ماهنامه خط صلح – «توریسم» یا «گردشگری» یکی از صنایع پر درآمدی است که اکثر کشورهای جهان با وجود داشتن منابع طبیعی و ثروتهای خدادادی بیشمار، باز هم نسبت به گسترش این صنعت در کشور خود تلاشهای بسیار میکنند.
با وجود اینکه صنعت گردشگری درآمدهای بسیار زیادی برای کشورها دارد اما آنچه اهمیت آن را بیش از این نیز میکند، «اثرگذاریهای فرهنگی» ناشی از رفت و آمدهای گردشگران از کشورهای مختلف است که باعث میشود سطح آگاهی شهروندان کشور مقصد در اثر این آمد و شدها و تبادلات فرهنگی بالا برود. برای مثال، ایالات متحدهی آمریکا که تقریباً بیشترین تعداد گردشگر در جهان سالانه از این کشور بازدید میکنند، ثروتمندترین کشور دنیاست و تنها درآمد صنایع نفت و اسلحهسازی برای این کشور کافی است که ثروتمندترین کشور دنیا باقی بماند. با این همه این کشور بر روی صنعت گردشگری چنان سرمایهگذاری کرده که در رتبهی نخست درآمد از این صنعت قرار دارد؛ در عین حالی که آثار باستانی آنچنانی هم ندارد. در نتیجه مشخص میشود که علاوه بر درآمد و اشتغالزایی برای شهروندان آمریکا، تأثیرات فرهنگی آن است که از اهمیت زیادی برخوردار است.
راه دور نرویم؛ به همین کشورهای همسایه مانند ترکیه و یا همسایگانمان در سواحل جنوبی خلیج فارس که نگاه کنیم درمییابیم عربستان سعودی، قطر، بحرین، امارات متحده و عمان علاوه بر داشتن منابع نفتی و در نتیجه ثروتهای فراوان باز هم از صنعت گردشگری دست بر نداشتهاند. این در حالیست که این کشورها –به جز ترکیه—، از آثار تاریخی معروف و چشمنوازی هم برخوردار نیستند.
حال پرسش اینجاست که ایران با وجود داشتن آثار تاریخی پرشمار، منحصر به فرد و استثنایی و همچنین طبیعتی بسیار متنوع، کمنظیر و فوقالعاده زیبا، چرا نمیتواند از این همه ظرفیت استفادههای کلان مادی و فرهنگی ببرد؟
چرا صنعت گردشگری در ایران که میتواند از ظرفیتهای بیبدیل خود در حوزهی اشتغالزایی و کسب درآمدهای هنگفت استفاده و در ردههای بالا قرار بگیرد، همچنان در این حوزه بسیار ضعیف است و در واقع صنعت گردشگری به نسبت ظرفیتهای آن در کشور ما، در حال حرکت به سوی ورشکستگی است؟
برخی «مدیران کار نا بلد» در این حوزه که از دلایل اصلی ضعف صنعت گردشگری هستند برای پوشاندن ضعفهای خود و در پاسخ به این پرسش میگویند: چون گردشگران غربی به دنبال فحشا و مشروبات الکلی هستند و در ایران چنین شرایطی برایشان مهیا نیست؛ به همین دلایل به کشور ما سفر نمیکنند. بله، ممکن است درصد کمی از گردشگران غربی در سفرهای خود به دنبال این موارد هم باشند اما اکثریت گردشگران واقعی آرزوی دیدن آثار باستانی و چشماندازهای طبیعی ایران را دارند زیرا کشور ما از معدود کشورهای جهان است که میتوان در زمستان به دریا رفت و شنا کرد و در تابستان به اسکی پرداخت و فاصلهی این نقاط با یکدیگر تنها یک ساعت و نیم پرواز است. گردشگر حرفهای که اتفاقاً به دنبال مواردی که گفته شد نیست، برای سفر نیاز به آرامش، آسایش، رفاه و امنیت دارد. آیا در کشور ما و در اماکن گردشگری، هتلهای استاندارد و بهروز با هزینههای متوسط وجود دارد؟ آیا وسائط نقلیهی درست و استاندارد –از اتوبوس و ترن تا اتومبیلهای سواری که آرامش یک گردشگر را تأمین کند— وجود دارد؟ آیا در کشور ما جادهها، فرودگاهها، بنادر و راهآهن امروزی و مدرن وجود دارد؟
وقتی پاسخ به اکثر این پرسشها منفی است چگونه انتظار داریم که صنعت گردشگری در کشور گسترش یابد؟ به ترکیه نگاه کنید! دستکم وقتی از مقولهای اطلاعات و آگاهی لازم و دقیق ندارید از مدلهای موفق دیگران استفاده کنید. ترکیه نه تنها به یکی از قطبهای گردشگری منطقه و حتی جهان مبدل شده، بلکه علاوه بر کسب درآمدهای سرشار، با اشتغالزایی ناشی از این صنعت موفق شده نرخ بیکاری این کشور را تا سطحی بسیار زیاد کاهش دهد.
این سیاست در کشورهای حاشیهی خلیج فارس هم با دقت بسیار اجرا شده و شهروندان این کشورها از فواید تدابیر درست مسئولان کشورشان بهرهمند شدهاند و برای همین «فرهنگ توریست پذیری» نیز در حال جا افتادن در این کشورهاست؛ کشورهایی که حتی اگر یک دلار از صنعت گردشگری درآمد نداشته باشند تأثیر چندانی در اقتصاد و معیشت مردمشان دیده نخواهد شد.
در آخر باید به این نکتهی بسیار مهم توجه داشت که «ثبات اقتصادی و سیاسی» نیز یکی از فاکتورهای اصلی در قوام یافتن صنعت گردشگری در تمام کشورهاست. کشوری که نرخ ارزهای معتبر جهانی، طلا، مسکن، حاملهای انرژی و شاخصهای بورس در آن لحظه به لحظه تغییر میکند، مقصد قابل اعتنایی برای گردشگران نیست؛ حتی اگر در آن آثار باستانی با قدمت پنج هزارسال و طبیعت بکر و بینظیر قابل دسترس باشد.
برای اینکه صنعت گردشگری در کشور رشد کرده و به درآمدزایی برسد پیش و بیش از هر چیز مسئولان باید در نوع نگاه و طرز فکر خود تغییر بنیادین ایجاد کنند زیرا تدابیری که تاکنون اتخاذ کردهاند جز ضرر، آسیب و بیاعتباری، عایدی دیگری برای کشور نداشته است. اگر توسعه این صنعت برای مسئولان مهم است کافیست به عملکرد همین کشورهای همسایه که ظرفیتهای گردشگریشان بسیار کمتر از کشور ما و به همان نسبت موفقیتهای مادی و فرهنگیشان بیشتر از کشور ماست، دقت کنند و از تجربههای آنان استفاده کرده و یاد بگیرند.
بدون نظر
نظر بگذارید