خانه  > slide, فرهنگی  >  عدم پایبندی به قوانین بین‌المللی کپی رایت و تأثیر آن بر نشر کتاب در ایران/ عبدالله بائی لاشکی

عدم پایبندی به قوانین بین‌المللی کپی رایت و تأثیر آن بر نشر کتاب در ایران/ عبدالله بائی لاشکی

ماهنامه خط صلح – ایران که به میراث غنی ادبی و سنت دیرینه‌ی روشنفکری خود شهرت دارد، قرن‌ها به عنوان هسته‌ای پر رونق برای نویسندگان، ناشران و علاقه‌مندان به ادبیات عمل کرده است. در فضایی که شعر، نثر و آثار علمی رونق یافته است، مشارکت‌های ادبی ایران در داخل و خارج از آن تأثیری ماندگار داشته است. با این حال، ظهور نگرانی‌های قابل توجهی در مورد رعایت قوانین بین‌المللی کپی رایت توسط ایران، چشم‌انداز پر جنب و جوش ادبی در ایران را تهدید می‌کند.

هدف این نوشتار کوتاه روشن کردن ابعاد چندوجهی موضع ایران در قبال مقررات بین‌المللی کپی رایت و پیامدهای آن است. به طور خاص، هدف این نوشتار بررسی پیامدهای عدم انطباق ایران با قوانین کپی رایت بین‌المللی بر ناشران و نویسندگان در ایران است. هم‌چنین این نوشتار نشان می‌دهد که چگونه این انحراف از هنجارهای جهانی ممکن است به طور بالقوه اشتیاق ناشران و نویسندگان را برای ایجاد و انتشار کتاب‌های جدید تضعیف کند.

قوانین کپی رایت ایران که ریشه در اوایل قرن بیستم دارد، در طول تکامل خود دستخوش بازنگری‌های متعددی شده است. در حالی که این چارچوب‌های قانونی با تغییر نیازهای اجتماعی سازگار شده‌اند، اما برای همگام شدن با استانداردهای بین‌المللی حمایت از حق چاپ تلاش کرده‌اند. قابل ذکر است که ایران یکی از امضاکنندگان «کنوانسیون برن» (Berne Convention) برای حمایت از آثار ادبی و هنری است؛ یک توافقنامه‌ی بین‌المللی محوری که برای حفظ حقوق نویسندگان و پدیدآورندگان در سراسر جهان طراحی شده است. با این حال، قوانین داخلی ایران با وجود پایبندی به اصول مندرج در کنوانسیون برن، با تعهدات گسترده‌ی مندرج در این معاهده‌ی معتبر بین‌المللی مطابقت کامل ندارد.

این گسست بین قوانین داخلی ایران و استانداردهای شناخته‌شده‌ی بین‌المللی مندرج در کنوانسیون برن، بر چالشی حیاتی با پیامدهای جدی برای خلق و انتشار ادبی در داخل مرزهای کشور تآکید می‌کند. در ادامه، به جلوه‌های عملی این ناسازگاری پرداخته خواهد شد و چگونگی تأثیر آن بر سهامداران کلیدی، به ‌ویژه ناشران و نویسندگان، در حوزه‌ی ادبی ایران بررسی می‌شود.

مبارزه‌ی ایران برای کنترل سرقت ادبی افسارگسیخته و تکثیر نشریات تقلبی در داخل مرزهایش، نمادی از عدم رعایت قوانین بین‌المللی کپی رایت است. فقدان مکانیسم‌های اجرایی مؤثر برای نقض حق نسخه‌برداری، محیطی مساعد برای بازتولید و توزیع غیرمجاز مطالب دارای حق چاپ، از جمله کتاب‌ها، ایجاد کرده است. این نقض گسترده نه تنها به شدت با استانداردهای بین‌المللی حق چاپ در تضاد است، بلکه به قلب پایداری اقتصادی صنعت نشر ضربه می‌زند.

عواقب سرقت ادبی کنترل نشده و نشریات تقلبی عمیق است. در این شرایط ناشران خود را با چالشی دوگانه روبه‌رو می‌بینند. اولاً، زیان‌های مالی آن‌ها با هجوم نسخه‌های غیرقانونی به بازار افزایش می‌یابد و فروش نسخه‌های قانونی را با رکود مواجه می‌کند. این کاهش در درآمد می‌تواند تأثیری عمیق بر تمایل ناشران برای سرمایه‌گذاری بر روی عناوین جدید و نویسندگان نوظهور داشته باشد، زیرا خطر زیان‌های مالی بیش‌تر می‌شود. ثانیاً، کاهش ارزش حقوق مالکیت معنوی در مواجهه با چنین سرقت ادبی گسترده، ارزش درک شده‌ی آثار خلاقانه را از بین می‌برد و چالش‌هایی را که نویسندگان و ناشران با آن روبه‌رو هستند، تشدید می‌کند.

در حالی که قوانین کپی رایت ایران درجه‌ای از حمایت از حقوق اقتصادی مولفان را ارائه می‌کند، اما در حفظ حقوق اخلاقی به‌شدت کوتاهی می‌کند. این حقوق اخلاقی عناصر اساسی مانند حق شناخته‌شدن به عنوان نویسنده و حق اعتراض به رفتار تحقیرآمیز اثر خود را در بر می‌گیرد. مقررات قانونی ناکافی در مورد این جنبه‌های حیاتی، تغییرات و اقتباس‌های غیرمجاز از آثار نویسندگان را مجاز می‌سازد و یکپارچگی خلاقانه‌ی آن‌ها را به خطر می‌اندازد.

