل متحد و نهادهای همکار آن، برآورد میکنند که نزدیک به ۴.۴ میلیون دختر در معرض خطر ناقصسازی اندام جنسی قرار خواهند داشت. این رقم متاثر از عواملی چون رشد جمعیت در مناطقی که این عمل در آنها رایجتر است، افزایش یافته است.
سلامت، تغذیه و باروری
دختران نوجوان همچنان بهطور نامتناسبی تحت تاثیر سوئتغذیه و بارداری زودهنگام قرار دارند. انتظار میرود حدود ۱۲ میلیون دختر ۱۵ تا ۱۹ ساله و بیش از ۳۲۵۰۰۰ دختر ۱۰ تا ۱۴ ساله، در سال ۲۰۲۵ زایمان کنند. سهم دختران ۱۰ تا ۱۹ ساله که کمبود وزن دارند، در دهههای اخیر تنها ۲ درصد در سطح جهان کاهش یافته است که نشاندهندهی بهبود محدود و بسیار کمی در پیامدهای اصلی سلامت است.
در مجموع، تبعیض علیه کودکان دختر به اشکال مستقیم و ساختاری، با تشدید چالشهای جهان معاصر –از جمله رشد افراطگرایی مذهبی، جنبشهای راستگرا و فاشیستی، تعمیق شکاف طبقاتی و گسترش جنگها— بار گران این مصائب را بیش از پیش بر دوش زنان و کودکان انداخته است. نمونههایی مانند «نور الدلو»، دختر ۱۹ سالهی فلسطینی که در جنگ غزه، مادر، خواهر، خواهرزاده و دو پای خود را از دست داد، همچنان ادامه دارد. سازمانهای جهانی مانند یونیسف، زنان سازمان ملل و بانک جهانی تاکید میکنند که بهبود شرایط دختران مستلزم اختصاص بخش بیشتری از بودجه (سرمایهگذاری در آموزش دختران، مهارتهای دیجیتالی، ایمنی) و فرصتهای مشارکت اجتماعی و سلامت دختران است که میتواند تاثیرات دگرگونکنندهای در جامعه داشته باشد.
وضعیت دختران در ایران
روز دختر در ایران، در راستای اهداف و مبارزات عرصهی جهانی شکل نگرفته است، این مناسبت در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۳۸۶ (مصادف با ۲۹ آوریل ۲۰۰۷)، همزمان با زادروز فاطمهی زهرا، نامگذاری شده است. با اینحال در رسانههای ایران، روز ۱۱ اکتبر نیز بهعنوان «روز جهانی کودکان دختر» بازتاب مییابد. در سطح بینالمللی، واژهی «دختر» به فرد مونث زیر ۱۸ سال اطلاق میشود و با مفهوم باکرگی بیارتباط است. وضعیت دختران در ایران، فرایند نابرابریهای عمیق جنسیتی در حوزههای آموزش، سلامت و بهداشت، ازدواج کودکان دختر و باروری، خشونتهای جنسی-جنسیتی، توانمندی اقتصادی، حمایتهای قانونی و مشارکت اجتماعی و سیاسی را شامل میشود. بر اساس دادههای وزارت آموزش و پرورش ایران، در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳، ۹۲۸ هزار و ۷۲۹ کودک از تحصیل بازماندهاند؛ (۱) افزایشی نسبت به سال گذشته که نشان میدهد دختران بهطور نامتناسبی تحت تاثیر قرار گرفتهاند. نرخ ترک تحصیل در استانهای روستایی و محروم، بهدلیل ازدواج زودهنگام، فقر اقتصادی و تبعیض جنسیتی بالاتر است. هرچند نرخ سوادآموزی و ثبتنام دختران در مقاطع ابتدایی و متوسطهی اول بالای ۹۰ درصد است، اما دسترسی آنان به مقاطع متوسطهی دوم و دانشگاه، بهطور فزایندهای –بهدلیل نابرابری اقتصادی و سیاستهای تفکیکی آموزشی— با چالش مواجه است. در سیستان و بلوچستان دخترانی هستند که به مدرسه میروند ولی مدرکی نمیگیرند، زیرا شناسنامه ندارند. در این استان ۱۴۸ هزار و ۷۶۹ کودک و نوجوانان ۷ تا ۱۸ ساله، بهدلایل گوناگون از آموزش همگانی محروم هستند، از این تعداد ۸۱ هزار و ۳۲۵ نفر، دختر هستند. به گفتهی غلامرضا نجفی، معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری کل سیستان و بلوچستان: این آمار در مقطع متوسطهی دوم نگرانکنندهتر است، بهطوری که ۲۴ درصد کودکان ۱۵ تا ۱۷ ساله، از مدارس ترک تحصیل کردهاند که بدون شک این پدیده در بلندمدت علاوه بر بروز آسیبهای اجتماعی نهادینه شده، میتواند منشا بسیاری از چالشهای اجتماعی و موانع توسعهی پایدار و درونزا را رقم بزند. (۲)
