خانه  > زنان, سایر گروهها  >  محاکمه مردی که دخترش را با انگیزه ناموسی به قتل رساند

محاکمه مردی که دخترش را با انگیزه ناموسی به قتل رساند

خبرگزاری هرانا – جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات مردی که دختر خود را با انگیزه ناموسی به قتل رسانده است، در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از اعتماد، جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات مردی که دختر خود را به قتل رسانده بود برگزار شد.

در این گزارش آمده است: یک سال قبل پسری جوان به پلیس خبر داد خواهرش کشته شده‌ است. وقتی ماموران به محل رفتند با جسد دختر جوان روبه‌رو شدند که با شلیک گلوله به سرش کشته شده‌ بود. پسر جوان گفت خواهرش موژان به دست پدرش کشته شده‌ است. دو روز بعد مرد فراری توسط ماموران بازداشت شد و گفت به دلایل ناموسی دست به قتل دخترش زده است.

با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۲ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی،  مادر مقتول به عنوان ولی دم گفت: شوهرم سال ۱۳۸۸ به جرم سرقت مسلحانه به زندان افتاد. او سابقه مصرف مواد مخدر و مشروب دارد و مجرمی سابقه‌دار است. من طلاق گرفتم و دختر و پسرم را پیش خودم آوردم تا با آنها زندگی کنم. در این مدت با مردی به نام نیما ازدواج کردم. ما زندگی خوبی داشتیم و بچه‌ها مشکلی نداشتند، تا اینکه شوهر سابقم از زندان آزاد شد. وقتی او آزاد شد، آزارهایش را شروع کرد. برای مدتی دخترمان را پیش خودش برد اما وقتی بچه بزرگ شد، خواست که پیش من باشد و دوباره با من زندگی می‌کرد. روز حادثه من و نیما از ماشین پیاده شدیم تا کاری انجام دهیم. بچه‌ها در ماشین بودند که صدای گلوله را شنیدیم و تا رسیدیم با جسد دخترم روبه‌رو شدیم.

دراین جلسه مرد متهم گفت: من توسط پدرزنم به خلاف افتادم. پدر همسر سابقم من را به دزدی برد و من بازداشت و زندانی شدم. زنم طلاق گرفت و بچه‌ها را برد. وقتی آزاد شدم، متوجه شدم دخترم وضعیت خوبی ندارد. او را پیش خودم آورم. با اینکه زن داشتم اما به دخترم محبت می‌کردم ولی او تحت تاثیر مادرش بود. من دخترم را شوهر دادم. مدتی بعد دامادم با من تماس گرفت و گفت فردی به او زنگ زده و گفته موژان به خلاف افتاده و مانند مادرش فاسد شده ‌است. نیما، شوهر همسر سابقم، هم چند بار به من گفت که هم با همسر سابقم رابطه دارد و هم با موژان. این حرف‌ها من را دیوانه کرده بود. دامادم که خواهرزاده‌ام بود، نتوانست دوام بیاورد و خودکشی کرد. دخترم که انگار آزاد شده بود، پیش مادرش رفت. فرد غریبه همچنان به من زنگ می‌زد و می‌گفت که دخترم فاسد شده ‌است. حتی چند باری تصمیم گرفت من را آتش بزند که فرار کردم.

این متهم ادامه داد: روز حادثه اسلحه‌ای تهیه کردم. نیما را تعقیب کردم و وقتی ماشین متوقف شد، سراغ موژان و پسرم رفتم. پسرم روی من قمه کشید اما وقتی شلیک کردم، ترسید و فرار کرد و من هم دو تیر به سر موژان زدم. من از کارم پشیمان نیستم، چون او فاسد شده بود و راه مادرش را می‌رفت.

با پایان جلسه دادگاه، قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.

مطالب مرتـبط

بدون نظر

نظر بگذارید