خانه  > slide, بهداشت و محیط زیست  >  دکتر ملک فاضلی، نماینده سراوان؛ جریمه کردن افراد مشکلی را حل نمی‌کند/گفتگو از علی کلائی

دکتر ملک فاضلی، نماینده سراوان؛ جریمه کردن افراد مشکلی را حل نمی‌کند/گفتگو از علی کلائی

ماهنامه خط صلح – می‌گوید در سال ۱۳۶۴ و در سراوان، اولین موارد ایدز در ایران را یافته است. همچنان هم تاکید می‌کند که مسئله چه آن روز و چه امروز تابو بوده و جامعه باید خودش پرورش پیدا کند و تابوها را کنار بگذارد. او دکتر ملک فاضلی، چشم پزشک و عضو کمیسیون بهداشت و درمان در مجلس یازدهم شورای اسلامی است. او که در سوابق اجرایی‌اش ریاست مرکز بهداشت شهرستان سراوان دیده می‌شود، با شرحی بر بیماری ایدز، پیدایش آن و کشفش در ایران از اولین تلاش‌ها در سراوان می‌گوید و البته تاکید دارد که مسئولان امور بر مسئله اشراف داشته و حتی در خصوص کارگران جنسی هم «سیستم بهداشت و درمان کشور و افرادی که باید به نوعی در این زمینه آگاهی داشته باشند در حال انجام کار هستند.»

نماینده‌ی سراوان در مجلس شورای اسلامی همچنین با تاکید بر تابو بودن ایدز در ایران و کار فرهنگی در خصوص آن به خط صلح می‌گوید که «اگر شما با جامعه‌ی خودت و آنچه که فرهنگ جامعه‌ات است همراه نکنی، شما فرهنگ را بهینه نمی‌کنی. جامعه از نظر فرهنگی دچار شکستن می‌شود. وقتی که بشکند دیگر مشکل است که با شما همراهی بکند. ما از گذشته، از سال ۱۳۶۴ تا کنون سعی کردیم آنچه که تابو هست در جامعه ظاهر نشود ولی در عین حال وظیفه‌ی خودمان را هم انجام بدهیم. تا خود جامعه این تابو را کنار بگذارد و بداند چگونه از خودش مراقبت بکند.»

این نماینده مجلس با توجه به کاهش ایمنی بدن بیماران مبتلا به ایدز در خصوص همه‌گیری کرونا هم گفته است که «توصیه‌های خودمان را هم به سیستم بهداشتی کرده‌ایم و بر مواردی چون مانند ماندن در خانه و رعایت کردن موازین مراقبتی کار شده و تاکید شده است.»

مشروح گفتگوی خط صلح با ملک فاضلی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان و نماینده سراوان در مجلس یازدهم شورای اسلامی با ماهنامه خط صلح را در ذیل می‌خوانید:

یکی از مشکلات مربوط به ایدز در ایران به بیماریابی مربوط می‌ شود؟ وضعیت در این زمینه چگونه است؟

اگر به سابقه‌ی گذشته و تاریخی بیماری ایدز یا آلودگی به ویروس اچ.آی.وی برگردیم، اولین موارد این بیماری در سال ۱۹۸۱ در آمریکا و آفریقا گزارش شد که در آن موقع بیشتر برای هموسکشوال‌ها و مربوط به این گروه از انسان‌ها بود! بعد هم به دیگران سرایت کرد. در برهه‌ای از زمان هم مشکل اصلیِ جامعه جهانی بود. از همان آغاز شیوع این بیماری، خوشبختانه سیستم بهداشت و درمان کشور در جهت بیماریابی و کار بر روی این بیماری فعالیت داشت. به طوری که ما در سال ۱۳۶۴ در سراوان، طرح آگاهی و آشنایی جامعه با این بیماری را با کمک خانه‌ها و مراکز بهداشت و درمانی و رهبران و صاحب نفوذان در جامعه و معلمین به شکل گسترده‌ای پیگیری کردیم و تقریبا هر سه تا شش ماه یک بار، کلاس‌هایی برای افراد مختلف در سطح وسیعی برگزار کردیم. به طوری که می‌توانم بگویم ما شاید همان موقع در سراوان آنچه که نُرم‌های بین‌المللی هست را داشتیم.