در زمینهی سلامت دختران، ازدواج کودکان دختر و باروری آنان یکی از موارد مورد توجه و نگران کننده است. نرخ زایمان در میان نوجوانان ایران در سال ۲۰۲۱ به ازای هر ۱۰۰۰ دختر ۱۵ تا ۱۹ ساله به ۴ تولد کاهش یافته است، در حالی که این رقم در سال ۲۰۲۰ برابر با ۵ بود. بخشی از این کاهش بهدلیل پنهانکاری و نگرانی از انگ اجتماعی است. در ایران حدود ۶.۶۸ درصد از زنان ۱۵ تا ۴۹ ساله، به روشهای نوین تنظیم خانواده دسترسی دارند، اما این دسترسی میان مناطق شهری و روستایی، نابرابر است و شکاف زیادی دارد. آموزش سلامت جنسی و باروری که در کشورهای دیگر بخشی از آموزش در دوران متوسطه است، در ایران بهشدت محدود و مشکلات سلامت روان در میان نوجوانان با افزایش فقر، فشارهای اجتماعی و ازدواج اجباری، رو به رشد است. ازدواج کودکان همچنان از جدیترین مشکلات ایران است. طبق گزارش سازمان «دختران نه عروس» (Girls not Brides)، ۱۷ درصد از دختران پیش از ۱۸ سالگی و ۳ درصد پیش از ۱۵ سالگی ازدواج میکنند. بین سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱، بیش از ۲۷ هزار ازدواج دختران زیر ۱۵ سال ثبت شده و ازدواجهای ثبتنشده در مناطق روستایی بهطور گسترده همچنان ادامه دارد. بر اساس مادهی ۱۰۴۱ قانون مدنی ایران، سن قانونی ازدواج برای دختران ۱۳ سال است و در صورت تایید دادگاه، ازدواج در سنین پایینتر نیز مجاز است. سنتهایی مانند ازدواج موقت (صیغه)، «ازدواج خونی» و نامزدی زودهنگام، همچنان در جوامع عشیرهای و حاشیهای رواج دارد.
زنان و دختران با تبعیضات جنسی-جنسیتی سیستماتیک روبهرو هستند و از حمایت قانونی در برابر خشونت خانگی و خشونت جنسی محروماند. بر اساس دادههای نهاد زنان سازمان ملل، ۶.۱۷ درصد از زنان ۱۵ تا ۴۹ ساله در سال گذشته از سوی شریک عاطفی خود خشونت فیزیکی یا جنسی را تجربه کردهاند. معافیتهای قانونی، از جمله مادهی ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی –که پدران و جد پدری را از مجازات اعدام در صورت قتل دختر معاف میکند— پاسخگویی در برابر خشونت علیه دختران را تضعیف میکند. قتلهای ناموسی که در مورد کودکان دختر در ایران صورت میگیرد، یکی از تکان دهندهترین مصائب اجتماعی ایران است. کودکانی چون «رومینا» و «روژین» و صدها کودک دیگر، قربانی قوانین زن و دخترستیز، عدم حمایت قانونی و باورهای متحجرانهی پدر-مرد سالاری در ایران بوده و هستند. دختران مانند زنان در ایران بهدلیل فقر، در بسیاری از موارد مجبور به فروش ارزان نیروی کار خود در اقتصاد غیر رسمی هستند. این در حالی است که میزان مشارکت زنان در نیروی کار در سال ۲۰۲۴ رقم پایین ۴.۱۳ درصد بوده، در حالیکه این رقم برای مردان ۳.۶۶ درصد است. از اینرو، اساساً مشارکت دختران نوجوان در اشتغال رسمی یا کارآفرینی تقریباً وجود ندارد و این امر ناشی از تفکیک جنسیتی، ازدواج زودهنگام و قوانین تبعیضآمیز و گفتمان غالب فرهنگ پدر_مرد سالارانه است. دختران خانوادههای کمدرآمد سهم زیادی در کارهای مراقبتی و خانگی بدون مزد دارند و بیش از یک پنجم از وقت مفید خود را صرف این فعالیتها میکنند.
