خبرگزاری هرانا – یک زن که متهم است در سال ۱۳۹۸ همسر خود را با همدستی یک مرد به قتل رسانده، امروز در شعبه هشت دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از اعتماد، جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده قتل یک مرد در تهران برگزار شد.
بر اساس این گزارش، این پرونده در سال ۱۳۹۸ با اعلام گم شدن مردی به نام فرهاد که ساکن شهریار بود به جریان افتاد. جسد فرهاد در نزدیکی خانهاش پیدا شد و وضعیت پیکر او حکایت از وقوع قتل داشت. با انتقال پیکر او به پزشکی قانونی، تحقیقات در این خصوص آغاز شد.
خانواده فرهاد به پلیس گفتند او با زنی به نام لادن زندگی میکرد و از زمان گم شدن فرهاد، لادن هم ناپدید شد. تحقیقات نشان داد لادن با مردی به نام یحیی از ایران فرار کرده و به افغانستان رفته است. بعد از گذشت پنج سال، یحیی و لادن که دو فرزند دارند، به ایران بازگشتند و توسط پلیس بازداشت و به زندان منتقل شدند. با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به شعبه هشت دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
جلسه رسیدگی به این پرونده صبح امروز برگزار شد. ابتدا وکیل اولیایدم گفت: بر اساس محتویات پرونده لادن بدون اینکه از شوهر اولش جدا شود با فرهاد صیغه محرمیت خوانده و با او زندگی مشترک را شروع کرده است. او سپس در یک کارگاه با یحیی آشنا شده و نقشه قتل فرهاد را کشیده و و یحیی مجری این قتل بوده است. اولیایدم درخواست اعدام یحیی و مجازات لادن را دارند. مادر مقتول نیز اظهار کرد: من درخواست اعدام یحیی را دارم. لادن پسرم را نکشته و به خاطر یحیی، قتل را گردن میگیرد.
سپس یحیی در جایگاه قرار گرفت و گفت: وقتی با لادن آشنا شدم، متوجه شدم وضعیت بدی دارد و توسط فرهاد تهدید و شکنجه میشد. میخواستم به این زن کمک کنم تا اینکه یک روز لادن پیام داد و گفت فرهاد میخواهد با چاقو سراغ من بیاید. فرهاد مرا به گودالی در همان اطراف برد و به من حمله کرد. من هم چاقو را گرفتم و به خودش چند ضربه زدم. ترسیده بودم و وقتی موضوع را به لادن گفتم، او از من خواست به محل واقعه برویم. وقتی رسیدیم لادن ضرباتی بر بدن و گردن فرهاد زد. فرهاد هنوز زنده بود.
قاضی به یحیی گفت: تو اعتراف کردی قتل را مرتکب شدی. حتی گفتهای که لادن اصلا خبر نداشت. متهم پاسخ داد: من دروغ گفتم. چون زنم باردار بود و بازجوییها باعث میشد او بچهاش را سقط کند؛ به همین دلیل گفتم کار من است. بعد از قتل فرار کردیم و به افغانستان رفتیم و ازدواج کردیم. آنجا وضعیت ما خیلی بد شد و مجبور شدیم دوباره به ایران بیاییم. من و لادن صاحب سه فرزند شده بودیم که یکی از آنها در تیراندازی لب مرز توسط نیروهای کشور افغانستان از بین رفت. یک فرزند دیگر ما در زندان به دنیا آمد و دیگر فرزندمان نزد برادرم است.
لادن در این جلسه گفت: یحیی کاری نکرده است. من فرهاد را کشتم. از دست همسر اولم که اکنون در زندان است، فرار کرده بودمم. فرهاد به من گفت طلاقم را از شوهرم میگیرد. من را به خانه خودش برد و بعد تبدیل به برده کرد. خیلی مرا کتک میزد. دست و پایم را میسوزاند و کتک میزد. من را به مردهای دیگر اجاره میداد. تهدید میکرد اگر فرار کنم یا به کسی بگویم، تصاویر خصوصی من را پخش میکند. قاضی از متهم پرسید: چه طور پیش از آن که از شوهرت طلاق بگیری، به خانه فرهاد رفتی؟ متهم گفت: یکی از اقوام فرهاد که وکیل است وکالت من را گرفت تا طلاقم را بگیرد. بعد هم گفت طلاقت را گرفتم. حالا در دادگاه میگویند این کار را نکردند. آن مرد من را به دفترخانه هم برد.
شخص مورد اشاره طی این جلسه در خصوص ادعای این زن گفت: قرار بود طلاق این زن را بگیرم اما قتل فرهاد اتفاق افتاد. کار به دادگاه نکشید و طلاق جاری نشد.
لادن ادامهداد: ما سپس به افغانستان رفتیم. با یحیی زندگی خوبی داشتم اما مجبور شدیم به ایران بازگردیم و من فرزندم را در زندان به دنیا آوردم. قاضی از متهم خواست درباره قتل توضیح بدهد و گفت: تو چند بار اعتراف کردی و هربار به شکلی متفاوت موضوع را بیان کردی. یک بار گفتی با پدرت بالای سر فرهاد رفتی و یکبار گفتی با یحیی و یک بار دیگر هم گفتی تنها بودی. متهم گفت: من با یحیی رفتم. چون فرهاد را کشته بودم، میخواستم به شکلی بگویم که به من کمک شود اما واقعیت این است که با یحیی رفتم. به دلیل همه شکنجههایی که فرهاد کرده بود و همه روزهایی که من را فروخته بود آنقدر خشمگین بودم که با چاقو او را زدم و حتی پوست سرش را کندم.
سپس وکلای متهمان در جایگاه قرار گرفتند و دفاعیات خود را مطرح کردند. در نهایت، قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.












































بدون نظر
نظر بگذارید