یعنی میزان بیماریابی ما و ترکیب انتقال دقیقا با آن چیزی بود که نُرم‌های جهانی است. در حقیقت می‌توانم بگویم که سراوان یکی از شهرستان‌هایی در کشور بود که ما دقیقا در آن بر روی این بیماری تمرکز کرده بودیم. میزان اشرافی هم که جامعه‌ی ما در مورد بیماری اچ.آی.وی داشت خیلی گسترده بود. البته اغلب بیمارانی که داشتیم، بیماران دیپورت شده در حال کار در کشورهای حوزه‌ی خلیج فارس بودند. همچنان سیستم بهداشتی ما هم فعال بود. وقتی کسی از این سمت می‌رفت، آموزش داده می‌شد که چگونه در آن وقت از خودش مراقبت کند. خانه‌های بهداشت ما به نوعی به صورت دوستانه با افراد ارتباط برقرار می‌کردند و این موارد را در آن وقت به آنها می‌گفتند. اگر کسی از آن طرف هم، چه سالانه یا دوسال یکبار یا شش ماه یکبار بر می‌گشت و فراغت از کار پیدا می‌کرد، ما به نوعی به صورت ندانسته اینها را تست می‌کردیم. اگر کسی دیپورت می‌شد، قبل از اینکه بیاید ما با خانواده‌اش صحبت می‌کردیم که مقداری آمادگی داشته باشند و بدانند چطور با این افراد باید برخورد کنند. البته همه ما اینها را به صورت محرمانه انجام می‌دادیم. می‌دانید که جامعه ما در آن زمان این موضوع را به صورت تابو می‌دانست و البته هنوز هم این مسئله تابو است. در حالی که تنها راه انتقال بیماری اچ.آی.وی به صورت جنسی نیست. این یکی از این راه‌هاست و نه تنها راه.

بحث خون و سرنگ آلوده و مانند اینها

بله. سرنگ آلوده. مسواک آلوده. تیغ آلوده. همه اینها. در ابتدا افراد فکر می‌کنند که فقط مسئله انتقال جنسی است. و از این مسائل مراقبت نمی‌کردند و آلودگی‌ها پخش می‌شد. مسئله‌ی معتادان تزریقی هم هست. همه اینها بود. بعدا خوشبختانه طرح کشوری به وجود آمد. که شهرستان سراوان هم یکی از اولین شهرستان‌هایی بود که کانون‌هایش در حوزه‌ی کشوری فعال شد و الان هم در سطح کشور مراقبت از بیماران اچ.آی.وی و بیماریابی آنها و تمام پروژه‌هایی که برای حفظ سلامت افراد مبتلا یا پیشگیری انجام می‌شود وجود دارد و در حال اجراست. نظام بهداشتی کشور هم تسهیلات گسترده را در نظر گرفته و انجام می‌دهد.

اگر برگردیم به آنچه که در مملکت ما می‌گذرد، خوشبختانه یک نظام گسترده‌ی بهداشتی درمانی داریم که می‌تواند حتی در سطح جهانی الگو باشد. خصوصا برای کشورهای در حال توسعه. گستردگی نظامی که ما داریم، از نظر خانه‌های بهداشت، مراکز بهداشتی درمانی و موارد اینچنین در سطحی است که می‌توانیم بگوییم قریب به ۷۵درصد جامعه ما را به صورت فعال تحت پوشش داریم. در حوزه روستایی، بهترین پوشش سلامت را در میان کشورهای درحال توسعه داریم.