در زمینهی مشارکت سیاسی و اجتماعی دختران در ایران باید اشاره کرد که زنان تنها ۶.۵ درصد از کرسیهای مجلس شورای اسلامی را در اختیار دارند (تا فوریه ۲۰۲۴)، که نشاندهندهی حضور بسیار اندک آنان در مشارکت سیاسی در ساختار حکمرانی است. مشارکت اجتماعی دختران و زنان جوان در فضاهای مدنی، بهدلایل گوناگون از جمله ممنوعیت فعالیتهای مختلط، محدودیتهای خانوادگی در زمینهی عدم اعتماد به امنیت در فضای نهادهای عمومی و سایر موانع، محدود است، اما علیرغم این چالشها دختران دبیرستانی در بسیاری از نهادهای مدنی زیست محیطی، حمایت از کودکان کار، رسیدگی به محرومین و حمایت از حیوانات و سایر سازمانها –عمدتاً در شهرهای بزرگ— فعال هستند، اما پتانسیل آنها همچون نیروی بالقوهی زنان که نیمی از جمعیت هستند –به علت محدودیتهای ساختاری و عدم خواست سیاسی صاحبان قدرت با اندیشههای واپسگرایانه— بهطور کامل بهکار گرفته نمیشود.
از نظر مشارکت سیاسی، در برخی از کشورها جوانان ۱۶ و ۱۷ سال میتوانند در انتخابات رای دهند، اگرچه هنوز برای انتخابشدن سن بالاتری نیاز است. در بسیاری از کشورها جوانان زیر ۱۸ سال در نهادهای دولتی و کمیسیونهای شهری و ایالتی حضور دارند تا صدا و خواستههای نسل خود را مطرح کنند. ما در دنیایی هستیم که دختران به مثابه رهبران آیندهی جامعهی بشری، حضورشان در جامعهی جهانی امید آفرین است. از جملهی این دختران میتوان از: «ملالا یوسفزی» دختر فعال و جوان پاکستانی که برای حق تحصیل، بهویژه برای زنان و دختران مبارزه میکند و در سن ۱۷ سالگی، در سال ۲۰۱۴ برندهی جایزه صلح نوبل شد. «سوفی کروز» زمانی معروف شد که در (National Mall) ایالات متحده، انبوه جمعیت و موانع را کنار زد تا نامهای به پاپ فرانسیس تحویل دهد، این اتفاق در سال ۲۰۱۵ رخ داد، زمانی که او تنها ۵ سال داشت. سوفی در نامهاش، از پاپ فرانسیس خواست تا از دیپورتشدن والدینش به کشورشان جلوگیری کند. او الان ۱۵ سال دارد و فعال اجتماعی و سیاسی در مورد پناهجویان و مهاجرین است. و «مارلی دیاس» فعال و نویسندهی آمریکایی ۱۶ ساله که به قصد شکستن کلیشهها، کمپینی بهنام قصد شکستن کلیشهها (BlackGirlBooks) را راهاندازی کرد، این کمپین بهعنوان پاسخی از جانب او نسبت به تعداد محدود زنان سیاه پوست، بهعنوان شخصیت اصلی یا قهرمان داستانها برگزار شد.
تردیدی نیست که جامعهی ایران هزارانهزار دخترانی دارد که میتوانند نقشآفرین و نامآور باشند و تبعیضاتی را که به آنان تحمیل گردیده، به چالش بکشند. جنبش «زن، زندگی، آزادی» تعداد قابل توجهی از این دختران را به عرصهی خیابانها کشاند و تعدادی نیز چون «ساریناها» و «نیکاها» در عنفوان جوانی برای مشارکت سیاسی و اجتماعی جانشان را از دست دادند.