فقدان حمایت قوی از حقوق اخلاقی، اصول بنیادی نویسندگی را تضعیف و لایه‌ای از آسیب‌پذیری را برای نویسندگان ایجاد می‌کند. نویسندگان ممکن است شاهد تغییرات یا تحریف‌های غیرمجاز از خلاقیت‌های اصلی خود باشند که جوهر بیان خلاقانه‌ی آن‌ها را از بین می‌برد. این شکاف در حمایت قانونی چالش‌های عمیقی را برای توانایی نویسندگان در کنترل و حفظ یکپارچگی مشارکت‌های ادبی خود ایجاد می‌کند.

از طرف دیگر، ناشران در ایران بار سنگین نقض حق چاپ را متحمل می‌شوند و با خسارات مالی قابل توجهی که ناشی از دزدی گسترده و رواج نشریات تقلبی است، دست و پنجه نرم می‌کنند. در دسترس بودن کتاب‌های دزدی، تقاضا برای نسخه‌های قانونی را کاهش می‌دهد و منجر به کاهش محسوس در فروش و درآمد می‌شود. ناشران، که با کاهش سودآوری مواجه هستند، ممکن است از تخصیص منابع به انتشار عناوین جدید و حمایت از نویسندگان نوظهور منصرف شوند. در نتیجه، این بازدارنده‌ی اقتصادی می‌تواند تنوع و غنی‌سازی منظر ادبی ایران را متوقف کند.

عدم رعایت قوانین بین‌المللی کپی رایت توسط ایران می‌تواند منجر به انزوای صنعت نشر این کشور از بازارهای بین‌المللی شود. ناشران و نویسندگان خارجی که نسبت به ناکافی بودن حمایت از حق چاپ در داخل ایران محتاط هستند، ممکن است در همکاری، ترجمه، یا قراردادهای مجوز با همتایان ایرانی خود مردد باشند. ترس از نقض مالکیت معنوی ممکن است از تبادلات ادبی برون مرزی جلوگیری کند و در معرض دید نویسندگان و ناشران ایرانی برای مخاطبان مختلف بین‌المللی قرار نگیرد. این انزوا به طور بالقوه فرصت‌های تبادل فرهنگی را محدود می‌کند و مانع شناخت جهانی استعدادها و مشارکت‌های ادبی ایران می‌شود.

نویسندگان، رگ حیات هر اکوسیستم ادبی، زمانی که قوانین کپی رایت به اندازه‌ی کافی از آثار آن‌ها محافظت نمی‌کند، تأثیر مستقیم و عمیقی را تجربه می‌کنند. نویسندگان بر کپی رایت، هم به عنوان سپر قانونی و هم به عنوان یک انگیزه‌ی اقتصادی تکیه می‌کنند. هنگامی که نویسندگان حمایت کافی برای آثار ادبی خود دریافت نمی‌کنند، انگیزه‌های آن‌ها برای تولید محتوای جدید به میزان قابل توجهی کاهش می‌یابد. چشم‌انداز خلق آثار اصلی از نظر اقتصادی کم‌تر مقرون به صرفه می‌شود؛ به ویژه در محیطی که توسط دزدی ادبی و نقض حق چاپ مخدوش شده است. این امر به نوبه خود، حیات برون‌داد ادبی ایران را تهدید و ظهور صداهای تازه در چشم‌انداز ادبی آن را خفه می‌کند.

نویسندگان در ایران غالباً با این ترس فراگیر دست‌وپنجه نرم می‌کنند که آثار اصلی آن‌ها بدون رضایت یا انتساب مناسب، سرقت ادبی، تغییر یا اقتباس شود. این دلهره سایه‌ای طولانی بر فرآیند خلاقیت می‌اندازد، زیرا نویسندگان ممکن است احساس کنند مجبور هستند از خلاقانه‌ترین و تجربی‌ترین ایده‌های خود برای محافظت از مالکیت معنوی خود خودداری کنند. ترس فراگیر از نقض مالکیت معنوی می‌تواند محیطی از احتیاط و خودسانسوری را ایجاد کند و در نهایت مانع خلاقیت و نوآوری شود. این فضای خفقان‌آور ممکن است نویسندگان را از کاوش کامل پتانسیل خلاقانه‌شان باز دارد و در نتیجه، بر تنوع و غنای آثار ادبی ایران تأثیر بگذارد.

عدم انطباق مداوم ایران با قوانین بین‌المللی کپی رایت بر نیاز فوری به اصلاحات در چشم‌انداز مالکیت معنوی آن تاکید می‌کند. پیامدهای این عدم انطباق در سراسر صنعت نشر کشور و اکوسیستم ادبی گسترده‌تر آن موج می‌زند. تأثیر چند وجهی چالش‌های اقتصادی ناشران و محدودیت‌های خلاقانه برای نویسندگان را در بر می‌گیرد و در نهایت سرزندگی صحنه‌ی ادبی ایران را به خطر می‌اندازد.

ایران برای برافروختن دوباره‌ی شور خلقت و اشاعه ادبی بر سر دوراهی ایستاده است. هماهنگ کردن قوانین کپی رایت با استانداردهای بین‌المللی و تقویت مکانیسم‌های اجرایی یک ضرورت است. اولویت دادن به حمایت از حقوق مولفان صرفاً یک الزام قانونی نیست. این یک امر ضروری فرهنگی است. با برداشتن این گام‌های حیاتی، ایران می‌تواند صنعت نشر خود را دوباره تقویت و نویسندگان را تشویق کند که بدون ترس به دنبال اشتیاق خود باشند. در این دگرگونی، ایران نوید حفظ میراث ادبی خود را دارد و در عین حال روایت‌های تازه‌ای را به صحنه‌ی ادبی جهانی ارائه می‌کند.

مطالب مرتـبط

بدون نظر

نظر بگذارید