با توجه به این ابزارها که هست، خوشبختانه جامعه ما به سطحی از آگاهی رسیده که خودش از خودش مراقبت می‌کند. دو مسئله اتفاق افتاده است. یکی اینکه بیماران با داروهای موثری که می‌گیرند عمر طبیعی خودشان را به شرطی که معیارها را رعایت بکنند دارند و دومین مسئله آگاهی جامعه از راه‌های انتقال این بیماری است که خود به خود باعث محافظت جامعه از خود می‌شود. با توجه به گستردگی این بیماری، آمار و ارقامی که ما داریم حدود سی میلیون مبتلا در سطح دنیا وجود دارد و از پنج تا ده سال پیش به این سو، روند گسترش بیماری هم به حداقل رسیده. یکی آگاهی جامعه موثر بوده و دیگری داروهای موثری که در جهت درمان بیماران آلوده هست. در کشور خودمان هم با توجه به گستردگی نظام بهداشتی، آگاهی جامعه از این بیماری و صحبت‌هایی که در خصوص این بیماری در مراسم‌های مختلف بالاخص اول دسامبر که روز جهانی اچ.آی.وی یا ایدز است می‌شود، بالا رفته و جامعه ما آگاهی خوبی از این جهت دارد. طبعا باز هم با توجه به توان و پذیرشی که جامعه ما در جهت سلامت و آگاهی و علم دارد باید تلاش بیشتری بکنیم و این مسئله را به حداقل برسانیم و آن طوری که شایسته ملت ایران است در خدمت جامعه باشیم.

یکی از شاخص‌های مبارزه با بیماری ایدز کاهش آمار مرگ و میر است. آیا توانسته‌ایم در این زمینه موفق باشیم؟

همانطور که عرض کردم از آغاز در دو جهت کار انجام گرفت. یکی پیشگیری از بیماری و دیگری درمان بیماری. اغلب ویروس‌ها معمولا درمان موثر ندارند. درمان‌های ما در مورد بیماران ویروسی کمک کننده است. در مورد این بیماری هم از همان آغاز شرکت‌های سازنده دارو در ابتدا به دنبال داروهایی رفتند که درمان قطعی این بیماری است. یعنی ویروس را از بین ببرد. می‌دانید که برای نابود کردن ویروس باید ساختار ویروس را شکست تا از بین برود. متاسفانه برای از بین بردن این ویروس درمان موثری پیدا نشده. ولی توانسته‌ایم با داروهایی که اخیرا ابداع شده، میزان توانمندی ویروس را در تکثیر و در بیماری زایی، یعنی توان بیماری زایی ویروس را عملا به حداقل برسانیم. این به حداقل رساندن باعث شده که شخص مبتلا یک زندگی مطلوب عادی را به شرطی که رعایت موازین بهداشتی در مصرف دارو و حفظ سلامتش از نظر تغذیه را بکند، داشته باشد.

متاسفانه در جهت تهیه واکسن اچ.آی.وی هم تا به حال نتوانسته‌ایم موفقیتی داشته باشیم. یک دلیل این است که این ویروس تنوع و انواع مختلفی دارد. ولی همانطور که عرض کردم، آنچه که باعث کاهش مرگ و میر شده، داروهای موثری است که می‌توانند یکی قدرت بیماری زایی این بیماری را و دیگری میزان تکثیر آن در بدن را به حداقل برسانند. و از عوارضی که این بیماری بر چشم، قلب، عروق و … به وجود می‌آورد، جلوگیری کنند.

یعنی به نظر شما ما به استانداردهای جهانی در این حوزه نزدیک شدیم یا با آنها همراهیم؟

اولین مورد اچ.آی.وی را ما در سال ۱۳۶۴ در سراوان پیدا کردیم. اگر هم اولین نبود، جزو اولین جاها بود. ما در آن سال بیماری که از امارات آمده بود و فوت شده بود کشف کردیم که به این ویروس مبتلا بوده است. وقتی هم که خودمان را با دیگر کشورهای جهان مقایسه می‌کنیم، خالی از شعار، در یک وضعیت مطلوب جهانی از نظر کنترل بیماری‌ها به خصوص در مورد اچ.آی.وی قرار داریم. با توجه به آنچه که شما می‌دانید کشور ما دارای یک فرهنگ و وضعیت خاصی است. در نگاه اول ممکن است افراد این مطلب را باور نکنند. ولی جامعه ما به دلیل گستردگی و آگاهی سیستم بهداشتی به سطح استاندارد جهانی رسیده و توان محافظت از خود و آگاهی از بیماری را دارد.