در زمینهی حقوقی، با وجود آنکه ایران کنوانسیون حقوق کودک (CRC) را امضا کرده است، اما در عرصههای گوناگون از تطبیق قوانین داخلی با تعهدات بینالمللی خودداری کرده است. در ایران، سن مسئولیت کیفری برای دختران ۹ سال قمری است که امکان تعقیب و مجازات شدید کودکان را فراهم میکند. ایران همچنین کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان (CEDAW) را نه امضا و نه تصویب کرده است، بنابراین دختران از ابزارهای بینالمللی برای پیگیری نقض حقوق جنسیتی خود محروم شدهاند.
شواهد نشان میدهند که دختران ایرانی در معرض تبعیض ساختاری نهادینهشده در قوانین کشور قرار دارند و با محدودیتهای شدید در آموزش، تحرک اجتماعی، حق تصمیمگیری دربارهی سرنوشت خود و مشارکت سیاسی و اجتماعی روبهرو هستند، از اینرو در ایران روز جهانی «کودک دختر» فرصتی است برای یادآوری حقیقتی تلخ: چالشهای روزمرهی دختران ایران، محصول درهمتنیدگی عواملی چون قوانین تبعیضآمیز، فرهنگ ریشهدار مردسالار و نابرابریهای اقتصادی است، معضلاتی که بهدلیل فقدان ارادهی سیاسی برای بهبود وضعیت کودکان، همچنان پابرجا ماندهاند. تا زمانیکه این ساختارها تغییر نکنند و دختران بهعنوان انسانهایی با حقوق برابر بهرسمیت شناخته نشوند، اینروز یادآور درد و رنج میلیونها دختر ایرانی است. اما تاریخ نشان داده است که دختران ایران با مقاومت مدنی در زمینهی حق انتخاب پوشش و پیگیری خستگیناپذیر در زمینهی آنچه که باور دارند و باید از آن بهرهمند باشند، توان دگرگون کردن و به چالش کشیدن مناسبات قدرت پدر-مرد سالارانه و تبعیضات و محرومیتهای تحمیل شده را دارند. توانمندسازی دختران، نه تنها حق آنان، بلکه رکن سلامت و پیشرفت یک جامعه است. هر قدم کوچک در عقبراندن تبعیض –از ایجاد مدارس امن تا حق انتخاب پوشش، تا موتورسواری و دوچرخهسواری، تا بهوجود آوردن شرایط تشویقکننده برای مشارکت سیاسی و اجتماعی، تا اختصاص بودجه برای پرورش دختران و تصویب قوانین عادلانه و بستن شکاف عمیق این تبعیضات بین شهرهای بزرگ و استانهای مرزی— سرمایهای است برای ساختن آیندهای انسانیتر، آزادتر و برابرتر.
النور روزولت، بهدرستی یادآور شده است که: «آینده از آنِ کسانی است که به زیبایی رویاهایشان ایمان دارند». دختران ایران به تحقق رویاهای جمعی و زیبای خود باور دارند و بیباکانه در صف مقدم دگرگونیهای ساختاری برای ساختن آن آینده ایستادهاند.
پانوشتها:
۱- کاهش آمار ترک تحصیلی و افزایش شمار کودکان بازمانده از تحصیل، ایسنا، ۲۶ اردیبهشتماه ۱۴۰۴.
۲- زنگ خطر بازماندن تحصیلی در سیستان و بلوچستان، از آمایش نامناسب تا فرهنگ سنتی، ایرنا، ۶ شهریورماه ۱۴۰۳.
۳- اهداف دختران: ۳۰ سال پیشرفت نابرابر برای دختران نوجوان، یونیسف آمریکا.
۴- اهداف دختران: چه تغییراتی برای دختران نوجوان حاصل شده است؟، گزارش مشترک یونیسف آمریکا، پلن اینترنشنال و نهاد زنان سازمان ملل متحد، یونیسف آمریکا.
۵- مروری بر آموزش دختران، بانک جهانی.
۶- اهداف توسعهی پایدار، بخش آمار سازمان ملل.
۷- دادههای کلیدی دربارهی حق دختران و زنان به آموزش، یونسکو.
۸- ۳۰ سال پیشرفت برابری جنسیتی: دستاوردها، اخبار سازمان ملل.
۹- بیانیهی روز جهانی دختر بچه ۲۰۲۵، کمپین جهانی برای آموزش.











































بدون نظر
نظر بگذارید