سال گذشته اتفاقات ناگواری در لُردگان چهارمحال و بختیاری گزارش شد، به طور خاص مجلس به عنوان خانه ملت در این زمینه ورود کرد؟ حمایت ها از مردم لُردگان را چگونه ارزیابی می کنید؟

من در آن زمان نماینده نبودم. این مسئله‌ای است که در آن زمان در لردگان رخ داده بود. بحث هم صرفا رسید به جایی که مسئله سرنگ آلوده را مطرح کردند. اما ببینید بعضی اوقات بعضی چیزها را ما اگزجره می‌کنیم و بزرگشان می‌کنیم. در جوامع بسته مثل جوامع روستایی به دلایل مختلف، وقتی یک بیماری واگیر به وجود می آید، اگر حواسمان نباشد شانس انتقال آن در یک برهه زمانی کم، زیاد است و این بیماری (چه اچ.آی.وی باشد و چه کرونا) به زودی گسترده می‌شود. وقتی که این گستردگی با تمرکز بر یک مکان خاص هست، طبعا سازمان‌ها و نهادهای متولی سلامت جامعه بر روی آن متمرکز می‌شوند. این تمرکز هم توسط یک نهاد خاص، فرد خاص یا مجموعه خاص از نظر بررسی انحراف از معیار به وجود می‌آورد و شخص یا سیستمی را به بیش از آنچه مقصر است، مقصر نشان می‌دهد. این چیزی بود که به نظر من به عنوان یک پزشک و کسی که حدود چهل سال است در حوزه بهداشت و درمان کار کرده‌ام انجام گرفت. جامعه هم به امر سلامت خودش حساس است. این بیماری هم در جامعه تابویی دارد و بر رویش نظر خاصی هست. مواردی پیش آمد. ممکن است در خیلی از جاهای دنیا این گونه مسائلی اتفاق بیافتد ولی با آرامش در سطح جامعه مطرح بشود و یا در سطح ملی و یا بین‌المللی مطرح نشود.

آیا «جرم‌انگاری و مجازات رفتارهای انتقال‌دهنده در خصوص ایدز» قانونگذاری شده است؟

من در عرصه بهداشت و سلامت جامعه، حتی در مورد همین بیماری کرونا به هیچ گونه جریمه کردن افراد اعتقاد ندارم. ما باید آگاهی را به جامعه خودمان برسانیم و خود جامعه به صورت خودجوش به این تشخیص برسد که از خودش مراقبت بکند. وگرنه جریمه کردن افراد مشکلی را حل نمیکند. این یک نوع بیماری و یک ویروس است. اگر ما بخواهیم به خوبی اثری بر روی این جامعه بگذاریم بیشترین زحمتی که می‌کشیم باید آگاهی دادن به جامعه باشد. همچنین وقتی آموزش می‌دهیم، باید دسترسی شخص آموزش گیرنده را به تسهیلاتی که سلامتی‌اش را محافظت می‌کند فراهم بکنیم. ما وقتی که آموزش بدهیم و تسهیلات مراقب شخص از خودش را به صورت ساده و راحت و ارزان در اختیارش بگذاریم، جامعه از خودش به خوبی مراقبت می‌کند. نیازی به تدبیر و مسائل جبری نیست. مسائل اختیاری و آگاهی رسانی هم اثربخشی بهتری دارد و در دل جامعه جا می‌افتد و پایدار می‌ماند.

یعنی شما در این حوزه وجه فرهنگی را به وجه جزایی ارجح می‌دانید؟

دقیقا. این است که مشکل را حل می‌کند. هیچ وقت جبر مانع این موارد نخواهد شد. برای اینکه جامعه فکر می‌کند که من کاری نمی‌کنم که جریمه بشوم! یک روند زندگی است که در آن نمی‌داند چگونه از خودش مراقبت بکند. او از نظر خودش رفتار طبیعی را انجام می‌دهد و کار عادی خودش را می‌کند. یعنی فرد متوجه مشکلی که دارد برای خودش به وجود می آورد نیست. آدمی هم که از این مسئله آگاهی ندارد جرمی را مرتکب نشده. آگاهی ندارد. وقتی آگاه بشود از خودش هم محافظت می‌کند.

محمد نعیم امینی فرد عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس پیشین شورای اسلامی در دی ماه ۹۷ گفت: در اوایل دهه ۶۰ راه انتقال بیماری ایدز از طریق رابطه جنسی مراقبت نشده کمتر از ۱۰ درصد بود ولی در حال حاضر این آمار به بیش از ۴۰ درصد رسیده ولی همچنان بیشترین راه انتقال این بیماری در کشور ما استفاده از تزریق ‌های مشترک است. دلیل این مسئله در چیست؟

همانطور که عرض کردم، در ابتدای کار در سراوان آمار ما مطابق با نرم‌های بین‌المللی بود و بیشتر به مسائل جنسی مربوط می‌شد. آنچه که مرحوم آقای امینی فرد که خدا رحمتشان بکند فرمودند درست است. مسئله عدم گستردگی لازم این بیماری در آن سال یعنی سال ۱۳۶۴ بوده. ما آنوقت‌ها کانون‌های خطرناک مانند معتادان تزریقی را بررسی می‌کردیم. گستردگی بیماریابی محدود بود. وقتی ما قشر خاصی را بررسی می‌کنیم، بیماریابی در آن جامعه انجام می‌گیرد. ولی چون در عمق جامعه نرفتیم، گستردگی بیماری و نوع انتقال آن و نتایج به دست آمده دچار انحراف از معیار می‌شود. همان موقع که من در سراوان مسئول بودم، سیستم بهداشتی و درمانی را آگاه کردم که بدون اینکه خدشه‌ای به جامعه وارد شود، به صورت اکتیو و محرمانه بیماریابی انجام شود. همان موقع هم بیشترین درصدمان جنسی بود. و آن هم دیپورت شده‌های کشورهای خارجی بودند. مثلا طرف داشت دیپورت می‌شد. ما می‌رفتیم و خانواده‌اش را کنترل می‌کردیم. متاسفانه برخی موارد را می‌دیدم که طرف دو سال پیش آمده و آلودگی را به خانواده‌اش آورده.

با توجه به اینکه در ایران کارگری جنسی تعریف قانونی ندارد و در نتیجه راهی برای نظارت بر آن نیست، راه حل جایگزینی وجود دارد که بتوان انتقال از طریق روابط خطرناک و مراقبت نشده را کاهش داد؟

از همان ابتدای کار در بین مسئولین مملکت این تصور بوده که با این اوضاع و احوال ما وظیفه‌مان را چگونه باید انجام بدهیم. الان هم همین گونه است. درست است آنچه را که شما می‌فرمایید به صورت برنامه‌ریزی شده وجود ندارد. چون جامعه ما این مسئله را نمی‌پذیرد. ولی از آن سو وظیفه بهداشت و درمان در مورد بیماری‌یابی و مراقبت از افرادی که به نوعی در معرض خطر هستند ساقط نمی‌شود و بهداشت و درمان مملکت به خوبی در این جهت حواسش جمع است و کار خودش را انجام می‌دهد. در خارج از کشور کار ساده‌تر و راحت‌تر و ارزانتر برای سیستم بهداشت و درمان آن مملکت انجام می‌شود. ولی در اینجا کار قدری سخت است. اما سیستم بهداشت و درمان کشور و افرادی که باید به نوعی در این زمینه آگاهی داشته باشند در حال انجام کار هستند.

انگ زدن و ترس از آبرو از موارد مهم در جلوگیری از پیشرفت بیشتر ایدز در ایران شده است. چه برنامه‌های فرهنگی در این راستا انجام شده است؟

آنچه شما می‌فرمایید مقوله‌ای خاص است و ظرافت خاصی را می‌طلبد. اینکه شما بتوانید بروید و با جامعه ارتباط بگیرید. در واقع شما با جامعه‌ای مواجه هستید که باید شما را بپذیرد. جامعه‌ای را با آن مواجهیم که به شما اجازه نمی‌دهد که برخی از ساختارها را نمایان بکنید. جامعه به شما اجازه‌ی طرح برخی بحث‌ها را نمی‌دهد. اگر شما با جامعه خودت و آنچه که فرهنگ جامعه‌ات هست همراه نکنی، شما فرهنگ را بهینه نمی‌کنی. جامعه از نظر فرهنگی دچار شکست می‌شود. وقتی که بشکند دیگر مشکل است که با شما همراهی بکند. ما از گذشته، از سال ۱۳۶۴ تا کنون سعی کردیم آنچه که تابو هست در جامعه ظاهر نشود ولی در عین حال وظیفه خودمان را هم انجام بدهیم. تا خود جامعه این تابو را کنار بگذارد و بداند چگونه از خودش مراقبت بکند.

یعنی شما بر این باورید که باید جامعه را پرورش داد که خودش تابو را کنار بگذارد؟

بله. غیر از این شما موفق نخواهید بود و با تقابل روبرو خواهید شد.

دی ماه سال گذشته به پیشنهاد کمیسیون زنان مجلس نشستی با هدف ارائه پیشنهاد از سوی دستگاه‌های اجرایی مربوطه جهت توجه به حوزه پیشگیری و درمان بیماری ایدز و اطلاع‌رسانی در این مورد برگزار شد. از آن زمان به بعد و به طور مشخص از ابتدای مجلس یازدهم شورای اسلامی، چه گامهایی را توانسته ایم به جلو برداریم؟ اصولا سازمان‌های ذی‌ربط و مجلس در زمینه ایدز و بیماری‌های خاص چگونه می‌توانند در تعاملی سازنده باشند؟

یکی از وظایف هر سازمان، سیستم و دولتی همراهی با مشکلات روز و بحرانی آن جامعه است. ما به عنوان کمیسیون بهداشت و درمان، معضل اصلی حال ما و جامعه جهانی که همه‌گیری کرونا هست مد نظرمان بوده. و در نهایت شاید هشتاد درصد توان ما در کمیسیون بهداشت و درمان به صورت فعال و همه جانبه پیرامون این قضیه بوده. طبعا حواسمان به کل مسائلی که مربوط به سلامت جامعه هستند بوده ولی بیشترین بحث را پیرامون قضیه کرونا کردیم. اولین جلسه ما با کرونا شروع شده و آخرین جلسه هم باز در مورد کرونا و واکسن کرونا بوده. طبعا مورد خود بیماری اچ.آی.وی، چون بیماری ویروسی بوده، خود این چراغ راهی است برای ما برای چگونگی مراقبت از بیماری کرونا.

آیا آمار مشخصی از مبتلایان به ایدز در ایران داریم؟

با توجه به آنچه صحبت کردیم و با توجه به پذیرشش توسط جامعه، آمار امروز ما گویاتر از گذشته‌هاست. وقتی کشور ما را با خیلی از کشورهای دیگر مقایسه می‌کنیم، می‌توانیم بگوییم که از خیلی از کشورهای درحال توسعه وضعیت فوق‌العاده مطلوبتری در جهت آگاهی از بیماران ایدز خودمان داریم.

آیا می‌توانید عددی را بگویید؟

اینکه شما بگویید عدد دقیق چه هست، با توجه به مشخصات این بیماری نمی‌توان عدد دقیقی گفت. ولی از نظر فرهنگ ما و آنچه که بحث کردیم و نگاه‌هایی که در خصوص این بیماری وجود دارد و فرآیندی که در خصوص آن پیش گرفته‌ایم، آمار ما آماری نزدیک به واقعیت است. اما عدد دقیقش را نمی‌دانم.

در دوره کرونا چه تدابیری برای حمایت از مبتلایان به ایدز به علت آسیب پذیرتر بودن آنها انجام شده است؟

ما گروه‌های آسیب‌پذیری در برابر کرونا داریم. اولین گروه آسیب‌پذیر ما کسانی هستند که ایمنی بدنشان کاهش پیدا کرده. و این ویروسی است که باعث کاهش ایمنی بدن می‌شود. بیماران اچ.آی.وی جزو آسیب‌پذیرترین بیماران در مقابل کرونا هستند و وزارت بهداشت و درمان و به خصوص کمسیون بهداشت و درمان مجلس بر این مسئله تمرکز کرده. ما توصیه‌های خودمان را هم به سیستم بهداشتی کرده‌ایم و بر مواردی چون مانند ماندن در خانه و رعایت کردن موازین مراقبتی کار شده و تاکید شده است.

با سپاس از وقتی که در اختیار خط صلح گذاشتید.

مطالب مرتـبط

بدون نظر

نظر بگذارید